... حالا این سئوال پیش می آید که حاکم خدا است یعنی چه؟
خدای متعال که با مردم روبرو نمیشود تا امر و نهی بکند و از طرفی انسانها هم احتیاج دارند که یک انسانی بر آنها حکومت بکند، یک انسانی لازم است که سر رشته کار انسانها را بدست بگیرد. البته اینکه می گویم یک انسانی، روی یک آن تکیه ندارم و نمیخواهم رهبری دسته جمعی را نفی بکنم بلکه منظورم این است که انسانی لازم است که سر رشته کار انسانها را بدست بگیرد. و الا اگر چنانچه در میان جامعه انسانی و بشری، فقط قانون باشد ولو آن قانون از طرف خدا باشد ، ولی امیری، فرمانروائی، یا یک هیئتی نباشد که حکومت کند و خلاصه اگر ناظری بر اجرای قانون در جامعه بشری نباشد انتظام جامعه بشری باز هم به هم خورده است اما این انسان چه کسی میتواند باشد؟ آن انسان یا انسانهائی که قرار است بر بشر و جامعه بشری عملا فرمانروائی بکنند، عملا ولیّ جامعه باشند، عملا ولایت جامعه را بعهده بگیرند اینها چه کسانی میتوانند باشند؟ پاسخهای گوناگون به این سئوال داده اند. پاسخ واقعیتهای تاریخی هم به این سئوال گوناگون بوده است.
عده ای گفته اند: الملک لمن غلب یعنی هر که غالب شد، یعنی حکومت جنگل یک عده ای گفته اند هرکسی که دارای تدبیر بیشتری هست، عده ای گفته اند هر کسی که از طرف مردم مورد قبول باشد، یک عده ای گفته اند که هر کس که از دودمان چنین و چنان باشد، یک عده ای سخنان دیگری گفته اند و منطق ها و سلیقه های دیگری ابراز کرده اند. پاسخ دین و مکتب باین سئوال این است که انما ولیکم الله و رسوله آن کسی که عملا در جامعه زمام فرمان را ، امر و نهی را از سوی پروردگار عالم بدست می گیرد - رسول - اوست...