بسم الله الرحمن الرحیم

شب یلدا طولانی ترین شب و خیلی ها عاشق این شب برای بیدار ماندن و با هم خوردن و شنیدن و گفتن.

امشب فقط حدود یک دقیقه از شب قبل بلندتر شده و چه بسیار عاشق که ندارد؛ البته این خود سبب خیر شده تا عده ای که نمی توانند دور هم جمع شوند ، در چنین شبی جمع شوند و با هم یک هدف را دنبال کنند.

شب یلدا طولانی ترین عمر در شب ها را دارد و به این سبب مورد توجه قرار گرفته.

اما یک عُمـــر طولانـــــی دیگر هم هست که کمتر بسراغش می رویم!

عُمــــــر طولانــــــــــی امام زمان ما که تنها به این خاطر چنین مدت طولانی را پشت پرده دیدگان ما مانده که ما سرگرم خود شده ایم و بهترین خیر زندگی همه بشریت را که همان ظهور امام زمان عجل الله باشد را فراموش کرده ایم.

کاش هر شب جمعه مراسمی چون مراسم شب یلدا داشتیم و برای تأخیر ظهور حضرتش فکر می کردیم و قصه ای می گفتیم.

کاش قصه غصه هندوانه شب یلدا بیشتر از غصه قصه شب طولانی انتظار صاحب ما نباشد.

کاش چشمان منتظر و غمگین امام عصر مان را ببینیم و از همین شب یلدا به یادش قصه ای گوئیم.

کاش عرق شرم خورشید را هر صبح ببینیم که چون شبنم به روی صورت گلها و برگ ها می نشیند که چرا خورشید او حضرت صاحب زمان ، پنهان و چشم براه صبح ظهور مانده و او در آسمان می درخشد.

آن امام بزرگوار ما ز غم ما زرد روی و ما ز غم خود ترش رو.

او را خدا بس است ، چه ما باشیم یا نباشیم

اما

اگر او نباشد ما را به دامان خدا راه نخواهند داد.

شب یلدا هرچه قدر طولانی باشد باز هم صبح خواهد شد همه سوی کار و زار خواهند رفت و شب انتظار فرج نیز هرچه قدر طولانی شده باشد ، آفتابش طلوع خواهد کرد و ما می مانیم و شب های شرمندگی.

گروه سیاسی- برادر یکی از عناصر فراری ضد انقلاب که بعنوان خبرنگار روزنامه اعتماد با یکی از بازیگر زن سینمای ایران مصاحبه کرده است، درحال جذب نیرو برای تشکیلات ضد انقلاب برادرش در داخل کشور است و انتشار مصاحبه با این بازیگر باید هشدارهای جدی برای دستگاه‌های مسئول در مورد ارتباط او با مجموعه فخرآور و استفاده از جذابیت‌های یک هنرپیشه برای جذب زیرزمینی نیرو ایجاد کند. 

به گزارش بولتن نیوز، محمد رضا (آرش) فخر آور یک ماه پیش بعنوان خبرنگار روزنامه اعتماد، مصاحبه ای با پگاه آهنگرانی بازیگر زن سینما و از فعالین ستادهای اصلاح طلبان در انتخابات 88 که سال گذشته به دلایل امنیتی بازداشت شده بود، انجام داد    .

آرش فخر آور برادر امیر عباس فخر آور صهیونیست خود خوانده است که چند سال پیش به منظور پیوستن به برادر ضد انقلابش به پاریس فرار کرد و در آنجا پس از گرفتار شدن در تور اطلاعاتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، به اشتباهات خود اقرار و برادرش را تکفیر کرد    .

اما پگاه آهنگرانی    )زاده 2 مرداد 1363 در اراک) هنرپیشه و مستندساز، فرزند منیژه حکمت از کارگردانان ایرانی و جمشید آهنگرانی کارگردان سینما است.

این عضو خانه منحله سینما که در کارنامه خود همکاری نزدیکی با دویچه وله سایت وابسته به سرویس جاسوسی آلمان را نیز دارد، از مهره های تبلیغاتی اصلاح طلبان در محافل هنری در جریان انتخابات 88 و ایام فتنه بود.

آهنگرانی در مرداد ماه سال 1388 به دلیل برخی از رفتارهای هنجار شکنانه و مشکوک برای ارائه برخی توضیحات به دادسرای انقلاب فراخوانده شد.

وی که خود مدتی را به دلیل اقدامات غیرقانونی در بازداشت گذرانده است، در چند مصاحبه معنا دار با روزنامه اعتماد، با هجمه به پلیس اجتماعی نیروی انتظامی و برخی از اهالی سینما و مسئولین دغدغه‌مند، سخنان این افراد را در خصوص مراقبت از نقش آفرین نشدن در تهاجم فرهنگی دشمن زیر سوال برد و نهادهای مسئول در این زمینه را که به موجب وظایف قانونی خود عمل می کنند، با تهمت و واژگان تمسخرآمیز مخاطب قرار داد.

آهنگرانی در قالبی دیگر یعنی در زمان حضور در جشنواره های خارجی و شبکه های اجتماعی، با ارائه تصویر هنجارشکنانه از خود، نسبت به اصول قانونی و شرعی کشور در خصوص حجاب و عفاف دهن کجی می‌کند.

پس از مصاحبه ماه گذشته آرش فخرآور با این خانم هنرپیشه و انتشار تصاویر این ملاقات در فیس بوک، امیرعباس فخرآور عنصر خود فروخته و عامل صهیونیست ها با استقبال از این ارتباط و مصاحبه، به تعریف و تمجید از رفتارهای غیرقانونی و ضد امنیت ملی این دو پرداخت و با خوش‌آمد گویی به برادرش به جاده شهرت! نوشت: "من به وجود شما دو جوان شجاع ایران زمین (پگاه آهنگرانی و برادر کوچکش محمدرضا فخرآور) افتخار می کنم."

البته حمایت امیر فخر آور حامی حمله نظامی اجنبی ها به ایران، از سوی برادرش آرش فخرآور هم بی‌پاسخ نمی‌ماند و برادر به اصطلاح توابش هم نوشت: «برادر جان! من در مقابل شما در حال درس پس دادن هستم!»

اما نکته مهم‌تر از این دل و قلوه دادن‌ها و یا رفتارهای ناپسند خانم آهنگرانی، اقدامات آرش فخرآور و ارتباط گیری‌های اوست که هوشیاری نهادهای مسئول را می‌طلبد.
آرش فخرآور که هم اکنون به عنوان یک تواب در داخل کشور و در یک روزنامه اصلاح طلب به عنوان خبرنگار مشغول به فعالیت است، در حال حاضر با راه اندازی چند سایت و وبلاگ، عملاً در امتداد یک تشکیلات غیر قانونی ضد انقلاب با مدیریت برادرش تحت عنوان "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی" که بارها سفرهایی به سرزمین‌های اشغالی و دیدار در میهمانی های شام مسئولان رژیم اشغالگر قدس داشته اند، در حال تبلیغ و جذب نیرو است!

ماجرا زمانی عجیب‌تر می‌شود که سرور این سایت‌ها و وبلاگ‌ها که به نظر می‌رسد همگی نیز از سوی یک یا دو نفر راه اندازی شده است، بر روی سرویس های خدمات وبلاگ داخلی است بدون آنکه با ممانعت قانونی حتی از لحاظ دسترسی عادی کاربران داخل کشور مواجه باشد!

نکته دیگر آنکه تصاویر و شرح کلی مصاحبه پگاه آهنگرانی و آرش فخر آور در حالی در شبکه ضد اجتماعی فیس بوک انتشار پیدا می کند که خانم آهنگرانی خود اجازه انتشار آن را داده و در عین حال با اعتماد بنفس جالب و توهم «خود سیاستمداری پنداری»، اعلام می کند که دیگر حاضر به مصاحبه در خصوص مسائل مرتبط با سینما نیست و از این به بعد می خواهد تنها به حرفه اصلی‌اش یعنی سیاست بپردازد! البته گویا اظهارات سیاسی وی آن‌قدر ناپخته بوده که حتی فخرآور هم برای جلوگیری از تبعات احتمالی، از انتشار متن کامل گفت‌وگو، خودداری کرده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

اتاق های دل را خلوت کنیم و تابلوهای بیگانه را از دیوار دل برداریم و آنگاه با جوهر دلی آرام با هوائی صاف، بر دیوار دل نقش کنیم:

اینجا خانه خداست لطفاً افراد متفرقه وارد نشوند؛ حتی شما . 

و کم کم آماده شویم برای پذیرائی از جمعیت انبوه طواف کننده به دور خانه خدا.

بسم الله الرحمن الرحیم

خبرگزاری فارس خبری مبنی بر احتمال سفر رئیس جمهور به ترکیه برای شرکت در مرام « عرس » آورده که اگر اینگونه شود دلها آزرده خواهد شد.  اگر این مراسم برای مولانا باشد باید دید حرف مولانا چه بود.   حرف از خدا و عاشقی زد و دشمنی با ناحق.

ترکیه چندی ست آلت دست شیاطین و شیطان بزرگ شده و خون مردم بی گناه سوریه را برای خشنودی اربابان خود فرش زمین کرده و هر روز بر جنایات خود بیشتر از دیروز می افزاید و بر کرده خود افتخار هم می کند.  گیریم که مجبور باشیم برای اقتصاد رابطه اقتصادی داشته باشیم ، اما سیاست ما همان سیاست حضرت امام خمینی ره و امام خامنه ای می باشد که زیر بار هیچ زور و ظلمی نخواهیم رفت و مشوق هیچ ظالمی هم نخواهیم بود.  پاسخ مثبت به چنین دعواتهائی یعنی تأیید سیاست ظالمانه ترکیه و یا بهتر اربابان مستکبرش ؛ و بدتر اینکه یعنی، افزودن زخمی بر زخم دل مردم مظلوم سوریه و همه مؤمنین و مؤمنات جهان.  رئیس جمهور ایران اسلامی که آمریکا و هم پیاله هایش را دشمن می داند و هر سال در سازمان ملل بر علیه آنان سخن می گوید ، باید در مقابل نوکران جیره خوار استکبار هم همان سیاست را دنبال کند. شیعه علی علیه السلام یعنی جاذبه و دافعه داشتن و این علامت بزرگ پیرو علی علیه السلام است.  خوبان باید جذب شوند و مستکبرین و ظالمان لجوج باید دفع گردند تا حکومت شیعی همواره مکتبخانه ملل آزادیخواه جهان باشد. راهی که امام خمینی ره و امام خامنه ای در پیش گرفته اند و چه بسیار جذب این دو بزرگ و راه و هدفشان شدند و چه اندک کسانی که به واسطه حق گوئی و حق طلبی این دو بزرگ مرد انقلاب اسلامی ، دفع شدند.

حال خبری که خبرگزاری فارس آورده را می خواینم:

خبرگزاری فارس: رییس جمهور به دعوت رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه برای شرکت در مراسم عُرُس یا بزرگداشت مولانا جلال‌الدین بلخی احتمالا عازم ترکیه خواهد شد.

به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس، محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور اسلامی ایران دوشنبه این هفته به منظور شرکت در مراسم بزرگداشت مولانا شاعر بزرگ ایرانی به شهر قونیه ترکیه سفر می کند.

یک منبع آگاه در نهاد ریاست جمهوری با اعلام این خبر به فارس گفت: هنوز به طور قطعی درباره این مسئله تصمیم‌گیری نشده است، اما دعوت نامه رسمی نخست وزیر ترکیه از رییس جمهور برای شرکت در این مراسم ارسال شده است.

وی افزود: با این حال و به احتمال زیاد این سفر در نیمه هفته جاری و روز دوشنبه انجام خواهد شد و رییس جمهور عازم شهر قونیه در ترکیه خواهند شد.

این منبع آگاه تصریح کرد: سفر رییس جمهور به ترکیه یک سفر دو جانبه نیست و تنها به منظور شرکت در این مراسم صورت می گیرد، اما جزییات سفر رییس جمهور به ترکیه هنوز نهایی نشده است.

بنابر این گزارش مراسم بزرگداشت مولانا شاعر شهیر ایرانی هرساله با مراسمی خاص در شهر قونیه برگزار می شود.

خبرگزاری فارس: یک خاخام و از مبلغان جریان صهیونیستی در داخل سرزمین های اشغالی که از اعضای حزب تندرو «شاس» بود به همراه خانواده‌اش به اسلام گروید.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری المنار، خاخام یوسف کوهین از مبلغان جریان صهیونیستی در داخل رژیم صهیونیستی که از اعضای حزب تندرو «شاس» بود به اسلام گرویده است.

کوهین که یک اسرائیلی آمریکایی‌الاصل است از طریق یک روحانی مسلمان کویتی و از طریق ارتباط اینترنتی و در طول دو سال با اسلام آشنا شد و پس از آن با یکی از روحانیون مسلمان در بیت‌المقدس تماس برقرار کرد.

وی سپس قرآن را به زبان انگلیسی آموخت و پس از مدتی به صورت رسمی اعلام کرد نه تنها خود بلکه همه خانواده‌اش به اسلام گرویده‌اند.

یوسف کوهین که امروز نام «یوسف محمد» را بر خود نهاده است و 36 سال دارد پس از اسلام آوردن با مشکلات بسیاری از سوی وزارت داخله رژیم صهیونیستی مواجه شد.

اعلام اسلام او در محافل دینی یهودیان و به‌ویژه حزب تندرو «شاس» تاثیر طوفان بزرگی را ایجاد کرد به گونه‌ای که یکی از اعضای این حزب اعلام کرد یوسف کوهین اقدامی دیوانه‌وار انجام داده است و باید او به تیمارستان منتقل شود.

اسلام آوردن این خاخام صهیونیست با توهین، مسخره‌ کردن و ترس اسرائیلی‌ها از ورود دیگران به اسلام مواجه شد که البته در این حد باقی نماند و حتی والدین کوهین که اسلام نیاورده بودند در این زمینه سختی‌هایی کشیدند.

این خاخام مسلمان شده امروز در جمعیت خیریه اسلامی در بیت‌المقدس کار می‌کند اما برخی هم در جهان اسلام نسبت به اسلام آوردن واقعی او مشکوک هستند.

به گزارش فارس، پیش از این روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارانوت» با اشاره به برنامه‌های تبلیغاتی مسلمانان در ماهواره و اینترنت و همچنین حضور مبلغان مسلمان در جامعه اسرائیل نوشت: سالانه 20 یهودی به اسلام می‌گروند.   منبع: فارس نیوز

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا آن جامعه اسلامی که پیامبر اسلام صل الله علیه و آله رهبری آن را به عهده داشت بعد از چند ده سال به آنجا رسید که فرزند دلبندش ، حسین بن علی علیه السلام را خارجی نامیدند و خود و اهل بیتش را تشنه نگه داشته و آخر کار هم سر از تن فرزند رسول خدا جدا کردند.

