بارخوانی یک موضوع جنجالی؛
تلاش برای بازگرداندن شیر و خورشید از چه زمانی و چرا آغاز شد؟
یک ملی گرای افراطی در وبلاگش نوشت: «ایرانیان، باید گام به گام برای بازگشت شیر و خورشید،این نماد ملی تلاش کنند.نخست تندیس های شیر و خورشید سرجای خود برگردند و بعد،"شیر و خورشید سرخ" جای "هلال احمر عثمانی" را بگیرد. باید از همه نیروهای خود بهره بریم.
گروه سیاسی مشرق - «هفته نامه صدا» در شماره اخیر خود طی گزارشی تحت عنوان: "شیر و خورشیدِ جنجالی، اطلاعات "صدا" از پشت پرده حملات اخیر به یونسی"[i]، سعی کرده است که اظهارات ابهام برانگیز «یونسی» درباره جایگزینی نشان شیر و خورشید بجای هلال احمر در «سازمان هلال احمر» را به نوعی توجیه و کم اهمیت جلوه دهد.
«هفته نامه صدا» به سردبیری «محمد قوچانی»، بعد از آن منتشر شد که «هفته نامه آسمان» - تحت سردبیری «قوچانی»- بدلیل غیرانسانی خواندن حکم قصاص در مطلبی از «داوود هرمیداس باوند»؛ توقیف شد. علاوه بر این، بدلیل اشتراک فراوان اعضای تحریریه هر دو نشریه؛ می توان «هفته نامه صدا» را "آسمان" با تابلوی جدید نامید.
«صدا» در گزارش مذکور نوشت: «خردادماه 86، «غلامعلی حداد عادل» بعنوان رئیس مجلس هفتم گفت: «با بالا رفتن مجسمه های شیر و خورشید بر سر در مجلس شورای اسلامی، با موافقت افکار عمومی، مشکلی نداریم». نویسنده سپس، با اشاره به جزئیات مربوط به اظهارات «یونسی» و بازخوانی مفصلی از اقدامات وی در پرونده قتل های زنجیره ای و تصدی گری اش بر «وزارت اطلاعات» کشور، اینطور عنوان می کند که محافظه کاران؛ در حال تسویه حساب سیاسی به بهانه اظهارات «یونسی» هستند.
«صدا» با اشاره به مخالفت های اصولگرایان با پیشنهاد «روحانی» برای وزارت مجدد «یونسی» بر «وزارات اطلاعات»، منشاء انتقادات صورت گرفته در عرصه افکار عمومی را جناحی و حاصل از بغض محافظه کاران نسبت به سوابق درخشان «یونسی» معرفی کرده و نهایتاً؛ تأکید می کند: «برغم تکرار سخنان مشابه سخنان «یونسی»، از زبان «حدادعادل» در سال 86 که آن موقع، هیچ واکنشی از سوی رسانه های محافظه کار بدنبال نداشت؛ معلوم نیست که آنها به چه دلیل، بخشی از سخنان تحریف شده «یونسی» را دستاویز حملات خود قرار داده اند ] !! [ . آیا این حاکی از دور جدید حملات و حاشیه سازی های تندروها برای دولت خواهد بود؟»[ii].
با این حال، یک بررسی ساده نشان می دهد که چطور این هفته نامه نزدیک به «کارگزاران سازندگی»، با تحریف آشکار سخنان سال 86 «حدادعادل» و حذف بخش اصلی ماجرا؛ یک روایت نادرست و تحریفی برای به غلط انداختن مخاطبان ارائه داده است. جالب تر اینکه، برنامه ریزان «صدا» با بهره برداری از این روایت تحریفی، دست به تحلیل مختصات فعلی سیاسی ایران زده و بر افسانه "چرخه بحران سازی محافظه کاران علیه دولت" تأکید می کنند!
پیش از هر چیز، متأسفیم که فرآیند استفاده از اطلاعات تحریف شده و وارونه نمایی تاریخ برای مغالطه و به اشتباه انداختن مخاطبین؛ به یک رویه معمول در برخی رسانه های منتسب به اصلاحات تبدیل شده است. با همه این اقوال، آنچه مهمتر است، اینکه بررسی های «مشرق»، "پشت پرده" جدیدی از موضوع شیر و خورشید را به نمایش در می آورد. اظهارات «یونسی»، چنان جنجال برانگیز بود که «سایت انتخاب» (اصلاح طلب و حامی دولت) بخاطر آن؛ سخت ترین انتقادات را به «علی یونسی» وارد کند. بنابر این، پیام یونسی چنان مهم بوده که وی حاضر بوده علاوه بر انتقادات اصولگرایان؛ انتقادات هم قطاری هایش را هم بخاطر آن، به جان بخرد. اینجا، بحث درباره گره گشایی از زوایای پنهان یک پالس است:
***
اپیزود اول: بازگشت شیر و خورشید بر سر در مجلس اسلامی!
«هفته نامه صدا»، در واقع به نشست خبری خردادماه 86 استناد می کند که توسط «غلامعلی حدادعادل» - ریاست وقت مجلس شورای اسلامی- برگزار شده بود. متأسفانه این هفته نامه، اصول اطلاع رسانی صادقانه را رعایت نکرده و در حالی صحبت های ادعایی «حدادعادل» را در "گیومه" قرار داده که آن را تحریف کرده است[iii]. در اصل، جمله ادا شده توسط «رئیس مجلس هفتم» چنین بوده است: «قرار شد، رسانه ها در این خصوص کمک کنند و نظرسنجی انجام دهند که آیا بالا رفتن شیرها بر سر در مجلس؛ از نظر افکار عمومی جامعه، نوعی احیای شعارهای قبل از انقلاب محسوب نمی شود؟ اگر این تلقی ایجاد نمی شود، ما نیز مشکلی نداریم. مسئله مهم این است که بدانیم، مردم چه تلقی دارند»[iv].
همانطور که از پاسخ «حدادعادل» بر می آید، این واکنش وی در پاسخ به کنشی قدیمی تر بوده که در ادامه همین مطلب بدان اشاره می شود. دست آخر، هیئت رئیسه وقت مجلس زیر بار این نمی رود که چنین تلقی (شیر و خورشید طاغوتی نیست) در بین مردم وجود دارد و بنابر این؛ هیچگاه دستور نصب مجدد شیر و خورشید بر سر در مجلس توسط «حدادعادل» صادر نمی شود. لذا احتیاجی نبوده که نسبت به این اظهارات موضع گیری شود، زیرا وی؛ بازگشت مجسمه ها را مشروط به شرطی کرده که واقعیت بیرونی نداشته است (هر چند که می توان، سخت گیری بیشتری به خرج داد و بررسی درست نبودن این گزاره را نیز زیر ذره بین دقیق تری گذاشت).
کمی بعد از برگزاری «انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی» و تغییر ترکیب مجلس و به تبع آن هیئت رئیسه[v]؛ ترکیب جدید در سکوت رسانه ای، اقدام به بازگرداندن شیر و خورشید ها به سر در ورودی مجلس می کند[vi]. «روزنامه سرمایه» - منتسب به اصلاحات- در اینباره نوشت: «دو مجسمه شیر و خورشید که زمان انقلاب از سر در مجلس حذف شده بود؛ روز پنجشنبه، 17 مرداد ماه در سکوت خبری، به جایگاه قبلی خود بازگشت. یکی از کارمندان «کتابخانه مجلس» با اعلام این خبر، از حذف نشان خورشید از پشت مجسمه های شیر می گوید»[vii].
کمتر از 5 روز بعد اما، بار دیگر مجسمه های شیر به زیر کشیده می شوند. «روزنامه سرمایه» در این رابطه چنین گزارش می کند: «ظهر روز سه شنبه 22 مردادماه، این دو شیر بدلیل نامعلوم دیگری، بار دیگر از سر در مجلس، به زیر کشیده شدند. شاید برای کسانی که از ارزش این دو شیر و حوادثی که درست در چند قدمی آن روی داده، غافلند؛ این موضوع مطرح شود که این مطلب، چرا این قدر اهمیت دارد؟»[viii].
آن زمان یک سایت داخلی درباره دلیل این نقل و انتقال ها، به نقل از «محسن کوهکن» - سخنگوی وقت هیئت رئیسه مجلس- چنین نوشت: «گویا آقای «(احمد) ناطق نوری» که «کارپرداز خدمات» است و اینگونه امور به ایشان بر می گردد، ابتدا تصمیم گرفته که این شیرها بر سر در مجلس قرار بگیرد و بعد هم خود او؛ تصمیم به برداشتن آنها گرفته است. «هیئت رئیسه» درباره همه امور جزئی، تصمیم گیری نمی کند و ما هم از علت گذاشتن و برداشتن این شیرها اطلاع نداریم»[ix].
اپیزود دوم: منشاء درخواست بازگشت شیر و خورشید؛ مجلس ششم
همانطور که گفته شد، پاسخ «حدادعادل» به خبرنگار سئوال کننده در سال 86، در حقیقت؛ پاسخی به یک فشار بیرونی بوده که منشاء قدیمی تری از این مصاحبه داشته است. سئوال محوری این است که منشاء مسئله بازگشت شیر و خورشید بر سر در مجلس؛ از کجا آغاز شده بود؟ پاسخ دقیق به این پرسش، مقاصد سیاسی بزرگنمایی موضوع شیر و خورشید در مجلس را بهتر به نمایش در می آورد؛ اینکه واقعاً پشت پرده ماجرا چیست وچه کسانی پست آن هستند؟
گویا برای اولین بار در «مجلس هفتم» و همزمان با ریاست «حدادعادل»، یک نماینده زرتشتی درخواست بازگشت شیر و خورشیدها بر سر در مجلس را مطرح کرده است. 9 خرداد ماه همان سال (86) بود که «کوروش نیکنام» - نماینده زرتشتیان- طی نطق پیش از دستور خود در صحن علنی مجلس، "شیر و خورشید" را یکی از "کهن ترین نمادهای ملی ایرانیان" نامید و از رئیس مجلس خواست که دستور دهد؛ "پیکر زیبای شیرهای بالای ستون های ورودی مجلس قدیم" که به گفته اش "نماد پیروزی و شجاعت و غرور" هستند، دوباره بازگردانده شوند[x].
با این وجود، ماجرا به قبل از این درخواست بر می گردد و این درخواست این «نماینده زرتشتی مجلس هفتم»، خود تابع بازی قدیمی تری بود؛ اصل بازی به دوره تسلط اصلاح طلبان افراطی بر «مجلس ششم» باز می گشت.
شهریورماه 1384 ه.ش بود که «خبرگزاری میراث فرهنگی» درباره منشاء درخواست بازگشت شیر و خورشید به سر در مجلس نوشت: ««کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس» تلاش می کند تا مجسمه دو شیر سر در مجلس مشروطه را به جای اصلی خود برگرداند. «محمدعلی ابهری» (رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس) با اشاره به پژوهشی که در «کتابخانه مجلس» درباره سابقه شیر و خورشید انجام شد، افزود: "این تحقیق به پیشنهاد «سازمان اداری مجلس ششم» در «کتابخانه» انجام شد. طی این تحقیق بر اساس منابع موجود ثابت شد که شیر و خورشید یک نماد ملی ایرانی- اسلامی است که ربطی به سلسله پادشاهی در ایران نداشته و از دوره بسیار کهن نشان کشور بوده است"»[xi].
این خبرگزاری به نقل از «ابهری» ادامه می داد: «وی با اشاره به اینکه به استناد این تحقیق، از «سازمان اداری مجلس ششم» خواستیم تا دستور انتقال شیرها را به جای اصلی خود بدهند، افزود: "تصمیم گیری درباره این موضوع، به عهده «هیئت رئیسه مجلس» است. این اتفاق در «مجلس ششم» به مرحله تصمیم «هیئت رئیسه» نرسید. ما درخواست خود را به همراه دلایل اثبات سابقه ملی و مذهبی شیر و خورشید، برای «سازمان اداری» و هیئت مدیره مجلس (هفتم) می فرستیم و مسئله را پیگیری خواهیم کرد"»[xii].
بنابر این، آنچه که «یونسی» اخیراً مطرح کرده و به زعم برخی، حرف نویی در انداخته؛ طرحیست که سال ها پیش اصلاح طلبان دنبال انجام آن بوده اند. برای چه؛ بسیاری نمی دانند؟
اپیزود سوم: رسانه های اصلاحات، شیفتگان بازگشت شیر و خورشید
جالب تر اینکه، طی دوره «مجلس هفتم» آن کسانی که پیگیری به نتیجه رسیدن طرح «مجلس ششم» (بازگشت شیر و خورشید) در «مجلس هفتم» بودند و درباره آن گزارش رسانه ای تهیه می کردند؛ برخی از رسانه های اصلاح طلب داخلی و عمده سایت های ضدانقلاب خارج نشین بودند.
سال 1386، «روزنامه هم میهن» که منتسب به جریان اصلاح طلبی بود، طی گزارشی نوشت: ««عبدالحسین حائری» که پشت انبوهی از کتاب های خطی در «کتابخانه مجلس» نشسته، این حرف ها را میزند. او 53 سال است که در «کتابخانه مجلس» کار می کند و سال ها «رئیس کتابخانه» بوده ... آرام حرف خود را ادمه می دهد: «می خواستند که تکه های مجسمه را با خود ببرند ولی اجازه ندادیم، با آنها صحبت کردیم. خواهش کردیم و بعد آنها، مجسمه را به همان حال رها کردند ... مجسمه های رها شده بار دیگر، 8 سال پیش و همزمان با بازسازی «ساختمان مشروطه» (مجلس بهارستان) برای «ساختمان تشریفات» از «اداره اموال» بیرون آمد و توسط کارشناسانی که در ساختمان کار می کردند؛ مرمت شد». «کیوان شیروانی» که کارشناس «کتابخانه و مرکز اسناد مجلس» است، میگوید: «سه سال است که دوباره بدنبال احیاء و مرمت شیرها افتاده و بررسی هایی انجام دادیم. در «مجلس ششم» به پیشنهاد «سازمان اداری مجلس»، تحقیقی در مورد پیشینه شیر و خورشید انجام و گزارشی هم تهیه شد؛ گزارشی که نتیجه آن این بود: نشان شیر و خورشید، هیچ ارتباطی به سلطنت ندارد و یک نشان ملی اسلامی است»[xiii].
سه روز قبل از «هم میهن» و در 29 خردادماه، «روزنامه اعتماد ملی» - ارگان رسمی حزب منحله اعتماد ملی- در گزارشی که به ادعای «روزنامه جمهوری اسلامی»، آن را از روی یک سایت برداشته بود؛ می نویسد: «این ضرب المثل چینی را «آندره مالرو» نقل می کند که فیل حیوانی متفکر است؛ چون هر از گاه لحظه ای می ایستد و در خود فرو می رود، پس آنگاه دوباره به راه می افتد که این توقف را نشانه تفکر می دانند. چه خوب نشانه ای است که همه، نیازمند به آنیم تا در لحظاتی به دور از هیاهوها، کمی در خود فرو رفته و به تعمق؛ آنچه بر ما گذشت را بنگریم، ورنه در خود تنیدن مدام، جز سکون نمی زاید ... پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقتضای شرایط انقلابی، شور و شوقِ زدودن همه نشانه های بازمانده از رژیم سلطنتی فراگیر بود و در حال و هوای آن روزها؛ چنین اقداماتی قابل درک و توجیه است اما ... آیا براستی، می توانیم به صرف زخم عداوت هایی که از حکومت های گذشته بر جان داریم، نماد ملی خود را به فراموشی بسپاریم؟»[xiv]. این مقاله با واکنش بسیار تند «روزنامه جمهوری اسلامی» و تحت تیتر: "مردم ایران فیل نیستند"، مواجهه گردید[xv]. ...