سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
خاطرات روباه و گرگ
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:3 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

روباه رفت کنار چند تا گرگ و گفت:

دیگه کمتر طعمه چاق و چله گیرم می افته! نمی دونم چرا اوضاع اینطور شده!!

گرگها هم گفتند: ما هم حال و روزی بهتر از تو نداریم؛ تو که  حیله گری حال و روزت اینه ، پس ما  ول معطلیم.

روباه گفت: هر چی نقشه پیچ در پیچ می کشم باز دست منو می خونن و دم به تله نمی دن. آخه چرا؟

پشه ای روی پوزه روباه نشست و گفت:

آخه قدیما همه بیسواد بودند و کسی سر از نقشه هایت در نمی آورد. اما امروز فرق داره همه یه پا جی پی اس اند. قدیما کسی عکس روباه رو نشون بچه ها و جوون ها نمی داد ، ولی حالا ...

روباه گفت: یادش بخیر آن داستان قالب پنیر، یادش بخیر خروس زری ، یادش بخیر خروس آواز خوان با چشمه بسته، یادش بخیر محمدرضا و رضا پهلوی، کجا رفت آن روزهای خوش.

بیچاره روباه پیر همان انگلیس فقیر، هر روز این داستان را می نویسه تا شاید آخرش عوض بشه ، اما نمیشه.

آمریکائیهای خونخوار آن گرگهای بی دندان هم به یاد قدیم ها آه می کشند.

و آه بکشید که نفسهای آخرتان در راه است.



کلمات کلیدی :
 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats