بسم الله الرحمن الرحیم
الهی من به جز تو چه کسی را دارم؟
الهی جز تو دارائی ندارم ولی خودت می دانی که چه دارائی عظیمی دارم.
الهی بی آنکه هزینه ای پرداخته باشم مرا در بهشت ولایت مسکن دادی و هر روز در پی دیروز نانی و آبی و نوری .
الهی ، حال که کسی جز تو ندارم پس همه توانم و جانم و مالم و عشق برای توست.
الهی تو گفتی با ولایت نعمت را بر ما تمام کردی و ما می گوییم با شهادت ، سپاست می گوییم.
الهی دیگر دوران مردمان کوفی تمام شد و ما زاده میدان عاشورای حسینیم و لالائی شبهای ما صدای چکاچک شمشیرهای یاران اباعبدالله الحسین بود. ما بجای شیر مادر ، عشق حسین علیه السلام را خورده ایم. حالا نیازی به نان نداریم و تنها دوای درد ما شمشیر حلم و صبر و جنگ با دشمنان است.
الهی چون توئی سرمایه ما ، پس ما بجز بازار عشقت هیچ نخواهیم .
الهی چندیست ما دیوانه وام کلان از بانک می گردیم. ضمانت نامه خواستند و گذاشتیم جان خود. آخر بانک ما در آسمان است.
الهی جان گذاشتیم در ضمانت بهر عشق ناب خوانت.
کاش روزیمان کنی.