ببين برادر.. اين ره که تو رفتي ما سالها قبل رفته ايم... بيدار شدن ساده نيست عزيز... هنوز هم ادعا نداريم که بيداريم.. اما هوشيار تر شده ايم... بگذريم!
گفتي به حضرت آقا يقين داري! جالب است برايم بدانم که از کجا يقين پيدا کرده اي!
چون آخوند سر کوچه گفته که اينها کتب ضاله است لابد نخوانده شما هم تکرار کرده اي! آنها چون مي ترسند که شما بخوانيد و بيدار شويد اسم آنها را مي گذارند کتب ضاله نويسندگانش را ضالين و مي ترسانند شما را! وگرنه پيام امير کجا که گفت انظر الي ما قال و لا تنظر الا من قال کجا و حرف آخوندهايي که از ترس از دست دادن افرادي که افسارشان امروز به دستشان است آن کتب را تحريم کرده اند کجا! آيه بشارت به کساني که مي گردند و کلامها را گوش مي دهند و بهترين را انتخاب مي کنند کجا و حرفهاي آنها که دشمن دشمن مي کنند کجا!
اين که گفتم محمد ابن عثمان چون مي دانستم شما اسمش را هم نشنيده اي! نمي داني همه باورهاي جنابعالي از کانال ايشان مي گذرد... اوست که بعد از وفات امام حسن عسکري (ع) بدون اينکه هيچ سندي و مدرکي بياورد ادعا کرد که امام زمان (ع)خدمتش رسيده و او را برگزيده و گفته شما نايب مايي خمس ها را بگير و بده به ما!
تو کجا خبر داري از امارت هايي که نواب ساختند و جنگهايي که بر سر نيابت شد؟! تو کجا اهل مطالعه اي...؟ بعد براي من مي بافي که چون اين گفته و آن گفته بر تو واجب است و مطيع محض اوامر آقاي ما باشي!!! مرا گوساله فرض کرده اي؟
بر من واجب است که با عقل خود بسنجم و کلام صواب را بر ناصواب تشخيص دهم و راه گمراهان را نپيمايم... اگر فقط بحث بحث عمل به اعتقادات فعلي بود که اقرب افراد به خدا صهيون ها بودند! آنها به اعتقاداتشان عمل کردند چه عمل کردني! ملت منتخب جزو باورهايشان بود پس گرفتن بيت المقدس جزو باورهايشان بود تمام تلاششان را کردند و تمام رسانه هاي برتر و شاهرگهاي اقتصادي و سياسي دنيا را تسخير کردند تا به باورهايشان جامه عمل بپوشانند ما کجا و آنها کجا!
اگر همچون من معتقدي که آنها بر مسير گمراهي اند بدان که تو نيز همانند آنهايي که نفهميده و مطالعه نکرده پيرو مشتي عمامه به سر شده اي که چيزي جز ادعا و خرافه در چنته ندارند که عوامي چون تو را با آن سرکيسه کرده اند.
پس بدان اعتقاد فعلي تو ملاک نيست! آنچه تو ميداني گوشه اي کوچک از تفکرات در جهان با عظمت است... آخوندها تو را ترسانده اند که مريدشان را دستت ندهند... راه حق چيز ديگر است برادر.. راه پيدا کردن حق هم چيز ديگر است...
هر گاه مي خواهي بداني ايا بر مسير حقي يا نه بايد حرف مخالف و معاند و متضاد را مطالعه کني نه نظر موافق باورهايت را پسر جان!