سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
رأی مردم
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:12 عصر
شریعتمداری در پاسخ به روحانی؛

رأی مردم «چک سفید امضاء» نیست

رأی مردم «چک سفید امضاء»! نیست و نمی‌توان با استناد به آن، همه مواضع و عملکردهای دولت محترم را برخاسته از خواست و نظر کسانی دانست که در انتخابات یازدهم به رئیس‌جمهور محترم رأی داده‌اند.

به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در نقد سخنان رئیس جمهور که از منتقدان خود خواست با شناسنامه حرف بزنند نوشت: «نقد حق مردم و همه گروههاست، چه اقلیت و چه اکثریت. اما آنچه پسندیده نیست این است که با پول و بیت‌المال مردم کسی بخواهد دولتی را که منتخب مردم است و با رأی مردم شروع به کار کرده، به جای نقد، تخریب کند و این چیزی است که دولت نمی‌پسندد. بنابراین ما از همه می‌خواهیم با شناسنامه حرف بزنند و بگویند از کجا  و وابسته به کدام جناح هستند. با نام خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران. راه ملت ایران روشن است».
مطلب فوق، بخشی از سخنان آقای روحانی رئیس‌جمهور محترم کشورمان است که روز سه‌شنبه هفته گذشته در مراسم افتتاح نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ایراد شده بود و طی چند روز اخیر با واکنش‌های مثبت و منفی فراوانی روبرو شده است و از آنجا که موضوع این بخش از سخنان ایشان، «انتقاد و چگونگی آن» است و این، یکی از اصلی‌ترین مسائل مورد بحث و مناقشه این روزها - بخوانید همه روزها - است اشاره به نکاتی درباره آن ضروری به نظر می‌رسد؛
1- تاکید آقای دکتر روحانی بر این نکته که منتقدان «با شناسنامه حرف بزنند» و «با نام خود سخن بگویند، نه با نام ملت» اگر چه سخن عالمانه و قابل قبولی است ولی در مواردی نیز به شدت مورد مناقشه است. با این توضیح که بسیار دیده شده افرادی از یک حزب و گروه سیاسی بی‌آن که به جایگاه و هویت واقعی خود اشاره کنند، نقش خودخوانده! سخنگوی ملت را بر عهده می‌گیرند و به گونه‌ای درباره مسائل جاری کشور اظهارنظر و یا انتقاد می‌کنند که انگار از جانب همه مردم سخن می‌گویند و خواسته و نظر توده‌های ملت را بازتاب می‌دهند!  رئیس‌جمهور محترم حق دارد از این افراد بخواهد «با شناسنامه حرف بزنند» و دیدگاه و نظر حزبی و گروهی خود را به حساب ملت ننویسند.
شواهد موجود اما، به وضوح نشان می‌دهد جناب دکتر روحانی به این فرمول که خود بر آن تأکید ورزیده‌اند، چندان وفادار نبوده‌اند، بلکه
 - با عرض پوزش- عملکرد ایشان در برخی از موارد با فرمول یاد شده تفاوت یکصد و هشتاد درجه‌ای نیز داشته است.
به عنوان مثال، فلان و فلان شخصیت سیاسی  که به جرم آشکار و غیرقابل‌انکار وطن‌فروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 به وضوح  از سوی مردم طرد شده‌اند، بی‌آن که به شناسنامه سیاسی باطل شده خود کمترین اشاره‌ای داشته باشند، زبان ملت را به کام می‌گیرند و به نمایندگی از آنان برای نظام و دولت محترم نسخه می‌پیچند. بدیهی است آقای دکتر روحانی حق دارد از آنان  بخواهد که «بدون شناسنامه حرف نزنند» و ابتداء برای مردم توضیح بدهند و بگویند همان کسانی هستند که با ادعای تقلب در انتخابات 88 جمهوریت نظام را به نفع مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس زیر سوال کشیده و سپس با شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، دروغگو بودن خود را به اثبات رسانده بودند. به مردم بگویند که یکی از آنها حداقل دو بار با جرج سوروس، سرمایه‌دار صهیونیست آمریکایی ملاقات پنهان داشته و بعد از این ملاقات‌ها بود که سوروس در مصاحبه با CNN  قول داده بود «جمهوری اسلامی تا یکسال دیگر برچیده خواهد شد»! برای مردم توضیح بدهند چرا در مقابل ادعای نتانیاهو که فتنه‌گران را «سرمایه بزرگ اسرائیل در ایران» نامیده بود
- و البته متأسفانه حق با او بود و راست می‌گفت - مهر سکوت بر لب زده بودند؟! چرا همصدا با دیگر سران فتنه، اهانت‌کنندگان به ساحت مقدس امام حسین علیه‌السلام در عاشورای 88 را مردمان خداجوی! نامیده بودند؟! تصویر مبارک حضرت امام(ره) را پاره و لگدمال کرده بودند! شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»! و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر داده بودند! و...
باید به جناب آقای دکتر روحانی عرض کرد؛ این واقعیات که قابل انکار نیست! هست؟! و آیا همین آقایان که تاکنون اصرار داشتند آراء جنابعالی را به حمایت اصلاح‌طلبان و کارگزاران از شما نسبت دهند، امروزه زبان به انتقاد از دولت محترم نگشوده‌اند؟! انتظار از ریاست‌ محترم جمهوری آن بوده و هست که با تکیه بر فرمول یاد شده، از آنان بخواهند «بدون شناسنامه حرف نزنند» و ابتداء شناسنامه خود را روی دست بگیرند - البته اگر جرأت داشته باشند که ندارند - و سپس اظهارنظر کنند!
2- رئیس‌جمهور محترم بعد از تاکید بر این نکته که «منتقدان با شناسنامه حرف بزنند» منظور خود از شناسنامه را اینگونه توضیح می‌دهند که منتقدان «بگویند از کجا و وابسته به کدام جناح هستند»؟! که باید از ایشان پرسید؛
 الف: آیا منظور حضرتعالی از «شناسنامه»، شناسنامه حزبی منتقدان است؟ اگر چنین باشد- که ظاهرا اینگونه به نظر می‌رسد - پرسش بعدی آن است که آیا از نگاه و نظر جناب دکتر روحانی، فقط کسانی حق انتقاد دارند که عضو یکی از احزاب و یا گروههای سیاسی موجود باشند و آنانی که عضو هیچ حزب و گروهی نیستند - یعنی توده‌های عظیم مردم - حق انتقاد از دولت را ندارند! این برداشت ضمن آن که بی‌احترامی به مردم و نادیده گرفتن حق آنان برای انتقاد است، با مبانی تعریف شده جمهوری اسلامی ایران نیز سازگاری ندارد، چرا که نظام برپایه و محور مردم‌سالاری استوار است و نه حزب و گروه سالاری.
ب: ممکن است رئیس‌جمهور محترم بر این باور باشند که فقط گروهها و احزابی که در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزدهای دیگری داشته‌اند، نسبت به مواردی از مواضع و عملکرد دولت ایشان انتقاد دارند که دراین‌باره باید گفت؛ اگرچه بعید نیست برخی از انتقادها از همین زاویه و برخاسته از نگاه حزبی و گروهی باشد ولی نمی‌توان و نباید انکار کرد تمامی انتقادها از این دست نبوده و نیست، و مردم وقتی نشانه‌هایی از فاصله‌دار بودن مواضع و عملکرد دولت محترم با آموزه‌های اسلامی و انقلابی را مشاهده می‌کنند، انتقاد از این دست مواضع زاویه‌دار را با نگاهی دلسوزانه و به منظور اصلاح آن، وظیفه دینی و ملی خود می‌دانند. گفتنی است این روزها بسیاری از گروه‌ها و احزابی که نام خود را در فهرست حامیان دولت ثبت و اعلام کرده‌اند نیز نسبت به شماری از مواضع و عملکرد دولت بیشترین انتقادها را دارند. انتقاداتی که برخی از آنها از نوع باج‌خواهی و سهم‌طلبی است و اتفاقا جا دارد آقای دکتر روحانی مطابق فرمول یاد شده از آنان - اصلاح‌طلبان و کارگزاران - بخواهد که شناسنامه خود را ارائه کنند و مثلا توضیح بدهند در حالی که به اعتراف خودشان در مجموع فقط 13درصد رأی داشته‌اند و به همین علت هر دو گروه نامزدهای رسمی خود را مجبور به استعفاء کرده بودند، اکنون با کدام جایگاه و پایگاه، از دولت به خاطر نادیده گرفتن خواسته‌های حزبی و گروهی خود انتقاد می‌کنند؟!
