قسمت دوم ...
در جنگ ویتنام حدود 4 میلیون شهروند غیرنظامی، 1.1 میلیون سرباز ویتنام شمالی، 40 هزار سرباز ویتنام جنوبی و 58000 هزار نیروی نظامی آمریکا جان خود را از دست دادند.
ریچارد نیکسون: سیاست"ویتنامی کردن"، بمباران کامبوج بین سالهای 1969-1973 ، "جنگ علیه جنایت"
![](http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/6/27/407320_634.jpg)
"امشب، یگانهای نظامی آمریکا و ویتنام جنوبی به مقر فرماندهی عملیات نظامی کمونیستها در ویتنام جنوبی حمله خواهند کرد... این حمله به مثابه تجاوز به کامبوج نیست.... ما این حمله را نه با هدف کشاندن جنگ به کامبوج بلکه با هدف پایان دادن به جنگ ویتنام و پیروزی صلح واقعی انجام خواهیم داد که همه آرزوی تحقق آن را داریم.
تلاش نمودهایم تا برای پایان دادن به این جنگ از طریق مذاکره آن هم در پای میز کنفرانس و نه با درگیری بیشتر در میدان جنگ همه راهکارهای احتمالی را در پیش بگیریم ... اظهارات امشب من به مثابه اخطاری برای رهبران ویتنام شمالی خواهد بود مبنی بر اینکه ما در راستای تحقق صلح صبور و شکیبا خواهیم بود و در پای میز مذاکره رفتاری مسالمتآمیز خواهیم داشت اما به احدی اجازه نمیدهیم که ما را تحقیر کند. ما شکست نخواهیم خورد." ریچارد نیکسون، 30 آوریل 1970
نیکسون تصمیم گرفت راهحل "ویتنامی کردن" جنگ را دنبال کند. وی اعلام کرد به دنبال کاهش تلفات نیروهای آمریکایی و از طرفی پشتیبانی هوایی، دریایی و تسلیحاتی از ارتش ویتنام جنوبی است. در این راستا سقف نیروهای آمریکایی را از 500 هزار نفر به 100 هزار نفر در سال 1970 کاهش داد.
خروج نیروهای آمریکایی از ویتنام ادامه یافت و در ژانویه 1973، دو ماه پس از خروج آخرین سرباز آمریکایی از خاک ویتنام صلح برقرار شد. اما جنگ در راستای سیاست ویتنامی کردن آن در بین ویتنامیها ادامه یافت. شرکت آمریکا در جنگ ویتنام بیش از 135 میلیارد دلار هزینه در برداشت. علاوه بر این، بیش از 57 هزار نفر از نیروهای آمریکا در این جنگ کشته و بیش از 300 هزار نفر زخمی شدند.
جنگ میان ویتنام شمالی و جنوبی تا سال 1975 ادامه یافت تا اینکه در ماه می نیروهای ویتنام شمالی بطور کامل بخش جنوبی را تصرف کردند. جنگ ویتنام نخستین جنگی بود که ایالات متحده آمریکا آشکارا بازنده آن گردید و اثر آن تا سالها در حکومت و ملت آمریکا قابل مشاهده بود.(10)
از سوی دیگر، دکترین نیکسون بر ضرورت حفظ و صیانت منافع آمریکا در سراسر جهان تاکید داشت و در صدد بود تا به غارت و چپاول منابع خام و ثروتهای سایر کشورها بوسیله آمریکا جنبة کاملاً رسمی و مقتدرانه بدهد و از تحرکات استعماری و استثماری تحت عنوان منافع امریکا حفاظت و صیانت به عمل آورد و از آنجا که هنوز ارتش فرامرزی آمریکا تحت عنوان "نیروهای واکنش سریع" شکل نگرفته بود حفاظت از حکومتهای زیر سلطة آمریکا و منافع این کشور به عهدة حکومتهای خاص در مناطق مختلف جهان گذاشته میشد.
