بسم الله الرحمن الرحیم
در اواخر دوران ریاست جمهوری آیة الله خامنه ای - حدود سال 66 - معظم له خیلی نگران وضعیت درس و کتاب معارف دانشجویان بودند. از همین رو، برای تدوین متنی دقیق و شایسته، به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ، گروهی را انتخاب کردند تا در این خصوص اقدام نمایند.
آقا هر دو هفته یک بار، با این گروه جلسه داشتند. با توچه به گرفتاری های معظم له در آن دوران که مسائل جنگ از عمده گرفتاری های ایشان بود - آقا با حضور ذهن بسیار خوبی در جلسات شرکت می کردند.
آن گاه که ایشان وارد مباحث علمی می شدند، انگار نه انگار که غیر از کارهای علمی و فکری کار دیگری دارند!
روزی در وسط بحث ، صحبت به یک مسئله فلسفی کشیده شد. تعدادی از علمای متخصص در فلسفه در جلسه حاضر بودند، که دیدگاه های فلسفی آنها با هم متفاوت بود.
بحثی جدی در خصوص آن موضوع شروع شد. مقام معظم رهبری بدون هیچ مقدمه و مطالعه قبلی، وارد بحث شدند و مثل یک مدرس ورزیده، موضوع را مطرح کردند و به خوبی از عهده بحث بر آمدند.
تبحر ایشان مایه تعجب من شد؛ چون نزد ما معروف بود که حوزه علمیه مشهد عنایتی به فلسفه اسلامی ندارد! ما در آن روز شاهد بودیم که معظم له نه تنها عنایت دارند، بلکه کاملا با مباحث فلسفی آشنایی دارند و بسیار دقیق مسائل فلسفی را درک می کنند. از نظر موقعیتی و زمانی هم آن موضوع برای ما خیلی مهم بود، در بحبوحه گرفتاری های سیاسی کشور و مسائل جنگ که همه ذهن رئیس جمهور باید مشغول مسائل غیر علمی و غیر فلسفی باشد، معظم له چون بر حسب ضرورت، وارد یک بحث فلسفی شدند، به خوبی از عهده آن بر آمدند.
دکتر غلامعلی حداد عادل
پرتوی از خورشید ص 26-27
منبع: وبلاگ سیرت امام سیدعلی