• وبلاگ : سرباز سبز امام خامنه اي
  • يادداشت : نياز به راهنما
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    نمي دانم مطلب مرا تا ته خواندي يا نه... وگرنه ميديدي که در اينکه اگر پيامبر يا امام حاضر باشد وظيفه مومنين اطاعت از آنها و کمک براي برقراري حکومت بوسيله آنهاست با شما هيچ اختلافي ندارم و بايد بگويم ممنون و تصديق مي کنم!
    اين که وظيفه اصلي و دليل رسالت بشارت و اندار است حرف من نيست آيه خداست. اين مربوط به همه زمانهاست. اما حکومت کردن يک وظيفه درجه 2 و مقطعي است.
    حال موضوع اينست که اکنون پيامبر يا امام حاضر وجود ندارد! وظيفه چيست؟! آنها آمده اند بشارتشان را داده اند، الگوي حکومتي را هم ساخته اند و رفته اند. دعوا از اينجا شروع مي شود!
    قداره کشان! نعره زنان در پي جاه و مقام و ثروت و تزوير و غيره اند...
    آيا وظيفه ما اطاعت مطلق و بدون چون و چراي حاکمان است؟ بر فرض بر اينکه سالم هم باشند، ايا اين امر قابل اثبات است؟ آيا در اين مملکت کسي حق دارد اموال رهبري يا ديگر سران را بررسي کند؟ اين دولت اخير که نوبر است! آقايان اجازه گرفته اند که بغير حساب دست در خزانه ببرند و بدون حساب و کتاب خرج کنند و مجلس را به زور مجبور به چنين رايي کردند!
    اينکه گفته شود که ملاک اشخاص نباشند بلکه قوانين اسلامي باشد مساوات باشد و همه حتي رهبري نقد شود و همه در برابر قانون يکسان باشند غلط است يا عقل را رها کردن و پيروي کورکورانه از کساني که خود را همه کاره دين ميدانند (بگذريم که در بين خود آنها نيز اختلاف است)؟ اين که شد خدا شاه ملت بجاي شاه فقط بگذار رهبر! همان شعاري که ديروز طرفداران بشار مي دادند: خدا سوريه بشار!
    چرا نميگيري مطالبي را که عرض مي کنم! چگونه و با کدام حجت از طرف خدا اين افراد خاص را ولي خود اختيار کرده اي؟! اين "عقل" است که تواند به اثبات حجيت آقايان به تو کمک کند يا تقليد کورکورانه؟
    چرا با عقل خود در افتاده اي و آنرا دربست به ديگران وا نهاده اي؟ مگر عقلت چه ظلمي به تو کرده؟! چرا بهشت و دوزخ خود را بر پايه درست و غلط بودن ديگران که هيچ مدرکي براي حجيت خود نياورده اند مي سازي؟
    پاسخ