ایالات متحده آمریکا با دخالت در کامبوج و حمایت از "خمرهای سرخ" مصیبتهای زیادی به این کشور وارد کرد."پرنس سیهانوک" یکی دیگر از رهبرانی بود که سودای دوستی با آمریکا در سر نداشت. پس از سالها ایجاد تنش در رژیم "پرنس سیهانوک" (از قبیل دسیسه برای سوء قصد و بمبارانهای سری مفتضحانه "نیکسون/کیسینجر" در سالهای 70-1969) سرانجام "واشنگتن" طی کودتایی در سال 1970 "سیهانوک" را سرنگون کرد. این سناریویی بود که باعث شد "پول پات" و "خِمِرهای سرخ" اش وارد مهلکه شوند.
پنج سال پس از آن، خمرها قدرت را بدست گرفتند. اما پنج سال بمباران توسط آمریکاییها اقتصاد سنتی کامبوج را به نابودی کشاند و کامبوج قدیم برای همیشه از بین رفت. "خمرهای سرخ" به طرز باور نکردنی مصیبتهای فراوانی بر این سرزمین بد اقبال وارد نمودند. جالب آن که آمریکا پس از شکست از "ویتنامیها"، به حمایت نظامی و دیپلماتیک از "پول پات" پرداخت.
جنگ در ویتنام و سیل درگیریها در لائوس و کامبوج بسیار مهلکتر بودند. شمار کشتهشدگان این جنگها نیز به طور دقیق مشخص نیست، با این حال چندین برآورد علمی نشان دادند که درگیریهای نظامی به سرکردگی آمریکا در کامبوج منجر به مرگ 600 تا 800 هزار نفر شده و تعداد کشتهشدگان جنگ لائوس نیز به حدود یک میلیون نفر میرسد.
رونالد ریگان: تهدید علیه دانشجویان رشته پزشکی آمریکا– حمله نظامی به گرانادا در سال 1983 ، بمباران لیبی در سال 1986 ، آمریکا علیه "امپراتوری شیطان"- جنگ سرد بین سالهای 1981-1989 ؛ "به خاطر نمیآورم" – ماجرای ایران کنترا؛ "جنگ علیه مواد مخدر"
![](http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/6/27/407321_274.jpg)
روزنامه نیویورک تایمز مینویسد: "ریگان در جلسه 8 ساعته ادای شهادت طی روزهای 16 و 17 فوریه 1990 در خصوص ماجرای ایران- کنترا 88 مرتبه گفت: در کل چیزی به یاد نمیآورم یا نمیتوانم به خاطر بیاورم."
"به یاد میآورم که به من گفته شده بود سطوح مشخصی از اعضای دولت یا سازمانها هستند که طبق لایحه الحاقی بولاند اجازه داشتند تا چنین معاملاتی را ترتیب دهند. این مسئله دقیقاً منطبق بر دستورات من بود مبنی بر اینکه ما باید طبق قانون حرکت کنیم. من هرگز آنچه را که به من گفتند زیر سوال نبردم یا به چالش نکشیدم چون وکیل نیستم اما در کابینه چندین وکیل را به خدمت گرفتهام. تصور من بر این بود آنچه را که میشنوم عین واقعیت است آن هم زمانیکه آنها به من میگفتند میتوان چنین کاری را انجام داد" رونالد ریگان، 16-17 فوریه 1990
شواهد حاکی از آنست که دکترین ریگان مبتنی بر حفاظت از منافع آمریکا در سراسر جهان به شکل مستقیم و از طریق بکارگیری "نیروهای واکنش سریع" و همچنین استفاده از سیاست مهار علیه کشورهای مخالف آمریکا بود.
تهاجم نظامی آمریکا به گرانادا با نام رمز عملیات خشم اضطراری در سال 1983 انجام شد. در این عملیات نظامی ایالات متحده آمریکا به گرانادا، جزیرهای در دریای کارائیب حمله کرد و نتیجه آن پیروزی ایالات متحده آمریکا در عرض چند هفته بود. محرک این حمله کودتای خونین نظامی بود که منجر به به قدرت رسیدن یک دولت انقلابی به مدت چهار سال شده بود و این حمله موجب شد تا دولت قانونی دوباره بر سر کار آید. گرانادا در سال 1974 از بریتانیا استقلال گرفت و چپگرایان جنبش جواهر نوین در کودتایی در سال 1979 قدرت را به دست گرفته و قانون اساسی را معلق نمودند. پس از کشمکش قدرت در درون حکومت در سال 1983 که منجر به برکناری و کشتن نخستوزیر انقلابی موریس بیشاپ شد تهاجم آمریکا در بامداد روز 25 اکتبر 1983 آغاز شد.(11)
نیروی زمینی و دریایی ارتش آمریکا به این کشور حمله کردند که در طول درگیریها 19 سرباز آمریکایی کشته شدند.
حملات هوایی آمریکا به لیبی با هدف تنبیه معمر قذافی، رهبر لیبی، در پی بمبگذاری یک مرکز تفریحی در برلین آلمان اتفاق افتاد. در این بمبگذاری 79 آمریکایی زخمی و دو نفر نیز کشته شدند. انگلستان از این حمله کاخ سفید حمایت کرد اما مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای در محکومیت آن صادر کرد.
ماجرای ایران–کنترا که به ماجرای مکفارلین و ماجرای ایران گیت نیز معروف است، به معامله تسلیحاتی ایران با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل از 20 اوت 1985 تا 4 مارس 1987 باز میگردد. در این ماجرا آمریکا از طریق نفوذ ایران سعی در آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان کرد و در ازای آن برخی قطعات ادوات جنگی و نظامی را که به واسطه تحریم امکان فروش آنها به ایران نبود، در اختیار ایران قرار داد. پول فروش این تسلیحات به طور پنهانی به ضد انقلابیون نیکاراگوئه موسوم به کنترا داده میشد.
اسرائیل نیز بخشی از معامله فروش تسلیحات به ایران را در دست گرفت و از این طریق سعی در شکستنخوردن ایران در مقابل جبهه متحد عربی مخالف اسرائیل داشت. کنگره آمریکا در آن زمان کمک مالی به شورشیان نیکاراگوا را ممنوع کرده بود و ماجرای ایران–کنترا بعد از رسوایی واترگیت بزرگترین رسوایی سیاسی آمریکا لقب گرفت.
ریگان هم به دلیل دروغپردازی به مردم و نمایندگان کنگره تا مرز سقوط پیش رفت. وی به صراحت ادعا کرده بود: ما هیچ – تکرار می کنم – هیچ اسلحه یا چیز دیگری را برای آزادی گروگانها معامله نکردیم و نخواهیم کرد. اما بعدها ریگان فروش بیش از 2000 فروند سلاح ضدتانک به ایران را در ازای قول تهران برای آزادسازی گروگانها تایید کرد. فروش مخفیانه سلاح به ایران که رابطه با آن طبق قوانین کنگره ممنوع بود و انتقال وجوه حاصل از فروش سلاح به شورشیان ضددولت چپگرای نیکاراگوئه موسوم به کنتراها دامن ریگان را گرفت.(12)
ریگان که دروغ گفته بود بعداً عذرخواهی کرد. او گیر نیفتاد اما کوچکترهایی مثل سرهنگ اولیور نورث روانه حبس شدند. رونالد ریگان بخش قابل توجهی از اعتبار خویش را در ماجرای ایران-کنترا از دست داد زیرا قول و تعهد خود مبنی بر اینکه با تروریستها مذاکره نخواهد کرد، را زیر سوال برد.(13)
![](http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/6/27/407322_319.jpg)
کاخ سفید به راه مخفی برای تامین منابع مالی مخالفان نیکاراگوئه نیاز داشت زیرا کنگره کمک نظامی به آنها را ممنوع کرده بود. این در حالی بود که در جنگ بین مخالفان و ساندینیستها تقریباً 12332 نفر کشته شدند.(14)
جورج واکر بوش: "دیکتاتور مواد مخدر" مانوئل نوریگا – حمله نظامی به پاناما در سال 1989، "ماجرای کودکان نابالغ" – جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 ، "جنگ علیه مواد مخدر" (ادامه دارد)
"... من بسیار نگرانم نه فقط در مورد خلع سلاح فیزیکی بلکه به دلیل خشونت و قساوتی که سازمان عفو بینالملل گزارش نموده است و ماجراهایی را تایید میکند که سلطان وحشیگری آنها را قبلاً برای ما تعریف کرده بود. این باورکردنی نیست، منظور من افرادی هستند که بر روی دستگاه دیالیز جان خود را از دست میدهند تا این دستگاهها به بغداد فرستاده شود.
