بسم الله الرحمن الرحیم

خوارج به بهانه حکومت الهی گفتند: علی ابن ابیطالب باید نباشد آنها می گفتند  «لا حکم الا لله » حکومت مال خداست ، ولی امیرالمومنین در جواب این میگوید « کلمة حق یراد بها الباطل » (نهج البلاغه ، خطبه1) . سخن ، سخن درستی است و حاکم واقعی خداست ، آن کسی که مقررات را میگوید و سررشته زندگی را بدست میگیرد واقعاً خداست اما آیا شما میگوئید «لاحکم الالله » یا میگوئید «لا امرة الالله » قانون و حکومت مال خداست. اما مجری قانون کیست؟  آیا شما این را هم می گوئید که غیر خدا کسی نباید مجری قانون باشد؟! لذا در جواب این سخن می گوید«لابد للناس من امیر» بالاخره انسانیت و جامعه بشری امیر لازم دارد، حاکم و فرمانروا لازم دارد. این طبع انسانی است که باید زندگی اش با یک مجری قانون همراه باشد ، بودن قانون کفایت نمی کند ، باید کسی باشد تا اینکه این قانون را اجراء کند و بر اجرای دقیق و صحیح این قانون نظارت کند «و اولی الامر منکم» همین است اما آیا مطلق اولی الامر منظور نظر است و هر که فرمان داد درست است؟!  در حالیکه بسیار دیده شده که در  یک جا دو نفر بر ضد یکدیگر فرمان میرانند. در اینصورت آیا هر دو اولی الامر هستند؟! و یا بسیار دیده شده که آدمی فرمانی داده است که خلاف عقل است و عقل و خرد آن فرمانروائی را نفی میکند آیا بازهم اولی الامر است؟! اینجاست که بین ما و طرز فکر تسنن یک اختلاف اساسی پیدا میشود ما میگوئیم اولی الامر و صاحب فرمان ، آن صاحب فرمانی است که با معیارهای الهی تطبیق میکند در حالی که آنها یک چنین شرطی را عملا شرط ندانسته و بر طبق آن عمل نکردند. «فان تنازعتم فی شیء » پس اگر در چیزی منازعه و اختلافی داشتید «فردوه الی الله و الرسول » آنرا به خدا و رسول برگردانید «ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر» اگر شما مومن بخدا و روز واپسین هستید «ذالک خیر» این نیکوتر است «واحسن تأویلا» دارای عاقبت بهتری است. ببینید مردم را متوجه میکند به عواقب نیک و  فرمانروائی نیکان و عواقب سوء فرمانروائی بدان آیه بعدی طعن به کسانی است که از این فرمان کلی سر می پیچند. «الم تر الی الذین یزعمون انهم امونابما انزل الیک» آیا نمی نگری به آن کسانی که می پندارند که ایمان آورده اند به آنچه بر تو نازل شده است.  «و ما انزل من قبلک »و می پندارند که به آئین پیشینیان تو ایمان دارند ، خودشان را مؤمن فرض میکنند در حالیکه کاری از آنها سر می زند که منافی با ایمان به خداست « یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت» می خواهند تحاکم به طاغوت کنند یعنی حل و فصل کار خود را بطاغوت مراجعه کنند، از طاغوت نظر بخواهند و فرمان بگیرند و بر طبق نظر او زندگی خود را براه ببرند ، این منافی با ایمان است. ...

ولایت، ص 78 - 80