    بسم الله و بالله. اول بگويم اينكه اگر شما قصد لجاجت داريد بگوئيد تا بحث را تمام كنيم زيرا در احاديث داريم با اهل لجاجت بحث نكنيد. ولي اگر قصد دستيابي به حقيقت را داريد تا ابد هم اگر شود بحث مي كنيم. حال ادامه بحث؛ آيا آيه زير را تا بحال خوانده ايد:يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا(النساء/59)اي کساني که ايمان آورده‌ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصياي پيامبر] را! و هرگاه در چيزي نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داوري بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (کار) براي شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است.اگر خوانده ايد مي توانيد بگوئيد منظور از اولي الامر چيست كه بايد از آنها بعد از خدا و پيامبر اطاعت شود؟ اگر قبول داريد كه بايد طبق دستور خداوند از اولي الامر اطاعت كنيم مشكل براحتي حل ميشود. اولي الامر بعد پيامبر ، اهل بيت رسول الله هستند. امروز هم آخرين نفر از اهل بيت حضرت صاحب الزمان هست. يادمان باشد كه خداوند فرموده از اولي الامر اطاعت كنيد، پس بايد به امر امام زمان عليه السلام گوش فرا دهيم كه اين به واسطه فرمان خداوند واجب است. امام زمان عليه السلام فرمودند در زمان غيبت به روات احاديث يا همان فقيه مراجعه كنيد. طبق اين دستور صاحب الزمان كه صاحب ماست ما بايد فقيه جامع الشرايط را ولي فقيه خود انتخاب كنيم و هيچ عذري در اين خصوص از سوي امام زمان و يا بهتر بگوئيم از سوي خدا نيز پذيرفته نخواهد شد.اين هست دليل انتخاب ولي فقيه براي تقليد و تحت فرمانش بودن. اما حكومت. هرچند در بحث هاي قبلي توضيح داديم ولي يكبار ديگر هم توضيح مي دهيم. هر عقل سليمي مي داند كه تنها كسي كه لايق حكومت هست خود خداوند مي باشد زيراكه بهتر از همه و تنها خودش مي داند كه سعادت و صلاح انسانها چيست. حال همين خدا كه تنها گزينه حكومت است ، رسول خود را فرستاده براي جانشيني خودش و حكومت بر مردم . مگر تاريخ را نخوانده ايد كه رسول الله چگونه و چه مدت حكومت كرد و بعد حضرت علي عليه السلام نيز 5 سال حكومت كرد . پس ديديم كه حكومت دنيا تنها براي خدا و كساني ست كه خداوند توصيه كرده نه كساني كه به زور مكر و كودتا و زر و ثروت به حكومت رسيده اند. حكومت ولي فقيه نيز به اين علت كه از سوي خداست پذيرفته شده . فكر كرديد انسان الهي مثل امام خميني كه عمري را براي خدا جهاد كرد و سختي هاي فراواني را تحمل كرد و يك عارف و مجتهد به تمام معنا بود براي چند سال حكومت براي خودش آتش جهنم را مي خرد؟ خيلي ها مثل شماها فكر مي كردند اما از روي انصاف و صداقت تحقيق كردند و بكلي نظرشان برگشت. شما اگر يك درصد هم احتمال بدهيد حرف ما درست است به حكم عقل بايد تحقيق كنيد تا حقيقت مشخص شود و حتماً اين كار را بكنيد. اما هميشه بدانيد عقل تنها و بدون شرع نمي تواند راه را روشن كند. باز مي گويم همه خلاف كاران و كساني كه خدا در قرآن گفته اهل جهنم شدند ، داراي عقل بودند و هستند ولي نتوانستند راه سعادت را بيابند. حتي مولي علي كه درياي علم بود براي يكبار هم با عقل بدون شرع عمل نكرد. خواهشمنديم چندبار ايه بالا را بخوانيد و خوب در موردش فكر كنيد و حتماً به تفسير معتبري در خصوص اين آيه مراجعه كنيد مثل تفسير الميزان يا تفسير نمونه و يا تفسير نور و چند تاي ديگر. حرفهائي كه گفتيم حرفهاي برادرانه بود نه دشمنانه. ما يك تار موي شما را با همه ثروتها و زرق و برق دشمنان اسلام عوض نخواهيم كرد. يا علي مدد
    سلام اخوي!
    به نظر مي رسد که يکي از مخاطبين اين مطلب بنده باشم.
    پس اجازه بده پاسخ آنرا بدهم...
    نکته اي را که در آن جا انداخته اي اينست که خداوند پيامبرانش را نفرستاده که دائم بالاي سر مردم باشند و نظارت کنند و بر آنها حکومت کنند... اين يک اشتباه استراتژيک است که تئوريسين هاي ولايت فقيه آنرا به جامعه تلقين مي کنند!
    نه! هرگز اينطور نيست!
    قرآن مي فرمايد که ما شما را فقط به عنوان بشير و نذير فرستاديم...
    اين نه تنها وظيفه اصلي پيامبران بلکه امامان نيز هست. وظيفه آنها اينست که جامعه را از خواب بيدار کنند و مسير تعقل و تفکر را که همان مسير هدايت است بعد از آنکه توسط مشرکين گمراه شد زنده کنند. اگر هم در برحه اي حاکم بوده اند براي اين بوده که الگويي بشوند براي جامعه در نحوه حاکميت. حالا اگر بودند ترجيح آنست که پيامبر و امام حاکم باشند. اما اين وظيفه اصلي آنها نيست.
    وظيف اصلي که دليل نبوت است اينست که و ما ارسلناک مبشرا و نذيرا... يعني جز براي بشارت و ترساندن مردمان ما تو را نفرستاده ايم...
    بله اگر زنده بودند و اثبات کردند که از طرف خدا هستند اطاعت آنها واجب مي شود.
    اگر به طور دقيق تر بخواهي بداني ... پيامبران آمده اند مردمي را که آخوندها با خداهاي دروغين فريفته اند و آنها را به خرافه عادت داده اند و بجاي تعقل و تفکر، اطاعت و ولايت کوکورانه از آخوندهايشان را جايگزين کرده اند را بيدار کنند و به آنها بياموزند که مسير تعقل را بپيمايند، در آياتش بينديشند و جز خدا کسي را ولي خود نگيرند.
    بله ما و جامعه امروز شديدا نياز به هدايت داريم... اما نه اطاعت عده اي که خود را مالک جان و مال و ناموس مردم ميدانند و با پول نفت و پول مردم در زمين فساد و ظلم مي کنند...
    پاسخ