3- آقای دکتر روحانی یک شخصیت دانش‌آموخته دینی است و حقوقدان نیز هست. بنابراین به خوبی می‌دانند که برای ارزیابی انتقاد، فرمول علمی تعریف شده‌ای وجود دارد و آن، اولا؛ توجه به موضوع مورد انتقاد و ثانیا؛ میزان انطباق آن با آموزه‌هایی است که عدول از آنها  مورد انتقاد قرار گرفته است. در این فرمول؛ شخص انتقادکننده جایگاه و تأثیر چندانی ندارد. در کلام خدا آمده است؛
«فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه... ای پیامبر(ص)! به آن عده از بندگان من بشارت ده که سخنان - گوناگون- را می‌شنوند و از بهترین آنها پیروی می‌کنند» (17 و 18 زمر) به بیان دیگر، وقتی از یک موضع یا عملکرد انتقاد می‌شود، انتقاد‌کننده میان آنچه اتفاق افتاده است با آنچه باید باشد - یعنی آموزه‌های تعریف شده و پذیرفته شده - فاصله می‌بیند، بنابراین با مقایسه میان این دو گزاره - آنچه هست و آنچه باید باشد - می‌توان انتقاد را «به‌جا» یا «نا به‌جا» دانست بی‌آن که نیازی به کنکاش در انگیزه انتقاد‌کننده باشد.
4- رئیس‌جمهور محترم کشورمان در سخنان یاد شده و پیش از آن نیز در فرصت‌های دیگر به انتخاب خویش از سوی مردم تکیه کرده و با استناد به آن، انتقادها را بی‌اساس و در مخالفت با اکثریت مردمی دانسته‌اند که به ایشان رأی داده‌اند.
درباره این بخش از سخنان رئیس‌جمهور محترم که هر از چند گاه نیز تکرار می‌شود باید گفت تردیدی نیست که اکثریت مردم  به ایشان رأی داده و جناب روحانی را از بقیه نامزدها برای تصدی ریاست‌جمهوری اسلامی ایران شایسته‌تر دانسته‌اند و آقای دکتر روحانی نیز در اولین کنفرانس خبری و سپس در موارد متعدد دیگر تاکید ورزیده‌اند که رئیس‌جمهور همه ملت ایران هستند، چه آنها که به ایشان رأی داده‌اند و چه آنهایی که نظر دیگری داشته‌اند. اما بدیهی است که رأی مردم «چک سفید امضاء»! نیست و نمی‌توان با استناد به آن، همه مواضع و عملکردهای دولت محترم را برخاسته از خواست و نظر کسانی دانست که در انتخابات یازدهم به رئیس‌جمهور محترم رأی داده‌اند، بلکه دوام اعتبار رأی مردم در همخوانی مواضع و عملکرد دولت  محترم با آموزه‌ها و معیارهایی است که در قانون اساسی و سایر قوانین نظام تعریف شده و رئیس‌جمهور محترم در جریان انتخابات بر پایبندی خویش به این موازین تاکید ورزیده‌اند.
5- و بالاخره و با عرض پوزش باید گفت؛ اظهارات روز سه‌شنبه آقای دکترروحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بی‌آن که بخواهند و یا در پی آن بوده باشند، به گونه‌ای بوده است - و یا اینگونه تلقی می‌شود - که انگار هیچکس حق ندارد بدون کوپن از مواضع و عملکرد دولت محترم انتقاد کند! و این در حالی است که همه دلسوزان و دلدادگان انقلاب اسلامی خواستار موفقیت دولت هستند چرا که موفقیت دولت را موفقیت خود و نظام می‌دانند از این روی انتقاد آنان نه فقط نباید برای رئیس‌جمهور محترم دغدغه‌آور باشد بلکه می‌تواند همراهی با ایشان در ارائه خدمت بهتر تلقی شود. 

منبع: مشرق نیوز



کلمات کلیدی : دولت یازدهم
فرمان کدخدا
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 3:19 عصر

 

بازی شیطان بزرگ بر سر نماینده ایران / به فرمان کدخدا، ابوطالبی را عوض کنید!
«فرصت‌سوزی» با «دیپلماسی لبخند»

بازی شیطان بزرگ بر سر نماینده ایران / به فرمان کدخدا، ابوطالبی را عوض کنید!

متأسفانه تذکرات دلسوزان انقلاب اسلامی درباره خطرات حاصل از «دیپلماسی لبخند»، هرگز مورد توجه قرار نگرفت. حال جریانی که شیطان بزرگ را کدخدای دهکده جهانی میداند، در مقابل دستورات وی چه خواهد کرد؟!

به گزارش گروه سیاسی - فرهنگ نیوز، کم نیستند منتقدانی که سیاست خارجی «دولت اعتدال» را با عنوان «دیپلماسی لبخند» می‌شناسند. همچنین، هستند افرادی که می‌کوشند تا آمریکا را از همه جنایاتش تبرئه کنند و از قضا این افراد، در جمع حامیان دولت و موافقان رفتار جریان‌های اصطلاحاً اصلاح‌طلب حضور دارند.

اینکه رفتار ملایم با آمریکا تحت عنوان «رفع کدورت» و «بازی برد-برد» از سوی فعالان سیاست خارجی دولت «تدبیر و امید» بارها و بارها تکرار شود و قبح مذاکره مستقیم با «شیطان بزرگ» ریخته شود، به اذعان صاحبان عقل سلیم، موضوع خوشایندی نیست.

