ادامه بحث قبل
بخوبی میشود با این بحث فهمید که چرا اگر جامعه ای و امتی ولایت ندارد اگر همه عمر را به نماز و روزه و تصدق تمام اموال بگذراند باز لایق لطف خدا نیست و خلاصه در سایه این بحث معنای احادیث ولایت را میشود فهمید، از جمله این حدیث معروفی که بنده بعضی از جملات و کلماتش را تکرار می کنم: « اگر مردی شبها تا بصبح بیدار بماند و تمام عمر را روزه بگیرد - نه فقط ماه رمضان را - و تمام اموالش را در راه خدا صدقه دهد و در تمام دوران عمرش بحج رود، در حالیکه ولایت ولی خدا را نشناخته باشد تا از او پیروی کند و تمام اعمالش با راهنمائی او باشد این چنین آدم هر آنچه که انجام داده است بیهوده و بی ثمر و خنثی است.» اصول کافی - باب دعائم الاسلام حدیث پنجم
این بحث را اگر خوب دقت کنید و به استنتاجی که از آیات قرآن میشود خوب توجه کنید خواهید فهمید. مسأله ولایت در دنباله بحث نبوت است، یک چیز جدای از بحث نبوت نیست مسأله ولایت در حقیقت تتمه و ذیل و خاتمه بحث نبوت است، حالا خواهیم دید که اگر ولایت نباشد نبوت هم ناقص میماند لذا ناچار هستیم که یک مختصری در زمینه نبوت بحث کنیم و کلیاتش را بگوئیم تا بتدریج از حاشیه بحث وارد در متن مسئله ولایت بشویم البته این را هم بگویم که طرح این مسأله بسیار دشوار است و بیان این مسأله بسی دشوارتر اسد. بخاطر اینکه آنقدر مسائل ضفیف و سست و غیر منطقی در زمینه ولایت در ذهنهای افراد عامی رسوخ پیدا کرده که وقتی آن حرف درست را که با متن قرآن و متن حدیث منطبق است میخواهی بگوئی یکی از دو اشکال پیش می آید که یا به همان حرفهایی که در ذهنها هست اشتباه میشود و یا نسبت به آنچه که بعنوان ولایت گفته میشود احساس بیگانگی میشود لذا این بحث خیلی دشوار و مشکل است اما من از فضل پروردگار متعال استمداد میکنم و سعی میکنم که بتوانم این بحث را در ظرف چند روز انشاء الله تمام کنم...
ادامه دارد...
یا علی