چرا مردمی که امیرالمؤمنین علیه السلام بر آنها خلافت کرده بود بعد کمی فرزندش را کشتند و اهل حرم اش را اسیر کرده و در کوچه ها چرخاندند؟

 آن مردم به چه دردی گرفتار شدند که دست به بزرگ ترین جنایت همه تاریخ زدند؟

مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای در تاریخ 22 تیرماه 1371 در قسمتی از بیانات عرشی شان فرمودند:

«قرآن جواب ما را داده است. قرآن، آن درد را به مسلمین معرفی می کند. آن آیه این است که می فرماید: « فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا.»

دو عامل، عامل اصل این گمراهی و انحراف عمومی است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است. فراموش کردن خدا و معنویت؛ حساب معنویت را از زندگی جدا کردن و توجه و ذکر و دعا و توسل و طلب از خدای متعال و توکل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتند.  دوم «واتبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوت رانیها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در یک جمله: دنیا طلبی. به فکر جمع آوری ثروت، جمع آوری مال و التذاذ به شهوات دنیا افتادن. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی و بزرگ است. ما هم ممکن است به این درد دچار شویم.»

آری اگر جامعه اسلامی ما و هر جامعه اسلامی دیگر دچار این بیماری شود باید منتظر عاشورائی دیگر و کربلائی دیگر شد.

اگر مردم و مسئولین گرفتار غفلت از یاد خدا و دنیا طلبی و شهوت رانی به هر شکل اش شوند ، بیماری مردم روزگار امام حسین علیه السلام در کمین ما نیز خواهد بود. همان مردمی که حرف ولیّ خدا فرزند پیامبر عظیم الشأن شان را نمی فهمیدند و اصلا نمی خواستند بشنوند تا چه برسد که بفهمند،  همان مردم که بواسطه شهوات و دنیا طلبی شان ، شکمهایشان از حرام پر شده بود و امام حسین علیه السلام را با یزید بن معاویة عوض کردند.

امروز هم عده ای گرفتار خواهشهای نفسانی خود شده اند و حرف ولـــیّ خود را نمی فهمند و بدنبال چند درهم ابن زیاد ها می دوند! وقت است از خود سئوال کنند چرا حرف بی دینان و دشمنان معنویت و اسلام را بهتر می فهمند تا حرف عاشق خدا و ولایت را .

اما شکر خدا را که اکثریت مردم بزرگ ایران عاشق خدا و ولیّ خدا هستند و با جان و مال خود در این راه جهاد میکنند و خواهند کرد.همچنانکه در این روزها دیدیم مردم عاشق ما چگونه ضریح حرم مطهر امام شهید شان را با اشک و عشق بدرقه کردند. و به همین دلیل دشمنان ایران اسلامی با تمام قوا به جنگ با ملت شریف ایران برخاسته اند.

عاشقان حسین بن علی علیه السلام ، خدا خواهی را بیش از دنیا طلبی آموخته اند.

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا آن جامعه اسلامی که پیامبر اسلام صل الله علیه و آله رهبری آن را به عهده داشت بعد از چند ده سال به آنجا رسید که فرزند دلبندش ، حسین بن علی علیه السلام را خارجی نامیدند و خود و اهل بیتش را تشنه نگه داشته و آخر کار هم سر از تن فرزند رسول خدا جدا کردند.

چرا مردمی که امیرالمؤمنین علیه السلام بر آنها خلافت کرده بود بعد کمی فرزندش را کشتند و اهل حرم اش را اسیر کرده و در کوچه ها چرخاندند؟

 آن مردم به چه دردی گرفتار شدند که دست به بزرگ ترین جنایت همه تاریخ زدند؟

مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای در تاریخ 22 تیرماه 1371 در قسمتی از بیانات عرشی شان فرمودند:

«قرآن جواب ما را داده است. قرآن، آن درد را به مسلمین معرفی می کند. آن آیه این است که می فرماید: « فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا.»

دو عامل، عامل اصل این گمراهی و انحراف عمومی است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است. فراموش کردن خدا و معنویت؛ حساب معنویت را از زندگی جدا کردن و توجه و ذکر و دعا و توسل و طلب از خدای متعال و توکل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتند.  دوم «واتبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوت رانیها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در یک جمله: دنیا طلبی. به فکر جمع آوری ثروت، جمع آوری مال و التذاذ به شهوات دنیا افتادن. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی و بزرگ است. ما هم ممکن است به این درد دچار شویم.»

آری اگر جامعه اسلامی ما و هر جامعه اسلامی دیگر دچار این بیماری شود باید منتظر عاشورائی دیگر و کربلائی دیگر شد.

اگر مردم و مسئولین گرفتار غفلت از یاد خدا و دنیا طلبی و شهوت رانی به هر شکل اش شوند ، بیماری مردم روزگار امام حسین علیه السلام در کمین ما نیز خواهد بود. همان مردمی که حرف ولیّ خدا فرزند پیامبر عظیم الشأن شان را نمی فهمیدند و اصلا نمی خواستند بشنوند تا چه برسد که بفهمند،  همان مردم که بواسطه شهوات و دنیا طلبی شان ، شکمهایشان از حرام پر شده بود و امام حسین علیه السلام را با یزید بن معاویة عوض کردند.

امروز هم عده ای گرفتار خواهشهای نفسانی خود شده اند و حرف ولـــیّ خود را نمی فهمند و بدنبال چند درهم ابن زیاد ها می دوند! وقت است از خود سئوال کنند چرا حرف بی دینان و دشمنان معنویت و اسلام را بهتر می فهمند تا حرف عاشق خدا و ولایت را .

اما شکر خدا را که اکثریت مردم بزرگ ایران عاشق خدا و ولیّ خدا هستند و با جان و مال خود در این راه جهاد میکنند و خواهند کرد.همچنانکه در این روزها دیدیم مردم عاشق ما چگونه ضریح حرم مطهر امام شهید شان را با اشک و عشق بدرقه کردند. و به همین دلیل دشمنان ایران اسلامی با تمام قوا به جنگ با ملت شریف ایران برخاسته اند.

عاشقان حسین بن علی علیه السلام ، خدا خواهی را بیش از دنیا طلبی آموخته اند.

ساختار کثیف و غیراخلاقی سازمان منافقین موضوعی است که بار‌ها از سوی افراد مختلف به آن اشاره شده و اسنادی نیز درباره آن ارائه شده است اما در روزهای اخیر، یکی از افرادی که توانسته از چنگ این فرقه فرار کند و خود را به ایران برساند، جزئیاتی درباره روابط کثیف جنسی سرکرده منافقین با ساکنین اشرف اعلام کرده که می‌تواند نام این گروهک تروریستی را وارد کتاب رکوردهای «گینس» کند؛ چرا که چنین رفتاری در تاریخ گروه‌های تروریستی، کم سابقه و یا حتی بی‌سابقه است. 

بسم الله الرحمن الرحیم

آسمان آلوده شد.

آلودگی آسمان تهران از حد مجاز گذشت و چند روزی شهر تعطیل شد.

کاش آنوقت که آسمان دل ما آلوده می شود تعطیلی به سراغ دل بیاید و از شهر تن بزنیم بیرون و هوای تازه بیابیم. 

توصیه های پزشکی در این چند روز مدام یادآوری می کرد که از خانه ها بیرون نیائید تا کمتر در معرض هوای آلوده قرار بگیرید.  اما وقتی آسمان دل آلوده میشود نفس کشیدن بیشتر شده و میزان هوای آلوده ای که استفاده می کنیم چند برابر میشود.

وقتی آسمان آبی دل  رنگ باخت و سیاه شد دیگر چشم دل هم نای دیدن ندارد. اگر بخواهد هم نمی تواند ببیند ، زیرا دود و غبار همه جا را گرفته و چشم چشم را نمی بیند تا چه برسد چاه و چاله چوله.

بیخود نیست عده ای 33 سال در آسمان آبی ولایت زندگی می کنند اما بزرگترین چاله هایی که جلوی پایشان قرار گرفته را نمی بینند. آنقدر دل شان غبار آلود و دود گرفته است که حتی چشم دل شان یادش رفته وجود دارد. تازه اگر هر از چند گاهی دل شان بارانی شود،  جز گل و لای و باران اسیدی خبری نیست که خود موجب کوری بیشتر است. ای کاش مدتی هرچند کوتاه به مناطق خوش آب و هوا بروند تا شاید نسیم ولایت بر آنان بوزد و از این مسمومیت و سرگیجه آلودگی خلاص شوند. مگر نخوانده اند که آنان که زیر خیمه ولایت جای گرفته اند ساکن بهشت هستند .  چه جائی بهتر از بهشت سراغ دارند که هوایی تمیز تر داشته باشد. اگر بی خبرند می توانند کمی از آیات قرآن که درخصوص بهشت نازل شده را مطالعه کنند و بعد یاد بهشت ولایت بیافتند تا مطلب بدستشان بیاید.

آسمان ولایت هرگز دود و دم و غبار ندارد و سرشار از هوای پاک می باشد. دست در دست طبیبان این راه باید داد تا روانه هوای پاک شد.

هوای پاک در دل پاک و دل پاک تنها در مُلک ولایت یافت شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

براستی عقل را خداوند به چه جهت در اختیار انسان قرار داده. آیا عقل تنها برای حساب و کتاب مادیات و یا چگونگی رسیدن به خواسته های نفسانی ماست، و هرچه به دل ما خوش آمد عقل ما هم باید بگوید خوب است؟

اگر عقل از مسیر و آموزه های انبیاء و اولیای خداوند دور باشد مطمئناً جزء جنود شیطانی می شود و دیگر از هشدارهای رحمانی و الهی در او خبری نخواهد شد که در این مرحله دیگر راه را از چاه تشخیص نخواهد داد.  مطلب زیر که درخصوص عرفان های خرافی و من درآوردی عده ای فرصت طلب شیطان صفت می باشد نشان می دهد عده ای ساده اندیش و جاهل به چه راحتی گرفتار شیادان گرگ صفت شده و توان تشخیص خیر و شر را ندارند و یا اگر اندکی داشته باشند بخاطر اعتقادات ناقص  و جاهلانه ترس دارند که خود را از این دام شیطانی نجات دهند. حال گزارش غم انگیز زیر را می خوانیم:

منبع گزارش : خبرگزاری تسنیم

به گزارش خبرنگار اجتماعی تسنیم، مدعیان عرفان‌های نوظهور و وارداتی چند سالی است که دام‌های رنگین خود را برای افراد ناآگاه پهن کرده‌اند و در این بین کوچک و بزرگ، دختر و پسر و پیر و جوان برایشان فرقی نمی‌کند.

وقتی اصل بر منحرف کردن مردم از اعتقادات دینی باشد دیگر فرقی نمی‌کند به اسم آزادی از قیدوبندهای دین یک نوجوان دبیرستانی و جوان دانشجو را به خود جلب کنی یا اینکه برای بخشش گناهان و آمرزش و رهایی از عذاب وجدان، زن و مرد پا به سن گذاشته را مجبور به رفتارهای شنیعی کنی که در حالت عادی حتی فکر چنین کاری را هم نمی‌کنند.

شهر کرج متأسفانه به یکی از کانون‌های اصلی ورود و گسترش انواع و اقسام عرفان‌ها و مدعیان دروغینی شده که در سایه کوتاهی مسئولان از حوزه‌های امنیتی گرفته تا حوزه‌های علمیه، برخی از جوانان را به ورطه فساد و گرایش‌های شیطانی کشانده و سپس روانه شهرهای دیگر می‌کنند.

استاد عرفانی که مدرک سیکل هم نداشت

«ح.پ»، 48 ساله یکی از این مدعیان است که از حدود 20 سال قبل اقدامات خود را در این شهر آغاز کرده بود. وی که فاقد تحصیلات کلاسیک است ابتدا «کانون جویندگان نور هدایت» را راه‌اندازی کرد. این فرد که در ادامه فعالیت‌هایش، خود را امام زمان معرفی کرده بود، تا جایی پیش رفت که مدعی استادی در مباحث عرفانی شد.

بیگاری کشیدن از دختران جوان برای ساخت «آشرام»

یک منبع آگاه در این زمینه، درباره آغاز دور جدید فعالیت‌های «ح.پ» به خبرنگار تسنیم گفت:‌ این افراد به محل تجمع اعضای کانون و همچنین محل حضور رئیس حلقه، «آشرام» می‌گویند و این در حالی بود که این فرد برای ساخت چند خانه و آشرام برای خود، از اعضای فرقه خود بیگاری می‌کشید. نکته عجیب در این موضوع این بود که «ح.پ» در این کارها دختران جوان را هم مجبور به کارهایی مثل باربری و بنایی می‌کرد.

وی ادامه داد: او به بهانه‌های مختلف کودکان و جوانان (دختر و پسر) را مورد شکنجه قرار می‌داد و بعد از اینکه این قربانیان زیر شکنجه مجبور به اعتراف می‌شدند، شرط پذیرش اعتراف آنها را انجام کارهای مورد علاقه خودش عنوان می‌کرد.

این منبع آگاه با بیان اینکه «ح.پ» برای تأسیس یک شرکت خود را دارای مدرک لیسانس الکترونیک جا زده و در ادامه با همکاری یکی از شاگردان نزدیکش، خود را دارای مدرک دکتری متافیزیک به دیگران معرفی کرده بود گفت: «ح.پ» در جمع‌های عمومی خود را «علی زمان» و در جمع‌های خصوصی و نزد افراد خاص، خودش را امام زمان می‌نامید.

وی افزود: یکی از قربانیان «ح.پ» گفته بود که «ح.پ» در جلسات مدعی می‌شد که برخلاف باور عمومی، امام زمان نه‌تنها روحانی نیست بلکه یک ظاهر و پوشش عادی مانند همه مردم دارد. «ح.پ» در جریان سخنرانی‌هایش طوری حرف می‌زد که همه متوجه می‌شدند منظور او از اینکه «ای مردم امام زمان خود را بشناسید» خودش است.

این منبع آگاه با بیان اینکه این فرد نسبت به اینکه دیگران او را نایب امام زمان یا حتی شخص امام زمان خطاب کنند، هیچ مخالفتی نشان نمی‌داد گفت: یکی از قربانیان او مدعی شده بود در حالی که اعضای کانون مجبور بودند غذایی ساده مانند نان و ماست بخورند او بهترین غذاها مانند کباب‌ها را می‌خوردو بهترین غذاها و بهترین سطح زندگی متعلق به او بود در حالی که خودش را علی زمان می‌نامید. 

راه محرم شدن با دختران بدون خواندن صیغه محرمیت

وی با بیان اینکه «ح.پ» در جریان احضار ارواح، همسر، مادر همسر، خواهر همسر و افراد نزدیک به خودش را، به عنوان 10 فرد نزدیک به امام زمان معرفی می‌کرد خاطرنشان کرد: رسم بر این بوده که دختران جوان اعترافات خود نسبت به اشتباهات و گناهانشان را روی نواری پیاده می‌کردند تا به  «ح.پ» تحویل دهند. اما «ح.پ» بدون اینکه به آن نوار گوش دهد، دستگاه ضبط صدا را کنار گوشش تکان می‌داد و آنگاه مدعی می‌شد که قادر است اینگونه هم صدا را بشنود.  سپس دستگاه را به کناری پرت کرده و با پرخاش و فحاشی به او می‌گفت همه حرف‌هایی که باید، در این فایل موجود نیست و او را مجبور می‌کرد چند بار دیگر اعتراف کند؛ و دختر جوان مجبور می‌شد در نهایت حرف‌های جدید حتی دروغ به «ح.پ» تحویل دهد و اینجا بود که این حرف جدید، اولین گام دریدن حریم بین دختر و «ح.پ» را برمی‌داشت.

این منبع آگاه گفت: «ح.پ» با این توجیه که با توجه به این اعترافات من محرم راز شما شده‌ام، مدعی می‌شد که دیگر برای محرمیت بین من و شما نیازی به خواندن صیغه محرمیت نیست و ما باهم محرم هستیم. و در این محرمیت اجباری، اولین قدم، برداشتن حجاب از سر دختران جوان بود.

وی ادامه داد: مادر یکی از قربانیان «ح.پ» مدعی شده بود که دخترش با وجود اینکه همه‌جا حجاب خود را رعایت می‌کرد اما به دستور «ح.پ» مجبور می‌شد که در جمع‌های کانون حجاب از سر بردارد. او دستور می‌داد که کسی حق ندارد مقابل او حجاب داشته باشد. خودش بسیار بددهن بود و دختران جوان را هم مجبور می‌کرد الفاظ رکیک یاد بگیرند.

به گفته این منبع آگاه، قبح‌زدایی یکی از اقدامات «ح.پ» بوده است و وقتی در کلاس‌ها برخی از افراد آنگونه که او می‌خواسته فعالیت نمی‌کردند، آنها را به انجام اقدامات شنیعی وادار می‌کرده است. رفتارهایی مانند برهنه شدن و نمایان کردن و نشان دادن بدن خود به افراد حاضر حتی جنس مخالف. 

این منبع آگاه ادامه داد: «ح.پ» بعد از پایان کلاس‌های تئوری، می‌گفت همه باید بدن‌ خود را به دیگران نشان دهند. او مدعی بود که می‌تواند زنی را که قادر به باردار شدن نیست، تنها با نگاه کردن به بدنش عریانش، قادر به باردار شدن کند و اینگونه بود که با لفاظی و زبان‌بازی آن زن را با خود همراه می‌کرد.

قبح‌زدایی از رابطه‌ با نامحرمان/ اجبار به سقط جنین

وی با بیان اینکه عادی جلوه دادن ارتباط نامشروع با نامحرمان یکی دیگر از تئوری‌های «ح.پ» بود گفت:‌ مادر یکی از قربانیان این فرد مدعی شده بود وقتی دخترش باردار بوده مورد شماتت «ح.پ» قرار گرفته که تو در حال حاضر آمادگی و لیاقت بارداری از شوهرت را نداری و در نهایت با فشارهای روانی و ضرب‌وشتم دخترم را مجبور به سقط جنین کرده است.

«ح.پ» یکی دیگر از زنانی را که نزد او آمده مبتلا به وسواس فکری و  توهم خیانت شوهر دانسته و راه رهایی از این بیماری روحی‌روانی را رابطه جنسی با مردی غیر از شوهرش عنوان کرده است؛ هنگامی هم که با مخالفت شدید این زن روبه‌رو می‌شود، اینگونه  جلوه می‌دهد که برای درمان بیماری و اگر فقط یک بار این کار صورت بگیرد، هیچ اشکالی ندارد.

جلوگیری از ازدواج قانونی و شرعی بین اعضای کانون

این منبع آگاه گفت: دختر و پسر جوانی که ظاهرا باهم ازدواج کرده بودند، در یکی از جلسات به «ح.پ» می‌گویند می‌خواهند واقعا باهم ازدواج کنند که این تصمیم آنها با واکنش تند «ح.پ» روبه‌رو می‌شود. «ح.پ» ابتدا دختر جوان را با فحاشی و پرخاشگری از جلسه اخراج می‌کند و سپس تصمیم به قتل پسر جوان می‌گیرد.

اعتقاد عجیب و کورکورانه نزدیکان به «ح.پ»

وی با بیان اینکه در این میان واکنش نزدیکان «ح.پ» به این رفتار او بسیار جالب و تأمل‌برانگیز است افزود: نزدیکان او براساس اعتقادی که به او داشتند از او می‌خواستند دستش را به خون کسی آلوده نکند و اجازه دهد آنها این پسر جوان را به قتل برسانند. مادرهمسر «ح.پ» نظری مخالف جمع داشت ولی نظرش این بود که «ح.پ» حق است و حتما مصلحت در این است که این فرد به دست «ح.پ» کشته شود و اصرار داشته که حتما او را به قتل برساند.

قرآن نخوانید/اگر گناه نکنید نیازی به مرجع تقلید ندارید

به گفته این منبع آگاه، «ح.پ» در حالی خود را «علی زمان» یا «امام زمان» معرفی می‌کرد که در جریان جلسات خصوصی، به افراد حاضر تأکید می‌کرد که اصلا نیازی به قرآن خواندن نیست زیرا قرآن اصلا چیز مهمی نیست؛ به جای آن می‌توانید مثنوی بخوانید زیرا قرآن فارسی است. «ح.پ» می‌گفت مردم نیازی به مرجع تقلید ندارند و اگر گناه نکنند می‌توانند خدای خودشان باشند. او همچنین به وفور علیه اسلام و تشیع فحاشی می‌کرد.

تناقض‌های رفتاری «ح.پ» کار دستش داد

به هرحال با برملا شدن بسیاری از تناقض‌های رفتاری «ح.پ» برای برخی از قربانیانش،‌ در نهایت یکی از دختران جوان، تمام بلایی که سر خود و سایر دختران و پسران جوان آمده بود را بازگو کرد.

در کنار اقدامات امنیتی و قضایی برای برخورد با این شیاد، بسیاری از قربانیان او با طرح شکایتی علیه «ح.پ» در دستگاه‌ قضایی خواستار برخورد قاطع با فردی شدند که به واسطه یک فرد فرهنگی و به بهانه مشاوره و روانشناسی دختران جوان متعددی را در دام خود اسیر کرده بود.

مبانی و پایه‌های تفکرات عرفان‌های وارداتی چیست؟

این منبع آگاه با بیان اینکه مبنای تفکری این دست از فرقه‌ها و مدعیان عرفان، تناسخ، زندگی دوباره و در نهایت اینکه هر فردی خدای خودش است، گفت: اعتراف به گناه، اهانت به دیگران، سختی و ریاضت کشیدن، حذف دین و شریعت و زندگی دوباره از مبانی این تفکرات است و همیشه به مخاطبان خود تأکید می‌کنند که شریعت را رها کنید.

وی با بیان اینکه اشو، کاستاندا و پائولو کوئیلیو از جمله کسانی هستند که مدعیان عرفان‌های وارداتی از آنها الگوگیری می‌کنند افزود: برخی از این مدعیان حتی در برخی موارد خودشان به این مکاتب وارداتی، مواردی را هم اضافه می‌کنند.

طرح وحدت ادیان و فرادینی چیست؟

به گفته این فرد، تمام  این‌ مکاتب در قالب طرحی کلی به نام «طرح وحدت ادیان و فرادینی»  مطرح می‌شود که مهم‌ترین گفته آن این است که همه ادیان باید در کنار هم قرار بگیرند. در این زمینه شاهد هستیم که برخی جریان‌های انحرافی هم قائل به این تفکر هستند و به عنوان مثال دم از دوستی مسلمان و یهودی می‌زنند و می‌گویند ما همه ملت‌ها را قبول داریم و با مردم اسرائیل دوست هستیم.

زندگی مسالمت‌آمیز با دشمنان

فیلم‌هایی هم متأسفانه حتی در ایران ساخته می‌شود که مروج این تفکر است و نشان می‌دهد که مثلا خانم دکتری که مسلمان است با زنی مسیحی ارتباط دوستانه و صمیمانه دارد و هیچ مشکل و تضاد تفکری باهم ندارند. یا به عنوان مثال، این تفکر می‌گوید چه اشکال دارد که در یک خانه، اعضای خانه هرکدام به دین و مسلکی معتقد باشند و بتوانند کنار هم به راحتی زندگی کنند.

وی با بیان اینکه این مدل از زندگی را می‌توان در کشوری مانند لبنان دید گفت: مثلا در لبنان می‌بینیم که در یک خانواده، پدر و مادر هرکدام دین و مسلکی جداگانه دارند و یک دخترشان ممکن است شیعه باشد و محجبه و دختر دیگرشان مسیحی و بدون حجاب.

این منبع آگاه گفت: با توجه به این سابقه که تمام ادیان به شکلی به وجود یک منجی در آخرالزمان اشاره کرده‌اند، این مکاتب از این موضوع سوءاستفاده کرده و در نهایت قرار است به این هدف برسند که مهدی موعود قرار است موعودی برای همه ادیان باشد و دنباله‌روی دین اسلام نیست بلکه با هر دین طبق همان دین برخورد می‌کند؛ مثلا با زرتشت، یهودی، مسیحی و شیعه هرکدام با یک روش برخورد می‌کند و اصلا به دنبال گسترش دین اسلام نیست.

متولیان دینی و فرهنگی به هوش باشند

به هرحال، پرونده «ح.پ» با توجه به شکایات متعددی که علیه وی شده  در ایستگاه‌های پایانی است و ممکن است حتی با اعدام او، این پرونده برای همیشه بسته شود اما متولیان و مسئولان ارشد کشور از حوزه‌های امنیتی و قضایی گرفته تا فرهنگیان و روحانیت باید به این نکته توجه داشته باشند که نباید اجازه داد با وجود غنایی که در دین اسلام وجود دارد و در مواردی مانند وجود مبارک امام زمان و ظهور ایشان با صراحت شواهدی وجود دارد، این‌چنین افراد جامعه از کوچک و بزرگ تا زن و مرد اسیر دام‌های شیطانی، فرزندان شیطان شوند.

-----------------------------------------------------------------------------

به امید بیداری خواب آلودگان و غافلان .