سادگی و خدمتگزاری
اطلاعات مهمی داشتم. گفتند بنی صدر آمده جبهه. رفتم. آنقدر تشکیلات و از این اتاق به آن اتاق داشت که پشیمان شدم. یعنی جنگ را اینها میخواهند پیش ببرند؟! با ناراحتی رفتم پیش نماینده امام.
دنبال رئیس دفتر و ... می گشتم برای هماهنگی . در اتاق را که باز کردم، دیدم روی تخت سربازی نشسته و کارهایش را انجام می دهد. ساده و بی ادعا. آرامشش، آرامم کرد. حجت الاسلام شهید عباس شیرازی
جای پای باران ص 6 - نقل از کتاب پرتوی از خورشید ص 165