... جامعه ای که دارای ولایت شد مانند مرده ای است که دارای جان شده است شما مرده ای را در نظر یگیرید که بیجان افتاده است او مغز دارد ولی کار نمیکند، چشم دارد ولی نمی بیند، دهان دارد ولی غذا را هضم و بلغ نمی کند، معده و کبد و جهاز هاضمه دارد اما غذا را جذب نمی کند، رگ دارد که درآن خون هست ولی خون جریان ندارد، دست دارد اما یک مورچه ریز را هم نمی تواند از خودش دفع کند، پا دارد اما نمیتواند از آفتاب به سایه برود چرا اینطور است؟
چون جان ندارد . اما وقتی که جان دمیده شد، مغز کار می کند، اعصاب کار میکند، دست می گیرد، دهان می خورد، معده هضم می کند، دستگاه گوارش جذب می کند ، خون می چرخد و میگردد و نیرو را به همه بدن می رساند، بدن را گرم میکند، او را در تلاش می اندازد، راه میرود، دشمن را می کوبد، دوستها را جذب می کند، خود را هرچه بیشتر کاملتر و آبادتر می کند، این مثل را شما در مقام فهمیدن اهمیت ولایت در یک جامعه ، مقابل چشم هایتان بگذارید. ...