    بسم الله و بالله. سلام.اگر به گفته شما پيامبران فقط بعنوان بشير و نذير فرستاده شده اند پس اينهمه احكام مربوط به جهاد، امربه معروف ، نهي از منكر ، خمس، حد زدن شرابخوار و روزه خوار ، مجازات دزد، مجازات قاتل ، و خيلي احكام ديگر كه اگر اهل مطالعه باشيد مي دانيد، براي چه و كه آمده؟ مگر خدا بيكار بود يا پيامبرانش را سركار گذاشته بود كه آنهمه مشكلات و سختي ها و كشته شدن ها را تحمل كردند؟ اگر آنگونه كه شما مي گوئيد باشد كه همه پيامبران بايد گوشه اي مي نشستند و فقط مثل بعضي علما نماهاي جاهل امروز بشير و نذير ظاهري مي بودند! چطور يك مديركل سازماني به بازرس ويژه اش اختيار مي دهد بر ديگران نظارت كنند و اگر خلاف كردند مجازاتشان كند ولي خدا كه صاحب همه بود و نبود هست نمي تواند؟ چرا هرجا كه بر نفس ما سخت است منكر واقعيت مي شويم؟ مگر امام زمان عليه السلام منتظر است تا ظهور كند و بعد گوشه اي مكتب خانه تأسيس كند و شاگرد پرورش دهد؟ يا اينكه مي آيد تا ريشه ظلم و ظالم را بزند و خوبان را نيز به كمال و سعادت برساند؟ امام زمان مي آيد تا حكومت كند آن هم حكومت اسلامي و شيعي نه درس اخلاق بدهد و كار به كار حكومت و ديگران نداشته باشد. در زمان حكومت حضرت علي عليه السلام وقتي خوارج فتنه گري را آشكار كردند ، حضرت علي دستور داد همه آنها را بكشند و حتي يك نفر را نگذارند در شهر باقي بماند. شايد حالا بگوئيد حضرت علي نيز اشتباه كرد كه خوارج نيز همين را مي گفتند. خداوند در قرآن درخصوص اطاعت از رسول و مومنان خيلي گفته كه با كمي تعقل و تحقيق متوجه خواسته خداوند خواهيم شد. لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يتْلُو عَلَيهِمْ آياتِهِ وَيزَكِّيهِمْ وَيعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ(آل عمران/164)خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگي بخشيد] هنگامي که در ميان آنها، پيامبري از خودشان برانگيخت؛ که آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهي آشکاري بودند.(به نظر شما پاك كردن ديگران غير از نظارت است. )اگر كسي در دل خود هر عقيده اي داشته باشد هيچ كس او را مجازات نخواهد كرد ولي آن زمان كه عقيده خود را آشكار كند و خلاف دستورات حكومت اسلامي عمل كند بايد مجازات شود كه اين از احكام مسلم اسلامي ست و هم پيامبر و هم مولا علي اينگونه عمل كردند و امام زمان نيز عمل خواهد كرد. و مهم اينكه اين نظارت در حكومت اسلامي در جهت سعادت خود شخص و جامعه است نه حاكم. حال آيه اي ديگر : أَنْ أَدُّوا إِلَي عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ(الدخان/18)(و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذاريد که من فرستاده اميني براي شما هستم! - ( اين را چه مي گوئيد كه فرموده امور بندگان خدا را به من واگذاريد؟) مشكل شما اين است كه فقط بعضي از آيات قرآن را مي نگريد!آيه اي ديگر: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا(الفتح/28)او کسي است که رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه ادايان پيروز کند؛ و کافي است که خدا گواه اين موضوع باشد! -( ديديد كه فقط بعنوان بشير نذير نيامدند؟) آيه اي ديگر: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا(الفتح/29)محمد (ص) فرستاده خداست؛ و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مي‌بيني در حالي که همواره فضل خدا و رضاي او را مي‌طلبند؛....(چرا خداوند در اين آيه فرموده در برابر كفار سرسخت و شديد هستند؟ يعني خدا نعوذ بالله اشتباه كرده؟ اگر آنگونه كه شما گفتيد بود بايد خدا مي گفت:كساني اند كه به كفار تذكر مي دهند و بشير و نذيرند !!)در پايان اي عزيز چرا همان حرفهائي را مي گوئيد كه دشمنان خدا و قرآن و اسلام مي گويند. با هم آيه زير را مي خوانيم: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِياكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ(الممتحنة/1)اي کساني که ايمان آورده‌ايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبت مي‌کنيد، در حالي که آنها به آنچه از حق براي شما آمده کافر شده‌اند و رسول الله و شما را به خاطر ايمان به خداوندي که پروردگار همه شماست از شهر و ديارتان بيرون مي‌رانند؛ اگر شما براي جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت کرده‌ايد؛ (پيوند دوستي با آنان برقرار نسازيد!) شما مخفيانه با آنها رابطه دوستي برقرار مي‌کنيد در حالي که من به آنچه پنهان يا آشکار مي‌سازيد از همه داناترم! و هر کس از شما چنين کاري کند، از راه راست گمراه شده است!


    ممنون از اينکه لينکم کرديد

    لينک شديد

    ياعلي

    پاسخ

    موفق باشيد.