متأسفانه تذکرات دلسوزان انقلاب اسلامی درباره خطرات حاصل از «دیپلماسی لبخند»، هرگز مورد توجه قرار نگرفت. آنجا که سخنان تند آمریکایی‌ها در حال تکرار بود و منتقدان دلسوخته، به دولت «تدبیروامید» هشدار می‌دادند، این توجیهات بارها و بارها شنیده شد که: «حرف‌های مسئولان آمریکایی مسرف داخلی دارد و برای توجیه افکار داخلی این کشور مطرح می‌شود.»

کدام غنی‌سازی کدام حسن نیست؟

بارها از سوی عالی‌ترین مقامات دولت موسوم به «تدبیر و اعتدال» گفته شد که آمریکا حق غنی‌سازی ایران را به‌رسمیت شناخته است، تحریم‌ها در حال فروپاشی است و ... گویی برخی پنبه در گوش فرو کرده بودند.

امروز و هم زمان با حضور دولت یازدهم، بارها سخنان تهدیدآمیز علیه کشورمان بر زبان دولتمردان آمریکا جاری شده است. همچنین تحریم‌های جدیدی وضع شده و بخش بزرگی از دارایی‌های یک بنیاد خیریه شیعی که وابسته به ایرانیان است، در خاک آمریکا مصادره شده است!

اگر به یاد داشته باشید، کمتر از 8درصد از دلارهای ایران در بانک‌های خارجی به موجب توافقنامه ژنو آزاد شد که البته با هوشیاری مسئولان دولت «تدبیر و امید»، فعلاً امکان جابجایی آنها وجود ندارد! جالب‌تر آنکه دارایی مصادره شده «بنیاد علوی» در آمریکا، ارزشی بسیار بیشتر از دلارهای مثلاً آزاد شده دارد!

و اما موضوع نماینده ایران

چندی قبل دولت «اعتدال»، یکی از دیپلمات‌های باسابقه خود را به‌عنوان نماینده کشورمان در سازمان ملل معرفی کرد. از آنجا که مقر سازمان ملل در شهر نیویورک آمریکا قرار دارد، این فرد به مسئولان آمریکایی معرفی شد تا امکان حضور وی در سازمان ملل فراهم شود. اما پس از آن آمریکایی‌ها گفتند که وی در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا (آبان‌ماه سال1358) حضور داشته و امکان ورودش به خاک آمریکا وجود ندارد.

این سخنان در حالی بیان می‌شد که وی پیشتر ویزای آمریکا را دریافت کرده وبه این کشور سفر کرده بود! بی‌شک این رفتار آمریکایی‌ها نه نشانه «حسن‌نیت» است و نه پاسخی شایسته به «دیپلماسی لبخند» دولت یازدهم.

ابوطالبی را به هیچ عنوان راه نمی‌دهیم/جایگزین بفرستید

آمریکایی‌ها عنوان می‌کنند که راهی برای ورود ابوطالبی به مقر سازمان ملل وجود ندارد. همچنین دستورات لازم برای جلوگیری از ورود وی صادر شده است و نظر آنها عوض نمی‌شود. البته قاطعیت آمریکا، چندان شباهتی به رفتار تساهل‌گونه مسئولان سیاست خارجه دولت «تدبیروامید» ندارد و از همین‌ور باید نگران اتفاقات آتی بود.

فشار بر نمایندگان ایران در سراسر دنیا می‌تواند نتیجه کوتاهی مسئولان دولتی در مواجهه با وقاحت آمریکایی‌ها باشد. وقتی نماینده ایران به سازمان ملل راه داده نمی‌شود، چه دلیلی دارد که کشورهای اروپایی، سفرای ما را به خاک خود راه دهند؟

کافیست ما شخص جدیدی را به جای «ابوطالبی» معرفی کنیم. از همین فردا کشورهای مختلف همچون اروپایی‌ها نیز اقدام به تلاش برای تضعیف جایگاه سفرای جمهوری اسلامی ایران می‌کنند و ما مجبور خواهیم بود که آن قدر نفرات جدید به آنها معرفی کنیم تا اشخاص مورد نظر آنها در جایگاه سفیران کشورمان قرار بگیرند!

جایگاه فراموش شده عزت ملی

در این میان به‌نظر می‌رسد گم‌شده مسئولان وزارت خارجه، همانا اصل احترام به «عزت ملی» است. مسئولان مربوطه باید به‌خاطر داشته باشند که اصل حفظ عطت ملی، حقیقتی انکارناشدنی برای موفقیت تمامی مذاکرات ما با طرف‌های خارجی است.

