گزارش اختصاصی رجانیوز از فعالیت انجمن حجتیه؛
حجتیه؛ آنچه بر سر انقلاب و جامعه دینی آورد و میآورد
گروه تاریخ- محمد رحمانی: «فلسفه نجس و ضاله است، از بین تمامی علما فقط آقای "و؛س؛خ" اعلم بودند بقیه اصلا سواد ندارند، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حلبی را چقدر برای دین زحمت کشید، تمام شاگردان ایشان امام زمانی هستند، حکومت جامعه ما جوانان را ضد دین می کند، باید از سیاست دست برداشت، فلانی در دیدار با امام زمان گفته است...، ما نیز زمانی به رهبری اعتقاد داشتیم ولی به دلایلی...»
اینها گوشهای از ادبیات جذب و شستشوی مغزی انجمن حجتیه است که با تشدید فعالیت های خود، قشر مذهبی و متدین جامعه را هدف گرفته است، البته این فعالیت ها نه به نام انجمن بلکه با نام هیئت ها و محافل مذهبی صورت میپذیرد.
انجمن حجتیه چیست؟
انجمن خیریه مهدویه حجتیه درسال 1335 توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به شیخ حلبی با هدف مبارزه با بهائیت از طریق اعتقادی تاسیس شد.
اگرچه انجمن در تبصره دوم خود آورده است که "انجمن به هیچوجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسؤولیت هرنوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت." ولی عملامخالفت آنها با اقدام سیاسی و خاموش کردن احساسات انقلابی یک مسلمان خواه یا ناخواه انجمن را به یکی از جریانات سیاسی تبدیل کرده است.
افکار و عقاید انجمن حجتیه، قبل از انقلاب
بزرگ نمایى و جلوهدادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى، اصلی ترین ویژگی انجمن به حساب می آید، در این زمینه شیخ حلبى تأکید مىکرد: «امروز امام زمانعلیه السلام از کسى جز این خدمت را نمىپذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»
اما شاید نکته ای که کمتر به آن توجه شده باشد، تناقض عقیده و عملکرد این انجمن است. یعنی در حالی که نخست وزیر و بسیاری از اعضای هیئت دولت و نزدیکان دربار بهایی هستند، نمی توانید انتقادی را نسبت به دربار از سوی انجمن بیابید.
حتی اعضایی که به نحوی به رژیم سلطنت اعتراض می کردند، بر اساس تبصره دوم انجمن بلافاصله به نحوی طرد می شدند، چراکه به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.
پس حمایت علمای بزرگ از انجمن از چه رویی است؟
مبارزه با بهائیت و سخن گفتن از امام زمان به ذاته امر مقدسی است لذا اکثر علما از شروع حرکت انجمن حمایت کردند، سند زیر نشانگر اجازه امام خمینی برای اختصاص سهم امام برای فعالیت های انجمن است.
در این بین می توان حمایت هایی را از شهید مطهری نیز یافت
اما این حمایت ها با شروع نهضت امام از 14 خرداد42 سیر نزولی می یابد و با موضع گیری انجمن درباره هدر بودن خون شهدا به طور کامل قطع می شود.
یکی دیگر ازاعتقادات این انجمن بر این اصل مبتنی شده که قیامهاى قبل از ظهور محکوم به شکست است. آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچمهاى قیام قبل از ظهور را گمراه مىدانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مىشمردند.
همچنین انجمن، جهاد در دوران غیبت را بی معنا می داند؛ شیخ حلبى در این باره مىگوید: «[شیعه مىگوید:] در عصر غیبت امام زمانعلیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعىمان را انجام دهیم و به شبهات منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»
یکی از شاخصه های اصلی شناسایی انجمنی ها مخالفت انها با فلسفه است، آنان فلسفه را نوعى بدعت می دانند.
از دیدگاه برخى ازانجمنی ها، کسى که فلسفه مىخواند یا درس مىدهد، از عدالت ساقط است، بنابر این شما خود تعامل انجمن با ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، ابونصر فارابی، غزالی، ابوالبرکات بغدادی، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی، صدرالدین دشتکی، شیخ بهایی، میرداماد، حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله حسن حسن زاده آملی، ایت الله جوادی آملی، آیت الله محمدتقی جعفری، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و مقام معظم رهبری را بیابید.
حلبی کیست؟
محمود ذاکر زاده تولائی در 17 شهریور 1279 متولد شد و در 26دی 1376 فوت کرد. این روحانی مشهدی در ایام جوانی خود مدافع ملی شدن صنعت نفت بوده و حتی از مشهد کاندیدای مجلس هفدهم نیز می شود اما با اقبال نکردن مردم به وی، از سیاست سرخورده می شود.
حلبی در مورد با مبارزه با رژیم طاغوت گفته است: «نمی شود با رژیم تا بن دندان مسلح مبارزه کرد. کسانی که به این راه کشیده می شوند، خونشان هدر است و کسانی که افراد را به این راه می کشانند، مسئول این خون ها هستند. کار صحیح فعالیت های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.»