کودکان نابالغی که از دستگاههای مخصوص زایمان زودرس بیرون کشیده میشوند تا این دستگاهها را به بغداد منتقل نمایند. حال، نمیدانم چه تعداد از این داستانها را میتوان ثابت کرد اما خوب میدانم زمانی که وی در اینجا بود درباره آنها از ته دل سخن میگفت. و پس از آن سازمان عفو بینالملل پا به میدان گذاشت و وقوع این جنایات را از زبان افرادی شنید که از مرز عبور کرده بودند. این جنایتی نفرتانگیز است." جورج واکر بوش، 9 اکتبر 1990
حمله نظامی ایالات متحده به پاناما یا همان عملیات هدف مشروع، جنگی است که با تهاجم نیروهای ایالات متحده به پاناما در ماه دسامبر سال 1989 میلادی روی داد. این جنگ را دولت جرج بوش پدر به اتهام دست داشتن مانوئل نوریگا، رئیس جمهور پاناما، در قاچاق مواد مخدر آغاز کرد و نتیجه آن پیروزی نظامی ایالات متحده و دستگیری رئیسجمهور پاناما و انتقال وی به زندانی در ایالات متحده بود.
پس از پایان جنگ، با برگزاری انتخابات رئیسجمهور جدیدی برای پاناما برگزیده شد، ارتش پاناما منحل گشت و آمریکا کنترل کانال پاناما را به دست گرفت.(15)
جرج پوش پدر در 20 دسامبر1989 دلایل زیر را برای حمله به پاناما مطرح نمود:
1- تضمین امنیت شهروندان آمریکایی ساکن پاناما: جرج بوش رئیسجمهور پاناما را به اعلان جنگ علیه آمریکا و تهدید جانی بیش از 35000 شهروند آمریکایی ساکن در پاناما متهم کرد.
2- دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در پاناما.
3- مبارزه با قاچاق مواد مخدر و پولشویی مربوط به آن: دولت آمریکا پاناما را متهم کرد که بصورت واسطهای برای انتقال مواد مخدر به اروپا و آمریکا درآمدهاست.
4- دفاع از پیماننامه توریخوس-کارتر در مورد کانال پاناما: کنگره آمریکا ده سال پس از بازگشت کنترل کانال پاناما به کشور پاناما، مانوئل نوریگا را تهدیدی برای بیطرفی کانال قلمداد کرد و اعلام کرد که بر اساس پیماننامه فوق آمریکا دارای حق مداخله نظامی برای بازپسگیری کنترل کانال پاناما را دارد. بنابر گزارش کمیته دفاع از حقوق بشر آمریکای مرکزی آمار تلفات حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به پاناما بین 3000-2500 نفر اعلام شده است.
پایان جنگ ایران و عراق همزمان با بروز تشنّج عراق و کویت بود. ارتش عراق در زمان حکومت صدام حسین و حزب بعث عراق در تاریخ 11 مرداد 1369 (1990 میلادی) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بینالمللی گردید و اخطار شورای امنیت را نپذیرفت. جورج بوش پدر در سال 1991 با توسل به بهانه دفاع از کویت در برابر تجاوز عراق و تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه صدام حسین وارد جنگ شد اما حقیقت این بود که صدام تهدیدی برای اسرائیل بود و ضمن اینکه آمریکا میخواست از نفت و سرزمین کویت برای پایگاههای خود استفاده کند.
دلیل حمله عراق به کویت مشکل بدهی 30 میلیارد دلاری عراق به کویت و تلاش عراق برای بازسازی اقتصاد عراق بود که در جنگ ایران و عراق نابود شده بود. عراق معتقد بود چون جنگ ایران و عراق به سود کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بودهاست، دولتهای عربی باید بدهی 30 میلیارد دلاری عراق را ببخشند. کویت زیر بار نرفت و تنش با کویت بروز کرد.
از جنگ خلیج فارس به عنوان جنگ اول خلیج فارس و یا در بعضی منابع جنگ دوم خلیج فارس و از عملیات حمله آمریکا به عراق در سال 1991 میلادی تحت عنوان طوفان صحرا یاد میکنند.
این نبرد بنا بر گفته مورخان بزرگترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم از لحاظ تعداد تجهیزات و متحدان است. این در حالى است که گزارشهایى وجود دارد مبنى بر اینکه آمریکا از حمله عراق به کویت اطلاع داشته و با عدم مخالفت خود با این حمله به نوعى به آن چراغ سبز نیز نشان داده است.
صدام در تاریخ 25 ژوئیه 1990 (تقریباً یک هفته قبل از حمله) طى یک ملاقات اضطرارى با آوریل گلاسپى، سفیر آمریکا در عراق تمایل خود را براى ادامه گفتوگوها با کویت بر سر اختلافات موجود ابراز داشته بود. در این ملاقات گلسپی از طرف رئیسجمهور آمریکا پیغام داد که چنانچه عراق برای احقاق حق تاریخی خود در راستای بازپس گیری سرزمین کویت اقدام نماید کاخ سفید واکنشی نشان نخواهد داد و صدام حسین نیز این ادعا را باور کرد.
![](http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/6/27/407324_503.jpg)
عملیات طوفان صحرا در سال 1991 تقریباً صدها هزار کشته و زخمی را بر جای گذاشت- بیش از 25000 شهروند غیرنظامی و نظامی ظرف 48 ساعت جان خود را در این جنگ از دست دادند. پس از خاتمه جنگ خلیج فارس، ایالات متحده آمریکا برای "ساختن جهانی بهتر" و ادعای مراقبت از کودکان به اقدامات خصمانه خود علیه عراق از طریق اعمال تحریمهای مختلف ادامه داد که این سیاست نیز حدود 500 هزار کودک را به کام مرگ فرستاد- این کودکان به دلیل تحریمهای آمریکا جان خود را از دست دادند زیرا واشنگتن از ارسال داروهای حیاتی، آب سالم و مواد غذایی به عراق ممانعت به عمل آورده بود.(16)
ویلیام جی. کلینتون: "مداخله بشردوستانه"- بمباران ناتو علیه بوسنی و هرزگوین در سال 1995 ؛ "مداخله بشردوستانه"- بمباران ناتو علیه یوگسلاوی در سال 1999
![](http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/6/27/407326_410.jpg)
"برایان اتوود، هماهنگ کننده امور بشردوستانه آمریکا، که به تازگی از منطقه بازگشته است توضیح داد که با یک زن سالخورده آلبانیایی در اردوگاهی خارج از شهر تیرانا دیدار و گفتگو کرده است. این زن سالخورده به چشم خود دیده است که مقامات صربستانی چگونه مردان خانواده او و بسیاری از مردان روستا را محاصره نموده، دستان آنها را بسته و بنزین بر روی آنها ریختند و همگی آنها را در جلوی چشمان خانوادههایشان به آتش کشیدند.
این ماجرایی بسیار وحشتناک است که اگر برخی دیگر از پناهندگان نیز آن را تعریف نمیکردند، تقریباً غیرقابل باور بود. آنچه که باید به خاطر بسپاریم اینست که این فاجعه حاصل یک عملیات برنامهریزی شده دقیق است نه یک خشم و عصبانیت خارج از کنترل لحظهای، عملیاتی که دولت بلگراد برای هدف سیاسی خاصی سازماندهی کرده است– یعنی، حفظ قدرت خود بر کوزوو با پاکسازی مردم این سرزمین. پس، این سیاست هرچه زودتر باید متوقف گردد." بیل کلینتون، 28 آوریل 1999
پس از درخواست پطروس غالی، دبیرکل وقت سازمان ملل، برای اعمال منطقه پرواز ممنوع که دستکم سه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خواهان آن بودند نیروهای ناتو به سرکردگی آمریکا به مدت 18 ماه بوسنی و صربستان را هدف حملات هوایی و نیز حملات توپخانهای و موشکی قرار دادند. این در حالی است که تا آن زمان جهانیان تنها نظارهگر قتلعام مسلمانان بوسنی بودند و بالاخره در پی درخواستهای فراوان جوامع اسلامی حاضر به مداخله در این جنگ شدند.