اگر قرار باشد که در موضوع معرفی نماینده ایران به سازمان ملل، علناً و عملاً نظر آمریکایی‌ها به جای مسئولان وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران اعمال شود، دیگر چه جایی برای «عزت ملی» باقی می‌ماند؟

آیا در صورت بروز چنین مشکلی، راهی برای کاهش باج‌خواهی‌ها آمریکا وجود خواهد داشت؟

آیا رفتار قلدرمأبانه آمریکا در موضوع مذاکرات هسته‌ای ادامه نخواهد یافت و تشدید نخواهد شد؟

راستی آیا مسئولان وزارت خارجه می‌توانند روشن کنند که براساس «دیپلماسی لبخند» و تفکر مذاکرات «برد-برد»، این عمل خصمانه آمریکایی‌ها چگونه قابل توجیه است؟

هوشیاری هوشیاری و باز هم هوشیاری!

مسئولان دولت یازدهم که شعار «تدبیر و امید» و تکرار کلمه «اعتدال» را سرلوحه سخنان خود قرار داده و دائماً (بی‌ربط و باربط) آن را تکرار می‌کنند، باید دقت داشته باشند که رفتار آمریکایی‌ها نیازمند پاسخی قاطع است و به بهانه رفتار «اعتدالی» نمی‌توان از حقوق ملت ایران چشم پوشید و در برابر زورگویی آنها، لبخند آنچنانی تحویل آنها داد.

مسئولان وزارت خارجه باید هوشیار باشند و اهمیت پرونده ابوطالبی را درک کنند. آمریکایی‌ها همواره تلاش می‌کنند تا ضمن وارد آوردن فشار بر ایران، موضع خودر را تقویت و موضع ما را تضعیف کنند. در چنین شرایطی باید دقت داشت که حتی یک قدم عقب‌نشینی در برابر آنها، می‌تواند عواقب اسفناکی به‌دنبال داشته باشد.

موضوع «ابوطالبی» می‌تواند فرصتی مناسب باشد تا دولت با «تدبیر»ی که همواره از آن دم می‌زند، «امید» را به دل ایرانیان تزریق کند.

دولت یازدهم می‌تواند در این برهه حساس، ضمن ارائه واکنش مناسب و محکم به طرف آمریکایی خود، از یک‌سو به دشمنان جمهوری اسلامی ایران ثابت کند که اهل معامله بر سر حقوق ملت نیست، و از سوی دیگر به ایرانیان نوید دهد که با قاطعیت در سنگر دفاع از حقوق مسلم کشورمان در حال خدمت است.

منبع: قرهنگ نیوز



کلمات کلیدی : دولت یازدهمامزیکا
نابودی شما نزدیک است
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:4 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

چقدر زود پیش بینی های رهبر معظم انقلاب به بار نشست.

با همه مداراها و کوتاه آمدن های دولت جدید می بینیم که هر روز بیشتر از دیروز بر گستاخی غربی ها افزوده میشود و اگر همینطور پیش برود احتمالاً دور بعد انتخابات ما را هم باید آنها اجرا کنند . شاید دیگر تأیید صلاحیت ها هم باید زیر نظر آنها انجام شود و آنها بگویند برای یک کشور اسلامی خوب چه هست و بد چه!!

همین مانده بود که امریکائیها به دولت ما دستور بدهند چه کسی نماینده ما در سازمان ملل باشد و چه کسی نباشد!  ما که از غم این گستاخی نمی دانیم چه کنیم، دیگران را نمی دانیم!!!

کشورهائی که کسی اجازه و جرأت این را ندارد که حتی شک کند آیا هلوکاست واقعیت دارد یا ندارد یا دراین خصوص تحقیق کند ؛ برای ما که یک کشور اسلامی هستیم و قوانین کشور عزیز ما براساس قرآن و فقه جعفری ست ، شرط می گذارند که باید همجنس بازی در کشور شما آزاد باشد!!! ننگ بر آن گوش هائی که چنین گستاخی هایی را بشنوند و حتی ناراحت هم نشوند! بجای آنکه ما از آنها طلب عفت و پاکی و دوری از گناه بکنیم ، انها برای ما نسخه شیطانی می پیچند!   جالب تر اینکه انتخاب رئیس جمهور ما را هم زیر سئوال برده اند! 

اما این شیاطین و جیره خوارانشان باید بدانند اینجا ایران اسلامی ست سرزمینی که رهبر آن یک انقلابی ست نه یک دیپلمات حسابگر.  اینجا برای اسلام عزیز هزاران شهید داده شد و خونهای پاکشان بر زمین نشست، اینجا صدای خمینی کبیر همه جا شنیده می شود، اینجا تنها نقطه ای در این کره خاکی ست که پرچم حقیقی لا اله الا الله برافراشته شده و هر دست خیانت کار یا مهاجمی که به سمت این پرچم مقدس دراز شود از بازو قطع میشود. هزاران سال دشمنان خدا و دوستان شیطان برای نابودی دین خدا تلاش کردند اما هیچ وقت به این آرزوی پوچ و خام خود نرسیدند و نخواهند رسید.

