بنام خداوند بخشنده مهربان
ظرف ها را از مادر گرفت، شست و گفت: دستات دیگه حساسیت گرفته مادر. مادر رفت سراغ غذا که روی اجاق گاز بود. پسر، دنبال مادر رفت؛ مثل اینکه می خواست به مادر چیزی بگوید رفت کنار مادر و خیلی مؤدب گفت: مادر چرا اسمم را گذاشتید فرزام؟! چرا علی نه؟! حسین نه؟! ... و ادامه داد که : آخه آدم با شنیدن فرزام ، یاد هیچ انسان خوبی نمی افته ! من اصلا صاحب نامم رو نمی شناسم که بهش افتخار کنم! از همان روز به بعد بود که همه، علـــی صداش می زدند.
دروان طلائی، نقل از آب زیر کاه ، ص 37
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
نام های نیکو بر خود نهید؛ زیرا در روز قیامت، شما را به نام صدا می زنند؛ و بهترین نام ها ، نام پیامبران و امامان است.
دوران طلائی، نقل از اصول کافی، ج 6، ص19، ح10