یکی از نویسندگان در تبیین غربت امام زمان علیه السلام می نویسد:
غربت و تنهایی اقسامی دارد و هر یک را درجاتی از رنج به دنبال است؛ گاهی انسان از شهر و دیار خود بیرون می رود به میان جمعی که با آنان آشنایی ندارد، این تنهایی او را آزار می دهد؛ اما همین حالت اگر در شهر و محل سکونت برای او پیش بیاید، رنجش دو چندان است، چراکه انتظار آن است انسان در شهر خود آشنایی داشته باشد تا دل تنگ نگردد و به رنج نیفتد. هر چند این دایره تنگ تر گردد، بار غربت سنگین تر و غم آن جانکاه تر میشود.
اوج این رنج آن جاست که انسان در میان همسر و فرزندان خود یعنی در خانه ی خویش دچار تنهایی شود که این بسیار محنت زاست. فرد تأمین معاش اعضای خانواده ی خود را عهده دار باشد و در انجام این امر به جد بکوشد؛ اما آنان نه تنها از در سپاس و تشکر از او بر نیایند، بلکه اساساً وی را تحویل نگرفته و محلی از اِعراب برای وی قائل نباشند. سهل است که اصلاً فراموش کنند که آب و نان ایشان را چه کسی تأمین می کند و با بی خبری بخورند و بیاشامند و برخیزند و به کنجی خزند. من این حالت را غربت خانگی نام نهاده ام...
به ناگاه به یادم آمد از بزرگ مردی الهی که او نیز در میان ما به غربت خانگی سختی دچاز آمده است که بار سنگین آن، قامت را خم نموده و بر دوش بسی گران می آید... این عزیز نه در میان دشمنان که در جمع دوستان، غریب و تنها افتاده است... و یادم آمد از دو لقب او که در روایات آمده و حضرتش را - طرید- و - شرید - نام نهاده اند.
دوازده قرن غربت ص ??-??
منبع: وبلاگ امام صالحین