بار دیگر به دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی ایران اعلام می داریم که سالهای پایانی عمرتان را دریابید و هدایت شوید که نابودی شما نزدیک است.



احساس خطر
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:31 عصر

سخنرانی بسیار مهم علامه مصباح یزدی؛ باید احساس خطر کرد که مقام عالی اجرایی سخنی بگوید که بنی‌صدر هم جرأت گفتنش را نداشت

 سخنرانی بسیار مهم علامه مصباح یزدی؛ باید احساس خطر کرد که مقام عالی اجرایی سخنی بگوید که بنی‌صدر هم جرأت گفتنش را نداشت
بسیار مایه تأسف است که برخی از کسانی که مسئولیتی در کشور دارند، عدم پیشرفت در علوم انسانی را وجود برخی خط قرمزها، یعنی مبانی دینی و ارزش‌های اسلامی می‌دانند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی با بیان اینکه برای پی‌ریزی مؤسسه یا دانشگاه برای مطالعات راهبردی، باید مؤسسات مطالعات راهبردی که در گذشته شکل گرفته‌اند، مورد مطالعه و آسیب‌شناسی قرار گیرند، اظهار داشت: یکی از آسیب‌ها عدم آشنایی مؤسسین با مبانی صحیح اسلامی بوده است.
وی با بیان اینکه متأسفانه بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی، هنوز مبانی راهبردی روشنی نداریم، اظهار داشت: در بحث علوم دانشگاهی و به ویژه علوم انسانی نیز تغییرات قابل توجهی به وجود نیامده است.
این استاد فلسفه اسلامی ادامه داد: بسیار مایه تأسف است که برخی از کسانی که مسئولیتی در کشور دارند، عدم پیشرفت در علوم انسانی را وجود برخی خط قرمزها، یعنی مبانی دینی و ارزش‌های اسلامی می‌دانند.
وی با اشاره به اینکه برای مطالعات راهبردی و اسلامی‌سازی علوم انسانی علاوه بر آسیب‌شناسی، باید فعالیت‌های دشمن در آن زمینه نیز مورد توجه قرار گیرد، خاطر نشان کرد: پایه ایدئولوژیک فتنه 88 در لندن شکل گرفت و در واقع کسانی که پایه‌گذار آن فتنه بودند، در انگلستان تحصیل کرده بودند و پایه‌های ایدئولوژیک آنها، همانجا شکل گرفته بود.
عضو خبرگان رهبری با بیان این که شایسته است عده‌ای برنامه‌های مطالعات راهبردی و استراتژیک انگلستان را مطالعه کنند تا به صورت مستند مشخص شود دشمن از کجا قصد نفوذ دارد، اظهار داشت: ریشه تفکر بسیاری از کسانی که در آنجا تحصیل کرده‌اند، به یکدیگر شباهت دارد و چه بسا این مسأله از راه‌های نفوذ دشمن برای براندازی اسلام و انقلاب اسلامی است، هرچند این اشخاص متوجه این مسأله نیستند.
وی ادامه داد: اگر امروز نیز بحث حقوق شهروندی مطرح می‌شود که در آن بهائی و مسلمان، انقلابی و ضد انقلاب برابرند، از همان تفکر ناشی می‌شود. لذا باید احساس خطر کرد وقتی بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی، عالی‌ترین مقام کشور بعد از رهبری، سخنی بگوید که بنی صدر هم جرأت گفتن آن را نداشت. هرچند این عده سخن خود را در لفافه و به صورت غیر مستقیم بیان می‌کنند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در خصوص اسلامی‌سازی علوم انسانی اظهار داشت: از طرفی علوم انسانی غربی موجود، حاصل بیش از 5 قرن فعالیت علمی غربی‌هاست و ایرادات آن در اجرا رفع شده است، و از طرف دیگر، در علوم تجربی و تحولات علمی و تکنولوژی نیز پیشرفت قابل ملاحظه‌ای صورت گرفته است. لذا مغالطه‌ای صورت می‌گیرد که مجموعه علوم غربی اعم از انسانی و تجربی سبب این تحول عظیم برای بشریت شده‌اند و باید همه علوم را با هم پذیرفت.
وی ادامه داد: عوامل سیاسی تلاش می‌کنند تا به مردم اینگونه القا شود که پیشرفت‌ها در گرو داشتن فرهنگ خاصی است و بدون آن پیشرفت محقق نمی‌شود. و این همان چیزی که در مشروطیت گفته شد که ایران برای آنکه پیشرفت کند باید از فرق سر تا ناخن پا اروپایی شود، که البته امروز هم عده‌ای همین تفکر را قبول دارند، اما با بیان دیگری عنوان می‌کنند.
آیت‌الله مصباح یزدی افزود: عظمت و سنگینی کار سبب می‌شود که اسلامی کردن علوم انسانی امر ساده‌ای نباشد، مخصوصا اینکه رشته‌ها و شاخه‌های بسیار متعدد و متنوعی در علوم انسانی وجود دارد و به عنوان نمونه رشته روانشناسی که یکی از رشته‌های علوم انسانی است، حدود 100 شاخه فرعی دارد.
وی با اشاره به عدم نیروی انسانی کافی برای انجام کار خاطر نشان کرد: اراده لازم نیز برای اسلامی‌سازی علوم انسانی وجود ندارد، چرا که بسیاری از اساتید دانشگاه که خودشان باید عهده‌دار‌این کار شوند، داشته‌هایشان بر اساس علوم انسانی غرب است، لذا موافقت با اسلامی‌سازی علوم انسانی را برابر با از بین رفتن سرمایه خود می‌بینند. در واقع نه تنها اراده‌ای برای اسلامی‌سازی وجود ندارد، بلکه این کار با مخالفت‌های زیادی نیز رو به روست.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: متأسفانه بعد از انقلاب تاکنون حتی نتوانسته‌ایم این تصور غلط را عوض کنیم که می‌پندارند در اسلامی‌سازی قرار است چند طلبه، اساتید دانشگاه را بر اموری تعبدی محض ملزم سازند. چرا که در اسلامی‌سازی قرار است مشکلات علوم انسانی غربی، بر اساس مبانی معرفت‌شناختی، شناسایی شود و بر اساس متدولوژی علوم در آن تجدید نظر شود.
وی با بیان اینکه بسیاری از پایه‌گذاران علوم انسانی غربی تصریح کرده‌اند که تحقیق در این علوم را بر اساس پیش‌فرض‌هایی شروع کرده‌اند که هیچ دلیل منطقی بر آن ندارند، ادامه داد: حداقل موضوعات آیات و روایات در زمینه علوم انسانی، می‌تواند به عنوان یک فرضیه برای تحقیق در علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد، هرچند می‌توان بر اساس متدولوژی علم ثابت کرد که این فرضیه منطقی و صحیح است.
وی با اشاره به کمبود امکانات برای انجام چنین کار بزرگی ادامه داد: افراد باید با صبر و حوصله و با مجاهدت مانند مجاهدینی که در 8 سال دفاع مقدس به مقاومت پرداختند، در این مسیر گام بردارند.
آیت‌الله مصباح یزدی، در پایان خاطر نشان کرد: البته باید برای شروع کار، نقشه راهی تنظیم کرد تا همواره متوجه باشیم که کار از کجا باید شروع شود و هر زمان در کجای کار قرار داریم و چه کارهایی قرار است انجام بدهیم.
منبع: بصیراندیشان ولائی