نگرش انجمن به سیاست و حکومت
انجمن طرفدار جدایی دین از سیاست در دوره غیبت است و به واقع انجمن یک تشکیلات سکولار به حساب می آید که دین را تنها در حریم شخصی، قابل توجه می داند.
اعتقاد به امکان نداشتن تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت امام معصوم نیز جزو جدایی ناپذیر این تفکر به حساب می آید. از دیدگاه انجمن، نشانه های ظهور عبارت اند از شیوع گناه و فحشا در میان مردم که در اثر آن، خداوند آنها را به جور سلطان، قحطی زمان و ستم حکام عذاب می کند. بنابراین، آنان علایم آخر زمان را اینگونه تفسیر و از آن شاد هستند: «مردم از هم بیزار و همدیگر را مورد لعن قرار داده و به روی هم آب دهان می اندازند و شهادت به کفر یکدیگر می دهند.» آنان، گرانی، قحطی، زلزله های پیاپی، قتل و غارت، شیوع گناه و فساد و... را نوید دهنده ظهور میدانند.
ساواک و انجمن
سند ساواک به تاریخ 1350/08/13:
اخیرا حاجی آقا حلبی رهبر انجمنهای 140 گانه سراسر کشور به منظور توسعه و تعمیم انجمن مزبور در این استان به بندر عباس آمده و عده ای از اعضای انجمنهای کرمان، سیرجان و رفسنجان برای دیدن ایشان به بندر عباس وارد شده اند. حاجی محمد زمانیان سرپرست انجمن کرمان ضمن بحث کلی به آقای حلبی گفتند در رفسنجان حدود 65 نفر دستگیر شده اند که عده ای از آنها وابسته به انجمن بوده اند. اصولا گفته شده در رفسنجان بیشتر از رویه آیت الله خمینی پیروی می شود و این دستگیری بهدنبال آتش زدن سینما و اتومبیل رئیس پلیس صورت گرفته و رهبر انجمن رفسنجان به اطلاعات شهربانی فراخوانده شده و ایشان گفته اند آنها از مدتها قبل با ما ایاب و ذهاب نداشتند و طبق تعهدی که داده اند، مسوول کارهای انجام شده خودشان هستند.
آقای حلبی از این روش به شدت ناراحت شده و اقزوده: ما را ساواک می شناسد و هدف ما را می داند و به طور کلی ما باید از جنجالهای سیاسی دور باشیم و از رویه ی آیت الله خمینی و طرفداران کوتاه فکرش هم ابراز تاسف کرد.
نظریه شنبه: آقای حلبی با هر گونه وابستگی سیاسی و فعالیت سوء انجمن مخالف است.
به: ریاست شهربانی بجنورد
از: ساواک بجنورد
درباره: انجمن خیریه مهدویه
این ساواک با انتخاب قربانعلی محمدی مقدم برای انجمن خیریه مهدویه موافقت دارد. خواهشمند است دستور فرمایند چنانچه تغییراتی در اساسنامه آن حاصل گردد، این ساواک را آگاه سازند.
رئیس ساواک بجنورد، مهرآموز
در ملاقاتی که طی چند جلسه با شیخ محمود حلبی سرپرست انجمن مبارزه با بهائیت به عمل آمد، مشارالیه اظهار داشته که از هجده سال قبل تا کنون انجمن مزبور تشکیل شده و هر روز در اکثر شهرستانها دارای تشکیلاتی گردیده و در تهران نیز در نقاط مختلف دارای جلسات و کنفرانس می باشد و تا کنون برای این جلسات صرفا ارشاد جوانان در مسائل دینی بوده و کوچک ترین مساله سیاسی در جلسات مطرح نشده است. حتی به علت این که به روحیه جنجالی روحانیان و وعاظ آشنایی دارد، اجازه ورود یک نفر از روحانیان را به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است. مشارالیه اضافه نمود که انجمن تا کنون خدمات زیادی به دستگاه نموده حتی قبل از برگزاری جشن های 2500 ساله که بهائیان قصد کسب امتیاز جهت آشنایی خود را داشته اند، اقدامات موثری به عمل آورده که به طور حتم به شرف عرض رسیده است زیرا تیمسار ارتشبد اویسی فرمانده کل ژاندارمری وقت در جریان بوده اند و ادامه داد چنانچه دستگاه مصلحت نداند که این انجمن با کار خود ادامه دهد به فعالیتش خاتمه داده، ولی مراتب را به شرف عرض همایونی خواهد رسانید. ضمن این که مذاکرات لازم در مورد مراقبت از جلسات به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی افراد خرابکار و برانداز انجام شده اقدامات مراقبتی نیز به عمل آمده و به منابع مربوطه آموزش لازم در این زمینه داده شده است. بدیهی است هرگونه خبر واصله به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس ساواک تهران، پرنیان فر
بر اساس همین تفکر، انجمن با روند انقلاب مخالفت و در جریان مخالف رهبری انقلاب، حرکت میکرد. بهطور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 امام خمینی(س) فرمان دادند که "اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است، بدون هیچگونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا کند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند." (صحیفه امام، ج 3، ص 427)
در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) کوششهای فراوانی برای برگزاری جشنهای نیمه شعبان مبذول میداشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستانها، جشنهای دلخواه خود را برگزار کرد و برای این که پاسخی برای عمل خود داشته باشند، هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار میرفت. وی درگفتوگوی خود با مقامات ساواک در شب 1/7/1357 که به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است، گفته بود:
«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاههای مخالف با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر میکنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم، آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمیکنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت میکنند.» (حمید روحانی، شریعتمداری در دادگاه تاریخ، به نقل از: اخگری، همان، ص 56)
دیدگاه امام خمینی در مورد انجمن
امام خمینی در مورد انجمن حجتیه به ناطق نوری و پرورش وزیران وقت کشور و آموزش و پرورش میفرمایند: "به آنها پست کلیدی ندهید. خطرناکند. وقتی آمدند بین شما تفرقه ایجاد می کنند، تشتت ایجاد می کنند. برادران را به جان هم می اندازند. آنها کار دیگری دارند. دنبال مسئله دیگری هستند. اینها با شاه همکاری می کردند. برایشان مسئله دین مطرح نبوده است."
رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی خود در 21 تیر 62 با یادآوری تفکرات انجمن اظهار داشتند: «یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چه می آید؟ حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟»
اما شاخصترین موضع امام در مقابل انحراف برخی از روحانیون منتسب و یا نزدیک به انجمن حجتیه در "منشور روحانیت" منعکس شده است: «دسته ای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می دانستند و سر به آستانهی دربار می ساییدند، یک مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آنهمه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس نماهای بی شعور می گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می گویند مسئولین نظام کمونیست شده اند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا می دانستند، امروز از اینکه در گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می دهد، فریاد وا اسلاما سر می دهند. دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابی شده اند. ولایتی های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می خورند.» منشور روحانیت 67/12/3
امام خمینی با هوشیاری در یافته بود که تعطیلی انجمن فقط به خاطر حفظ ظاهر و نداشتن قدرت رویارویی با رهبری انقلاب بود. امام در یک جلسه خصوصی با یادآوری این که انجمن فعالیت خود را تعطیل کرده نه منحل، آن را بی فایده خوانده بود.
امروز انجمن چه می گوید
اعتقاد نداشتن به ولایت فقیه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رویت امام زمان(عج)، تشکیل کلاس های مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباریگری از اعتقادات روز انجمن به حساب می آید.
انجمن در مناسبت هایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا(س)، میلاد امام زمان(عج) و عید غدیر فعالیت های خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید می کند.
اکثر وبلاگها و رسانه های وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالب تر آنکه یکی از محور های حمله به مقام معظم رهبری موضع گیری های ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جوانان استان سیستان و بلوچستان در سال 81 فرمودند: «بدانید آن کسانی که شیعه را علیه سنی، سنی را علیه شیعه تحریک می کنند، نه شیعه را دوست دارند و نه سنی را، با اصل اسلام دشمن اند. رحما بینهم، یعنی برادران مسلمان بین خود رحیم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش می کند.
از یک طرف غالی گری و ناصبی گری را ترویج می کند و شیعه را در چشم سنی دشمن حقیقی معرفی می کند -بعضی از متحجرین دینی هم متاسفانه باور می کنند- از سوی دیگر شیعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهای سنی وادار می کند. توطئه دشمن آن است که این دو مکتب را در مقابل هم قرار دهد.»
....
انجمن و فتنه 88
یکی از تهمت هایی که مرتب به دولتهای نهم و دهم زده میشد، ارتباط با انجمن حجتیه است. در عین حال، عبدالکریم سروش در گفتوگویی تفصیلی با یکی از سایت های فارسی زبان خارج کشور، ضمن تبیین ساختار طیفی جنبش سبز به صورت ویژه ای بر حضور اعضای انجمن حجتیه در این جنبش تاکید کرد و گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه میتوان انکار کرد و نه میتوان مخفی نگاه داشت.»
صید مذهبی ها با نام دین
این جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریانهای سیاسی خطرناکتر است، چراکه دیگر جریانها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر می انگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب می آمدند.
مبلغان انجمن با نفوذ در هیئتهای مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دینداری خود میکنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را می کشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.
در مرحله بعد پیشنهاد جالبی به طعمه می شود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتوانست بیاد لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی می دهد»
اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در می آید:
1- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه
2- نقد هایی از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانک ها
3- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو
4- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...
5- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنه ای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک می دادم اما الان...»
6- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
7- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی
غفلت مسئولین
به واقع تا به امروز چند فیلم، سریال یا حتی سخنرانی ساده در راستای افشای فعالیت های انجمن منتشر شده، نیروی مقاومت بسیج و امور مساجد تا به امروز چه اقداماتی را در زمینه توجیه نیروهای مذهبی و واکسیناسیون فرهنگی آنها کردهاند. در نهایت، چرا سازمان های امنیتی در برابر توزیع گسترده سخنرانی های مبلغین انجمن و تبدیل شدن آنها به الگو بی واکنش بوده اند؟
منبع: رجانیوز