کلمات کلیدی : دولت یازدهم
مشاور کراواتی روحانی
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 10:4 عصر

مشاور روحانی کراواتی شد + تصاویر

رئیس‌جمهور باید پاسخ دهد مشاوری که هنوز پروتکل‌های ابتدایی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را در پوشش اسلامی - ایرانی را رعایت نمی‌کند، چگونه می‌تواند حافظ منافع مردم ایران باشد؟

گروه سیاسی مشرق - چندی پیش چهل و چهارمین اجلاس اقتصادی داووس در کشور سوئیس برگزار شد و رئیس جمهور به همراه هیئت همراه و برای استفاده از فرصت‌های بوجود آمده در عرصه بین المللی، در این اجلاس شرکت کردند.

اما آنچه بیش از همه و در فضای ایستادگی ملت ایران مقابل زیاده‌خواهی‌های غرب و نظام استکبار سبب حیرت می‌شود، پوشش ظاهری مشاور امور بین‌الملل رئیس جمهور در اجلاس داووس است.

"محمود سریع‌القلم" که بر اساس شنیده‌ها سه روز پیش از شروع اجلاس داووس، به سوییس سفر کرده بود، با پوششی غربی در این اجلاس شرکت کرده است که تأمل برانگیز است.



حال باید از آقای روحانی پرسید که چگونه از مشورت‌های چنین مشاوری، استقلال ملی، عزت ملی و روح ایرانی - اسلامی قابل استخراج است؟

چرا مشاور رئیس جمهور جمهور اسلامی ایران، ذوب در غرب است؟ + عکس


آقای روحانی باید پاسخ دهد مشاوری که هنوز پروتکل‌های ابتدایی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را در پوشش اسلامی - ایرانی را رعایت نمی‌کند، چگونه می‌تواند حافظ منافع مردم ایران باشد؟

آیا قرارگرفتن چنین اشخاصی با طرز تفکر غربی، به نفع رئیس‌جمهور و مردم ایران است یا در کوتاه و بلندمدت به ضرر حسن روحانی و منافع ملی تمام خواهد شد؟


چرا مشاور رئیس جمهور جمهور اسلامی ایران، ذوب در غرب است؟ + عکس 

چرا مشاور رئیس جمهور جمهور اسلامی ایران، ذوب در غرب است؟ + عکس

مشرق منتظر جواب قانع‌کننده مسؤولان دولتی به دلیل این بی‌احترامی و نقض قوانین جمهوری اسلامی ایران و پروتکل‌های رسمی کشور است.

منبع: مشرق نیوز



کلمات کلیدی : دولت یازدهم
برکناری 2500 مدیر در 6 ماه زیر چتر اعتدال
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 1:42 صبح

برکناری 2500 مدیر در 6 ماه و هنوز تمام نشده !  

«علی‌رغم برکناری بیش از 2500 تن از مدیران دستگاه‌های دولتی در 6 ماه اول دولت روحانی، جریان اصلاح‌طلب از این برکناری‌ها راضی نیست و خواستار انتصاب نیروهای همسوی خود حتی تا سطح مویرگ‌های بدنه دولت است.»
با وجودی که روحانی با شعار محوری اعتدال، ریاست قوه مجریه را بر عهده گرفته است، اما شاهد برکناری‌های گسترده و بعضا افراطی برخی از مدیران دستگاه‌های اجرایی و انتصاب برخی افراد وابسته به جریان اصلاح‌طلب و حامی فتنه هستیم که در مواردی واکنش تند نمایندگان مردم در مجلس را نیز به دنبال داشته است و کار به جایی رسیده که صدای چهره‌ای چون محمدرضا باهنر- نایب رئیس مجلس- نیز درآمده که معتقد است «کار به عزل سرایدار مدرسه رسیده است!»
به نوشته مشرق، در نزدیک به 6 ماهی که از دولت یازدهم می‌گذرد، بیش از 2600 تن از مدیران دستگاه‌های دولتی برکنار شده و افراد همسوی دولت و اصلاح‌طلبان جایگزین آنها شده‌اند. در میان دستگاه‌های دولتی، وزارت کشور بیشترین تغییرات را با 465 عزل و نصب به خود دیده است. با وجودی که وزیر کشور دولت یازدهم، سهمیه اصلاح‌طلبان محسوب نمی‌شود، اما آگاهان به امر می‌دانند که چهره‌های پرنفوذ دولتی، در برخی عزل و نصب‌های وزارت کشور و استانداری‌ها نقش مهمی را بر عهده دارند و به همین سبب است که در اکثر استان‌های کشور شاهد موج برکناری مدیران دولت قبل و انتصاب افراد جدید به جای آنها هستیم.
مشرق می‌افزاید: با وجود این روال افراط‌گونه در عزل و نصب‌ها در دولت، جریان افراطی حامی دولت یازدهم خواستار گسترش برکناری‌ها به «مویرگ‌های بدنه اجرایی کشور» است. به عنوان مثال، روزنامه اصلاح‌طلب آرمان در تیتر اول شماره سه‌شنبه خود خواستار برکناری همه مدیران کل، فرمانداران، بخشداران و نیروهای تابعه آنها شده است. البته این روزنامه، علت تمایل شدید جریان اصلاح‌طلب به برکناری همه مدیران استانی را افشا کرده است: «نقش مدیران استانی در اجرای انتخابات.»
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت خاتمی و عضو کارگروه انتخاب وزرای دولت روحانی، در گفت‌وگو با این روزنامه، برنامه‌های جریان اصلاح‌طلب در عزل و نصب تمامی مدیران استانی را لو داده است. وی با تاکید بر این که نباید هیچ یک از مدیران دولتی از میان اصولگرایان انتخاب شوند، گفته است: «ممکن است در شاهرگ‌های خود دولت، تصمیمی اتخاذ شود اما برخی از این تصمیمات در مویرگ‌ها به مرحله اجرا نزدیک نمی‌شود و به همین دلیل هم دولت اکنون با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند.»
کلانتری به اتخاذ مواضع افراطی، شهره است. او در انتخابات سال 1388 نیز مدعی شده بود که «اگر احمدی‌نژاد، رئیس جمهور شود باید چادر به سر کرده و از ایران، فرار کنیم.»
منبع: کیهان


کلمات کلیدی : دولت یازدهم


 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats