سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
آبرویی برای ما باقی نگذاشتید
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:7 صبح

با نفی تقلب آبرویی برای ما باقی نگذاشتید !  


یک پایگاه اینترنتی وابسته به اپوزیسیون که با افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی طی 2 دهه گذشته هم‌پوشانی داشته، سردرگمی و عقب‌نشینی برخی اعضای این طیف از ادعاهای سابق را مورد سرزنش قرار داد.
اخبار روز با اشاره به سخنان کسانی چون حجاریان که امکان وقوع تقلب در انتخابات را رد کرده‌اند، نوشت: اکنون تلاش مذبوحانه‌ای از سوی برخی اعضای حزب مشارکت برای رفع و رجوع سخنان حجاریان در جریان است. بازتاب داخلی و خارجی سخنان حجاریان چنان بود که حتی در میان خود اصلاح‌طلبان و از جمله جبهه مشارکت موجب تنش‌ها و نارضایتی‌هایی شده است. چنان که دو تن از اصلاح‌طلبان شکوری‌راد از جبهه مشارکت و یدالله اسلامی دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی بلافاصله درصدد توجیه و ماستمالی سخنان وی برآمدند. آنها موضع حجاریان را شخصی و ناشی از علاقه وی به استفاده از واژگان جدید و میل به صریح و بی‌پرده سخن گفتن دانسته و اضافه کرده‌اند ای کاش گفتگو کننده، آن را با توجه به وضعیت فیزیکی و بی‌ارتباطی او با محافل اصلاح‌طلب بازتاب نمی‌داد و موجب این سوءتفاهمات نمی‌شد! آنها در این واکنش به جای درنگ بر واقعیت معطوف به دگردیسی که حجاریان بی‌پرده بیان کرده است، او را به ایرادگیری و تک‌روی متهم می‌کنند. و حال آن‌که وقتی خود صراحتا اظهار می‌دارند که برنامه روحانی صددرصد اصلاح‌طلبانه است و همه‌شان هم دارند در زیر بیرق اعتدال سینه می‌زنند، و حتی نسبت به سخنان روحانی در مجلس شورای اسلامی درباره اردوکشی خیابانی سال 88 دم برنمی‌آورند، چرا باید از سخنان حجاریان برآشفته شوند؟
اخبار روز معتقد است: تاج‌زاده و حجاریان در بیان این مواضع از همدیگر جلو می‌زنند. این مواضع نشان از استحاله کامل دارد و این در حالی است که چهره‌هایی چون پورمحمدی به کابینه راه یافته‌اند که نسبتی با شعارها و مواضع اصلاح‌طلبانه ندارند و درباره برخی عملکردها متهمند.
گفتنی است سایت‌ها و رسانه‌های وابسته به گروه‌های اپوزیسیون، با عصبانیت همراه با ناسزاگویی از اعتراف مدعیان اصلاحات به سلامت انتخابات 88 و نفی ادعای تقلب یاد می‌کنند و برخی از آنها با صراحت اعلام می‌دارند که اصلاح‌طلبان با اعترافات خود آبرویی برای اپوزیسیون باقی نگذاشته‌اند.

 


 

آمریکایی‌ها سرانجام اعتراف کردند
ادعای تقلب در انتخابات ایران زمینه‌سازی برای دخالت آمریکا بود


4 سال پس از فتنه سال 88، آمریکایی‌ها بر دروغ بودن ادعای تقلب در انتخابات ایران اعتراف کرده و اذعان نمودند ادعای تقلب به منظور زمینه‌سازی برای دخالت آمریکا بوده است.
هیلاری‌مان لورت مسئول امور ایران، افغانستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در شورای امنیت ملی آمریکا در زمان جورج بوش در گفت‌وگو با شبکه المیادین با اذعان به اشتباهات آمریکا در قبال تحولات ایران در سال 2009، تصریح کرد که باراک اوباما رویکردی نامشخص در قبال تحولات پس از انتخابات داشت.
وی با اشاره به اینکه در زمان جورج بوش به همراه همسرش از شورای امنیت ملی آمریکا به دلیل جنگ عراق و معرفی ایران به عنوان محور شرارت استعفا داده، افزود: یک ماه قبل از انتخابات در مقاله‌ای در روزنامه نیویورک تایمز تاکید کردم که اوباما فرصت بهبود روابط با ایران را به دلیل ادامه تلاش‌های پنهانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و حمایت از گروه‌های تروریستی چون جندالشیطان از دست داد و او سیاستی همچون بوش را در پیش گرفته است.
هیلاری‌مان لورت با بیان اینکه اوباما به کاری که انجام می‌دهد اطمینان ندارد، گفت: اوباما در سال 2009 ( پس از انتخابات 1388 در ایران) نمی‌دانست چه کند ولی سرانجام مشاورانش وی را متقاعد کردند که از تظاهرات‌کنندگان حمایت کند و این همان دخالت در امور داخلی ایران بود، گویی این آمریکا نبود که در سال 1953 (کودتای 28 مرداد 1332) در ایران دخالت کرده بود.
وی ابراز داشت: اوباما بدون آنکه بداند که چه واقعیتی روی داده است، از تظاهرات‌کنندگان حمایت کرد ولی اگر بخواهیم به واقعیت بنگریم، به آنچه قبل و بعد از انتخابات به وقوع پیوسته، می‌بینیم که مدرکی وجود ندارد که نشان دهد در انتخابات تقلب شده هر چند هر روز گفته می‌شد که تقلب شده است.
این مقام سابق سیاسی آمریکایی و متخصص مسائل ایران تاکید کرد که هیچ مدرک و ادله موثقی که نشان دهد در انتخابات تقلب شده بود، وجود ندارد و این در حالی بود که تقلب پایه دخالت‌های جدید آمریکا در تحولات ایران بود. این موضوع دست‌کم، سیاستی نامناسب و در بدترین شکل بهانه‌ای برای براندازی در ایران بود.
به گزارش فارس، هیلاری مان لورت در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به درک اشتباه برخی از مقامات آمریکایی که ایران را دارای حکومتی غیرمنطقی و خطرناک می‌دانند، تصریح کرد که برخلاف آنچه این افراد می‌گویند آنها بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کنند.
وی با بیان اینکه ایران سیاست خارجی تدافعی دارد، تاکید کرد که روابط ایران و آمریکا همانند روابط با چین باید بهبود یابد و واشنگتن همان‌گونه که پکن را پذیرفت باید «جمهوری اسلامی ایران» را نیز بپذیرد.


 

منبع: روزنامه کیهان



کلمات کلیدی : فتنه گران
هدفگذاری جدید اصحاب فتنه
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:53 عصر

از دوستی با اسرائیل تا رابطه با آمریکا

با بررسی مواضع اصحاب فتنه، در مورد استقامت جمهوری اسلامی ایران بر حفظ عرصة مقاومت که به عنوان تنها علمدار حامی مستضعفین جهان مطرح است، می­توان بر تمرکز ایشان بر ایجاد فرآیندی تحمیلی برای تشکیل فضای آشتی­ساز بین کشور و دشمنان استراتژیک نظام اسلامی بالاخص رژیم غاصب اسرائیل، پی برد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، با بررسی مواضع اصحاب فتنه، در مورد استقامت جمهوری اسلامی ایران بر حفظ عرصة مقاومت که به عنوان تنها علمدار حامی مستضعفین جهان مطرح است، می­توان بر تمرکز ایشان بر ایجاد فرآیندی تحمیلی برای تشکیل فضای آشتی­ساز بین کشور و دشمنان استراتژیک نظام اسلامی بالاخص رژیم غاصب اسرائیل، پی برد. 

هدف­گذاری اصحاب فتنه که از سال­های آخر دولت اصلاحات به شکلی علنی نمایان شد را می­توان از 3 رویکرد مورد بررسی و کنکاش قرار داد. 
 
1- رابطه با اسرائیل، زمینه ساز رابطه با آمریکا 
 
در این رویکرد می­توان اقدامات اصحاب فتنه را به گونه­ای قلمداد کرد که ایشان در صدد ایجاد بستری برای مجاب نمودن نظام به رابطة مستقیم با آمریکا، هستند. این اقدام که با تشکیل جریانی برای بزرگنمایی توان سیاسی و منطقه­ای اسرائیل همراه است، قصد دارد بدین گونه عمل کند که با رژیمی که تناقضات ایدئولوژیک اساسی با نظام دارد، مصالحه شکل بگیرد، پس با آمریکا که ماهیت کشور بودن را دارد، این امرکاری ساده و بی­خطر است. 
 
2- تلاش برای خارج نمودن اسرائیل از انزوای سیاسی 
 
در رویکرد مورد بحث، این مسأله مطرح است که با توجه به حمایت­های اخیر اصحاب فتنه(مهاجرانی، کدیور، مخملباف و…) از رژیم صهیونیستی، و با عنایت به افول توان سیاسی و منطقه­ای این رژیم در عرصة مناسبات بین­اللملی و منطقه­ای، تلاشی مشترک بین اپوزیسیون خارج­نشین و اصحاب فتنه(که دارای مشترکات سازمانی بسیاری هستند) برای خارج نمودن رژیم منفور صهیونیستی از انزوای سیاسی و بالا بردن توان اثرگذاری آن در منطقه شکل گرفت. 

با بررسی اخبار یک سالة اخیر به وضوح می­توان پی برد که هر زمان اسرائیل متوجه افول توان سیاسی خود و اپوزیسیون نظام شد، اقداماتی برای محکوم سازی ایران به موارد مختلف انجام داد. 

این سلسله اقدامات که گاهی در تهدیدات نظامی علیه کشور و گاهی در اعلام خط قرمز نتانیاهو برای برنامة هسته­ای صلح­آمیز ایران بروز می­نماید، امروز بین اپوزیسیون در مقام تئوری­ای مطرح می­شود که با اجرای آن امید به نفوذ مجدد اصحاب فتنه در نظام را دارند. 

در نظر گرفتن این نکته نیز بسیار حائض اهمیت است که، عمده دلیل فعالیت اصحاب فتنه در راستای تحقق تمایلات رژیم غاصب، تأمین منابع مالی آنان از سوی لابی­های صهیونیستی است. لابی­های صهیونیستی که از انزوای تشکیلات خود در تنگنای سیاسی قرار گرفته­اند، به این مهم رسیده­اند که راه خروج آنان از بن­بست پیش­رو، تضعیف مواضع جمهوری اسلامی در منطقه و جهان است که بر همین اساس حمایت­های مالی خود را به فتنه­جویان هدایت می­کند تا برنامة مورد نظرش تبدیل به مطالبات اپوزیسیونی نظام ایران نماید. 
 
3- ایجاد تبعات اجتماعی، با محوریت مسایل اقتصادی 
 
رویکرد دیگر آن است که اصحاب فتنه با ایجاد بسترهایی(پیش­بینی شده از سوی غرب) برای بهبود شرایط اقتصادی، در نظر دارند که پس از اولین تحرکات سیاسی خود، دشمنان استراتژیک و ایدئولوژیک کشور را در طبقات اجتماعی، تبدیل به عواملی یکطرفه کنند و حتی علت شرایط اقتصادی کشور را در عدم وجود رابطه با برخی دشمنان(عوامل جدید) ابراز نمایند. 

پس از شکل گرفتن چنین تصوری در اذهان جامعه، بلافاصله با استفاده از بسترهای عملیاتی غرب(تحریم) وارد عرصه شده و روندی برای کاهش هزینه­ها اعمال کنند تا وجهة تخریبی علیه نظام، و زمینة اجتماعی برای تمایلات دشمنان(ایجاد رابطه با آنان) آماده گردد. 
 
سند فرآیند برنامه­ریزی فتنه­جویان 

سفرهای مکرر اصحاب فتنه به اسرائیل و اعلام حمایت­های آنان از این رژیم منفور، جزء لاینفک برنامة مدنظر غرب، در مسیر منحرف آنان است. سفر محسن مخملباف و حمایت وی از آئین بهائیت، سفر محسن کدیور و عطاءالله مهاجرانی و حمایت آنان از امور اجرایی رژیم غاصب، مصاحبة کاسپین ماکان(نامزد ندا آغاسلطان) با تلویزیون ملی اسرائیل و اعلام نظر امیرعباس فخرآور در مورد این رژیم که گفته بود: «من خودم صهیونیست هستم» سندهایی مختصر از پیوند مسیر فتنه با اسرائیل(نماد دشمن استراتژیک و ایدئولوژیک کشور) می باشد. 
باشگاه خبرنگاران


کلمات کلیدی : فتنه گران
موج بازگشت چهره های فتنه گر و ضد انقلاب
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 11:12 عصر
بسم الله الرحمن الرحیم

 وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الْمَاکِرِینَ  (آل عمران/54)

و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‌جویی کرد؛ و خداوند، بهترین چاره‌جویان است.
منافقین و فتنه گران و اربابان مستکبرشان بهتر است روزی یکبار آیه فوق را تلاوت کنند و بعد در آن بیاندیشند تا تفسیر این آیه شریفه را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بوضوح ببینند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران:

جزئیات طراحی 4 کشور غربی برای اجرای پروژه "دیوار آتش" در ایران/ موج بازگشت فتنه و ضد انقلاب به کشور در راه است؟

مستندات موجود نشان می دهد هدف گذاری اصلی پروژه دیوار آتش، ایجاد یک موج بازگشت به کشور از جانب کسانی است که پس از سال 88 کشور را ترک کردند.

به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هسته ای- یک گزارش که «ایران هسته ای» نسخه ای از آن را رویت کرده نشان می دهد 3 کشور اروپایی و یک کشور غربی دیگر در حال گسترش دادن تماس های خود با برخی ایرانیان مقیم داخل و خارج از کشور برای اجرای پروژه ای هستند که از آن به عنوان «پروژه دیوار آتش» نام برده می شود.

مامورانی از 3 کشور اروپایی و یک کشور غربی دیگر ظرف دو هفته گذشته با بیش از 150 نفر از ایرانیان مقیم خارج از کشور و همچنین با رعایت برخی پوشش ها با حداقل 12 نفر در داخل ایران تماس گرفته و از آنها خواسته اند خود را برای نقش آفرینی در یک پروژه جدید آماده کنند.

مطابق این گزارش، این کشورها به مرتبطان خود تاکید کرده اند که با هماهنگی برخی جریان های سیاسی در داخل ایران تصمیم دارند با استفاده از فرصت آغاز به کار دولت جدید و سست شدن برخی ضوابط امنیتی در ایران، یک جبهه رسانه ای قدرتمند شامل بیش از 10 روزنامه، بیش از 100 سایت اینترنتی، و همچنین برخی شبکه های اجتماعی جدید و همچنین مرتبط کردن این شبکه با سازمان های حقوق بشری خارج از ایران و تلویزیون بی بی سی را راه اندازی کنند که هدف از آن ایجاد یک دیواره حفاظت رسانه ای برای جریان غرب گرا در داخل ایران است.

این پروژه که اختصارا دیواره آتش نامیده شده، با این پیش فرض طراحی شده است که جریان فتنه در ایران به زودی خواهد توانست در دل دولت حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی خود را بازسازی کند و هم زمان با این کار، از جانب جریان اصولگرا و مدافعان نظام مورد حمله قرار خواهد گرفت.

این گزارش می گوید ویژگی اصلی ایجاد یک دیواره آتش رسانه ای این است که به عنوان نوعی ابزار بازدارنده عمل کرده و خواهد توانست جریان اصولگرا را در حمله به جریان فتنه محافظه کار کند.

نویسندگان این گزارش با استناد به دوران دوم خرداد نتیجه گرفته اند که این روش یک بار عملی شده و جواب داده است.

گزارش دریافتی «ایران هسته ای» نشان می دهد برای این پروژه چند هدف اصلی تعیین شده است:

1- احیای سریع ظرفیت رسانه ای جریان فتنه

2- ایجاد یک سازمان کار رسانه ای با هدف فشار بر دولت حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی برای امتیاز دهی به جریان فتنه

3- آغاز تخریب جریان اصولگرا و وارد کردن دولت به فاز درگیری با نظام در 2 سال پایانی

4- ایجاد یک دیواره آتش برای دفاع از جریان فتنه در مقابل نقد های اصولگرایان

5- ایجاد یک پوشش رسانه ای برای سازماندهی لایه های میانی جریان فتنه و شبکه سازی اجتماعی

یک نکته مهم در این گزارش این است که در تماس های این 4 کشور با ایرانیان خارج از کشور به آنها گفته شده است شاید لازم باشد که آنها به سرعت به ایران برگردند.

مستندات موجود نشان می دهد هدف گذاری اصلی پروژه دیوار آتش، ایجاد یک موج بازگشت به کشور از جانب کسانی است که پس از سال 88 کشور را ترک کردند و عمدتا در رسانه های بیگانه مانند بی بی سی یا سایت های ضد انقلاب مشغول کار هستند.

گزارش دریافتی «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که به این افراد گفته شده تلاش هایی در جریان است برای اینکه آنها بتوانند فعالیت رسانه ای را که در چند سال گذشته در بیرون از ایران داشته اند، در داخل ایران پیگیری کنند.

این مسئله نشان می دهد موضوع موج بازگشت چهره های فتنه گر و ضد انقلاب بسیار جدی است و از همین الان باید برای آن تدبیر شود.

باشگاه خبرنگاران

 



کلمات کلیدی : فتنه گران
بازیگران 18 تیر 1378
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 1:2 صبح

23 تیرماه، برگی دیگر از حضور بی نظیر مردم/ بازیگران 18 تیر 1378 چه کسانی بودند؟ + تصاویر

این روزها تقویم روی میز مرور حوادث و خاطراتی تلخ است که نگاهی گذرا به آنها ما را در برابر وقایع سال 1378 و کوی دانشگاه قرار می‌دهد.
به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، این روزها تقویم روی میز مرور خاطراتی تلخ است که نگاهی گذرا به این حوادث سپری شده ما را در برابر وقایع سال 1378 و کوی دانشگاه قرار می‌دهد.

گزارش پیش رو با مروری کوتاه اما جامع از حوادث کوی دانشگاه 1378 در صدد است رصدی کلی را نسبت به عملکرد و سرانجام برخی عوامل اصلی و پشت پرده این حوادث داشته باشد.

مجلس پنجم در اوایل سال سوم دوره نمایندگی یعنی آغاز سال یک هزار و سیصد هفتاد و هشت طرح اصلاح قانون مطبوعات را به میان آورد که این تصمیم به بهانه تهدید آزادی مطبوعات و تعارض آن با اصول "قانون اساسی"، با مخالفت صریح وزیر ارشاد به عنوان موضع رسمی دولت خاتمی روبرو شد. 

پس از آن مطبوعات زنجیره‌ای با به راه انداختن هیاهو و جنجال، سعی در وادار نمودن مجلس به عقب نشینی از تصمیم خود مبنی بر اصلاح قانون مطبوعات داشتند، در همین راستا "روزنامه سلام" در اقدامی غیر قانونی دست به انتشار یک خبر کاملاً سری و محرمانه زد که این امر بر شدت التهابات و هیجانات سیاسی در کشور افزود.  
 
این روزنامه، یک روز قبل از به بحث گذاشته شدن «طرح اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس، یعنی در تاریخ 15 تیر 1378 یک نامه کاملاً سرّی و طبقه بندی شده را منتشر کرد که در آن از طرح اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی (اسلامی)، سخن به میان رفته بود.

این روزنامه در تیتر نخست خود نوشته بود : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است. »



در پی این اقدام، "وزارت اطلاعات" شکایتی را علیه روزنامه سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه نمود، تا قوه قضاییه عاملین این اقدام غیر قانونی را مورد پیگرد و مجازات قرار دهد.  
 
دادگاه ویژه "روحانیت" نیز در پی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده توقیف نمود.

اما اعلام تعطیلی روزنامه سلام، نخستین تاثیر خود را بر فضای دانشگاهی و دانشجویی کشور در تیر ماه سال 1378 وارد کرد چرا که به دنبال آن اولین واکنش دانشجویان به تعطیلی این روزنامه پس از "دعای کمیل" در مسجد کوی دانشگاه صورت گرفت.

دانشگاه تهران پس از اطلاع از ماجرای توقیف روزنامه سلام و نیز با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون "مطبوعات"، در شامگاه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع‌های اعتراض آمیز و درگیری‌های خشونت بار تبدیل گردید. 

 
"دفتر تحکیم وحدت" در روز پنجشنبه 17 تیر 1378 بنا بر گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، یک میتینگ اعتراض آمیز را در دانشگاه تهران برگزار می‌کند.

پس از آن واقعه در ساعت 22:45 دقیقه حدود 150 نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیر قانونی کرده و سپس با تحریکات عده‌ای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج می‌شوند و با سر دادن شعارهایی مراتب اعتراض خود را ابراز می‌دارند که از جمله شعارهای دانشجویان این بود: "طرح سعید امامی ملغی باید گردد”، "مجلس فرمایشی، خجالت خجالت”، "خاتمی‌خاتمی حمایتت می‌کنیم”، آزادی اندیشه، همیشه‌همیشه”. 

این امر در حالی بود که فاجعه‌بارترین تهاجم علیه نهاد دانشگاه در نیمه شب پنجشنبه (هفدهم) و ساعات آغازین روز جمعه هجدهم تیر شکل می‌گیرد؛ فاجعه‌ای که به گفته شاهدان طی ساعات اولیه (دقایقی بعد از نیمه‌شب پنجشنبه)، ابتدا از جلوی درب ورودی کوی آغاز و به‌ تدریج (ساعت حدود 4:30 بامداد جمعه) به داخل محوطه کوی و درون اتاق‌های دانشجویان گسترش پیدا کرد.

روز جمعه هجدهم تیر کوی دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف در وضعیتی کاملا بحرانی به سر برد. با گذشت ساعت‌ها، همچنان تعداد قابل توجهی از دانشجویان در خیابان محل درگیری اجتماع کرده‌ و نیروی انتظامی با بستن خیابان اصلی میان دانشجویان و مهاجمان که در سمت دیگر خیابان اجتماع کرده‌ بودند،‌ حائلی به وجود آوردند.

با گذشت چند روز از وقوع درگیری در کوی و روشن شدن ابعاد فاجعه، بازار صدور اطلاعیه و اعلام مواضع احزاب و جریان‌های سیاسی رونق دیگری یافته بود.
 
روز قبل از 23 تیر همچنان در خیابان‌های تهران درگیری بود، لذا صبح روز 23 تیر برخی آمده بودند و تصورشان این بود که امروز هم درگیری می‌شود اما فضای 23 تیر 1378 به گونه دیگری رقم خورد و حضور مردم و شور و بیعت آنها با نظام و انقلاب بساط آشوب و آشوبگران را برچید.


23 تیر ماه 1378 حضوری بی نظیر و گسترده بود که مشتی محکم بر دهان دشمنان و معاندان این نظام بود.
 
در واقع 18 تیر 1378 بحرانی بود که معاندان نظام در لباس جنبش دانشجویی با شعار مطالبات دانشجویان اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهند.

آنچه در 18 تیر 78 رخ داد، در حقیقت و واقعیت شبه کودتایی آشکار و همه‌جانبه بود، که اساس نظام اسلامی را نشانه رفته بود و نسلی از مخالفین را پدید آورد که اکنون در داخل و خارج ایران فعال هستند.

حشمت طبرزدی، اکبر محمدی، احمد باطبی، منوچهر محمدی، پرویز سفری، محمد مسعود سلامتی، فرخ شفیعی، حسن زارع زاده اردشیر، محمد رضا کسرایی، محمود شوشتری، مهرداد لهراسبی، بهروز جاوید تهرانی، عباس دلدار، غلامرضا مهاجرانی نژاد، علی مهری، علی بیکس و مهدی فخرزاده از جمله افرادی بودند که دادگاه انقلاب در روند رسیدگی به پرونده کوی و حواشی آن به محاکمه آنان پرداخت.

همچنین افرادی دیگر همچون علی افشاری، اکبر عطری، فریبا مهاجرانی، امیر عباس و آرش فخر آور و .... نیز از جمله افرادی بودند که در جریان کوی دانشگاه 1378 نقش بسیار پر رنگی را ایفا کردند.

در این میان نیز افراد دیگری که جزو جریان‌های ضد انقلاب محسوب می‌شدند از فضای ملتهب شده و به وجود آمده استفاده کردند و احساس کردند می توانند از این فضا به سود خود استفاده کنند که در این میان می‌توان به وجود افرادی چون محسن سازگارا، مهرانگیز کار، اکبر گنجی، حسن یوسفی اشکوری، جمیله کدیور ، عطاء الله مهاجرانی، فاطمه حقیقت جو و ... اشاره کرد.

"احمد باطبی "

متولد 4 خرداد ماه 1356 در شیراز 


باطبی که در جریان اغتشاشات 18 تیر 78 و کوی دانشگاه با قصد ایجاد تشویش و شوراندن دانشجویان سعی در ایجاد اغتشاش و جو ناسازگاری در دانشگاه را داشت؛ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی کشور دستگیر شد که در ابتدا با حکم اعدام مواجه گردید اما حکم اعدام او نیز مانند سایر هم مسلکی‌های وی به 15 سال زندان کاهش یافت.

باطبی پس از تحمل 9 سال زندان از مرخصی استعلاجی خود استفاده کرده و نوروز 1387 ایران را ترک کرد و به خارج از کشور پناهنده شد.

باطبی که با حمایت آمریکا از ایران فرار کرد، به اردوگاه اشرف رفت تا از کاخ سفید سردرآورد. 

باطبی خود اذعان داشته است: پیراهن خون آلودی که در عکس معروف وی مشهود است در خانه به رنگ آغشته کرده تا نماد دروغین برای آشوب بسازد و این عکس طبق یک برنامه ریزی از پیش هماهنگ شده توسط یک عکاس گرفته شد تا در ابعاد وسیع در روزنامه‌های زنجیره‌ای منتشر شود.

باطبی که پس از فرار از ایران با "بوش" رئیس جمهور وقت آمریکا دیدار کرد و بعد به عنوان کارشناس مسائل سیاسی ایران در رسانه‌های بیگانه از جمله صدای آمریکا و بی بی سی صحبت می‌کرد، کم کم رو به انزوا رفت و پس از درگیری که با امیرعباس فخرآور از دیگر عناصر ضدانقلاب پیدا کرد، به کلی از این شبکه‌ها جدا شد.


وی در این مدت دیگر هیچ جایی در رسانه‌های بیگانه نداشت و به شدت از نظر روحی رو به افول بود تا اینکه با لطف برخی دوستانش در صدای آمریکا، به عنوان خبرنگار این شبکه فعالیت کرد.

باطبی که جایگاه خود را به عنوان کارشناس و سخنران میتینگ‌های ضد انقلابی می‌دید،مجبور بود برای امرار معاش در حد خبرنگار فعالیت خود را پایین بیاورد.

این عنصر ضد انقلاب در تازه ترین فعالیتش به همجنس بازی روی آورده است و در فیس بوک عکس حمایت از همجنسگرایان را قرار داده است.


"اکبر عطری و علی افشاری"


اکبر عطری دارای لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران (سال 1999) و فوق‌لیسانس در همین رشته از دانشگاه مفید قم در سال 2004 است. 

"اکبر عطری" عضو پیشین شورای مرکزی "تحکیم وحدت" که در ابتدا فردی تندرو با نقابی به نام اصلاحات بود به همراه بسیاری از اعضاء این دفتر همانند علی افشاری و ... در دام حلقه کیان گرفتار آمدند.

وی بعد از استحاله فکری و عقیدتی،پادوهای ترویج تفکر دین‌ستیز و وابسته به آمریکا و عملاً تبدیل به تریبون کهن‌سالان نهضت آزادی و منحرفین فکری همچون سروش در دانشگاه‌ها شد.

این عضو شورای مرکزی تحکیم وحدت و نیز علی افشاری بعد از چند سال سوء استفاده از آزادی بیان در داخل کشور به همراه تعدادی همفکران خود به آمریکا پناهنده شدند.

عطری با مدرک کارشناس ارشد علوم سیاسی، از اواسط سال 83 پیگیر مقدمات ادامه تحصیل خود در خارج از کشور از قبیل پذیرش از دانشگاه‌های معتبر خارجی،گرفتن پاسپورت و ویزا بوده و به صورت رسمی برای این کار اقدام کرده و به صورت قانونی برای ادامه تحصیل از کشور خارج شده است.

وی هنگامی که در پاییز سال 84 با ویزای دانشجویی به واشنگتن رسید خود را از سرکردگان قیام دانشجویی 18 تیرماه 1378 معرفی کرد و دفتر تحکیم وحدت را برنامه ریز و هدایت کننده این قیام دانشجوی خواند، که با واقعیت فرسنگ‌ها فاصله داشت.

اکبر عطری پس از ازدواج با مریم معمار صادقی که از شکارچیان قهار گرانت‌های وزارت خارجه آمریکا هم هست، موسسه آموزشی به نام توانا ثبت کرده است و موفق به دریافت دو میلیون دلار از محل بودجه‌های وزارت خارجه آمریکا برای پیشبرد اهداف ننگین و پلیدانه خود در نظام جمهوری اسلامی ایران شده است که البته تمامی این اقدامات براندازانه به جایی نرسیده است.


البته این بودجه به عطری به جهت تابلو دار بودن در اغتشاشات دانشجویی 18 تیرماه 1378، پرداخت گردیده است.
 
عطری مقالات و مطالبی در «نیویورک تایمز »، «وال‌استریت جورنال»، «گاردین»، رادیو بی بی سی، صدای آمریکا و دیگر نشریات منتشر کرده است.

وی اکنون در آرلینگتن ویرجینیا زندگی می‌کند.

 
"امیرعباس فخر اور"

متولد 15 تیر 1354 در تهران


امیرعباس فخرآور ملقب به سیاوش از فعالان فتنه 18 تیر 1378 و از پایه گذاران کنفدراسیون دانشجویان ایرانی بوده ‌است.  
 
اقدام علیه امنیت ملی و دعوت به آشوب در سال 1387 باعث شد به 3 سال زندان توسط شعبه چهار دادگاه انقلاب ارومیه محکوم شود.

امیرعباس فخر آور پیش از زندان، دانشجوی رشته پزشکی بود که به دلیل تکرار مشکلات اخلاقی اخراج شد.
 
در فاصله سالهای 1377 تا 1381 در اوضاع بی سر و سامان دوم خرداد در روزنامه‌های خرداد و مشارکت و هفته نامه آذر خبرنگار بود. 

در روزنامه مشارکت فخر آور با کمک عباس عبدی ستون ثابتی به نام "کی بدونه از مردم بهتر" دست به سیاه نمایی زد. 

سال 1379 به دنبال تعطیلی روزنامه‌های زنجیره‌ای که در خدمت استکبار بودند و پایگاه دشمن شده بودند به زندان افتاد و سال 1381 در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت جمهوری اسلامی به 8 سال زندان محکوم شد.

امیرعباس فخرآور هم جزو کسانی بودند که فرامین کاخ سفید را در اطراف خیابان‌های کوی دانشگاه در تیرماه 78 پیاده کرده‌اند.

فخرآور در سال 1385 از یک مرخصی کوتاه دوران زندان برای شرکت در امتحانات دانشگاهی‌اش استفاده کرد و در حالی که 4 سال از دوران زندانی اش باقی مانده بود از زندان فرار کرد.

وی هم اکنون در شهر واشنگتن در کشور آمریکا سکونت دارد و در خدمت سازمان‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی است.

فخرآور سه بار به دیدار جرج دبلیو بوش رفته و با "ناتان شارانسکی"، "واتسلاو هاول"، "خوزه ماریو ازنار"، "گری کاسپارف"، "برنارد لوییس"، "سناتور تام کوبرن"، "سناتور جو لیبرمن"، "سناتور سنتروم" و "جیمز وولسی" روابط و برای آنها حکم جاسوس دارد.

وی در دوران حضور خود در آمریکا بارها خواستار براندازی جمهوری اسلامی شده است. امیر فخرآور که وطن فروشی او برای آمریکایی‌ها ثابت شده است او را در واشنگتن پناه دادند تا از توانایی تبلیغاتی او علیه کشورمان بهره ببرند.
 
"منوچهر محمدی"
 
 متهم ردیف اول اغتشاشات کوی دانشگاه تهران در 18 تیرماه 1378

از جمله پیاده نظام‌هایی که اصلاً دانشجو نبود و باید در بین دانشجویان نفوذ پیدا می‌کرد. 

منوچهر محمدی در سخنرانی در جمع ضد انقلاب در خرداد سال 1378 با وجودی که هیچ مدرکی دال بر دانشجو بودن وی در هیچ دانشگاهی وجود نداشت؛بارها به دروغ بر دانشجو بودن خود تأکید کرده و بیان داشته است: «حکومتی غیرمذهبی باید در کشور سرکار بیاید، بنده در بین دانشجویان هستم و سازمان دانشجویی را به عنوان یک سازمان غیرمذهبی اداره می‌کنم و به دلیل بودن با دانشجویان به خواسته های آنها واقف هستم» و البته بعدها بوش نیز از دروغ‌های محمدی تقدیر شایانی کرد.

منوچهر محمدی به همراه برادرش اکبر محمدی نیز از جمله افرادی بودند که در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد، اما پس از چندی حکم آنها به 15 سال حبس تقلیل یافت.

وی پس از مرگ برادرش، از فرصت مرخصی زندان برای حضور در مراسم خاکسپاری برادرش اکبر محمدی که او هم یکی از متهمان حضور در ناآرامی‌های دانشجویی 18 تیر بود، از ایران خارج و به کردستان عراق سفر کرد. 

محمدی از کردستان عراق به ترکیه رفت تا روادید سفر خود به آمریکا را از سفارت این کشور در آنکارا دریافت کند. اما پلیس ترکیه وی را به خاطر حضور غیرقانونی در این کشور به مدت 11 روز بازداشت می‌کند و سپس به عراق باز می‌گرداند. 

او پس از بازگشت به عراق، با کمک سفارت آمریکا در این کشور مستقیما به آلمان منتقل شده و از آنجا به آمریکا منتقل می‌شود.
 
 
"بهروز جاوید تهرانی"


 
بهروز جاوید تهرانی فعال دانشجویی و سیاسی در 18 تیر 1378 در سن 19 سالگی در حوادث کوی دانشگاه بازداشت شد. 

وی به خاطر حضور در اعتراض‌ها و حوادث کوی دانشگاه تهران از سوی دادگاه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به هشت سال زندان محکوم شد.

دادگاه تجدیدنظر حکم هشت سال زندان وی را در این دوره به چهار سال زندان و سه سال حبس تعلیقی کاهش داد و جاوید تهرانی در اواخر سال 1382 با نظر قاضی مبنی بر معلق شدن 3 سال از دوران محکومیتش و با استفاده از قانون آزادی مشروط از زندان آزاد شد و مابقی حکم وی به حالت تعلیق در آمد.

جاوید تهرانی بعد از آزادی از زندان به فعالیت سیاسی خود ادامه داد.

وی در طول سال 1383 دو بار دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد.

تاریخ یکی از دستگیری‌های وی در روز 18 تیر ماه سال 1383 بود که پرونده‌ای در همین زمینه برای وی در شعبه 26 دادگاه انقلاب تشکیل شد. هر دو بار این بازداشت‌ها به خاطر حضور وی در تجمع اعتراضی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد برای حمایت از زندانیان سیاسی بود.

بهروز جاوید تهرانی مجددا در تاریخ 4 خرداد ماه سال 1384 به اتهام ارتباط با گروه‌های معاند نظام بازداشت و در شعبه 26 دادگاه انقلاب به تحمل 7 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم شد.

سرانجام وی با پایان دوره محکومیت در تاریخ 5 دی ماه 1390 از زندان آزاد شد.
 
"حشمت‌الله طبرزدی"

 متولد 1 فروردین 1338 در روستای دُرّاز توابع گلپایگان اصفهان


طبرزدی در سال 1356 و در آغاز ورود به دانشگاه به آزادیخواهان مستقل از گروه‌های سیاسی موجود-مذهبی و چپ-، پیوسته و مخالفت خود با رژیم حاکم را با فعالیت در جنبش دانشجویی به ویژه به مناسبت بزرگداشت 16 آذر 1332 که سه دانشجو توسط رژیم شاه کشته شدند، شروع کرد و به دلیل همین مبارزات در بهار 57 از دانشکده اخراج موقت شد.

با پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 عملا فعالیت‌های فرهنگی-سیاسی-تشکیلاتی خود را در انجمن اسلامی دانشجویان ادامه داده و به زودی در گروه رهبری این انجمن در آمد و با مطالعه کتب فلسفی مطهری-طباطبایی دو تن از فیلسوفان معاصر اسلامی، از مروجین اندیشه اسلام انقلابی شد.

در پایان سال 58 به عنوان نماینده? انجمن اسلامی در شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت بود.

در همین رابطه و به دنبال صدور پیام نوروزی امام خمینی(ره) در سال 59 جزء دانشجویانی بود که به گفته خودش دست به انقلاب فرهنگی زد.

طبرزدی از سال 68 تا 73 به مدت 4 سال به فعالیت‌های تشکیلاتی سیاسی اتحادیه مشغول بود. تا آنجا که مجوز فعالیت "پیام دانشجو"به عنوان هفته نامه‌ای سراسری را از وزارت ارشاد کسب نمود.


بسته شدن روزنامه سلام بهانه‌ای برای حرکت گروهی دانشجویان در 18 تیر 1378 فراهم آورد.حادثه 18تیر 1378 نقطه تاریکی در مبارزات دانشجویی شد که از طبرزدی یک فرد شاخص در میان اپوزیسیون درون مرز ساخت که پایه حرکت‌های بعدی را بنیان گذاشت و در این میان طبرزدی بازداشت شد.

از 1379 به بعد او به زندان‌ محکوم شد. ابتدا به 14 سال زندان که بعدها به ده سال تخفیف یافت.

"حشمت‌الله طبرزدی" در مسیر انتخابات 1388 مواضع خودش را در مصاحبه با شبکه‌های خارجی بیان می‌کرد و همراه با مردم در اغتشاشات خیابانی حضور داشت و در نهایت در ظهر روز 7 دیماه 1388، بلافاصله پس از تجمع‌های غیر قانونی آشوبگران در تاسوعا و عاشورای حسینی (5 و 6 دی 1388) بازداشت شد.
 
"عباس دلدار"
 
عباس دلدار که در جریان حوادث کوی دانشگاه تهران در سال 78 به اتهام مشارکت در اعتراض‌های عمومی و دانشجویی و تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی،بازداشت و ابتدا محکوم به اعدام شد؛ اما دادگاه تجدید نظر به 15 سال حبس؛ رای داد.دلدار پس از تحمل بیش از نیمی از محکومیت خود در 24 دی ماه سال 1385 مشمول آزادی مشروط شده و از زندان آزاد شد.

وی پیش از بازداشت عضو هیچ حزب و گروه و دسته و سازمان سیاسی نبوده است.
 
"محسن سازگارا"

محمدحسن (محسن) سازگارا، فرزند محمدعلی، در سال 1333 در خانواده‌ای نسبتاً مرفه در تهران متولد و پس از پایان تحصیلات متوسطه، وارد دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف کنونی) شد که احتمالاً در سال 1351 بوده است.


سازگارا پس از مدتی از ادامه تحصیل در این دانشگاه معتبر ایرانی منصرف شد و به آمریکا رفت تا در دانشگاه شیکاگو در رشته فیزیک تحصیل کند.

در آنجا به فعالیت‌های سیاسی روی آورد و بنا به گفته برخی، به عضویت نهضت آزادی در آمده و عضو انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا شد.

سازگارا: «من خودم پیش از انقلاب هم مبارز خارج از کشور بودم. وقتی برای ادامه تحصیل به خارج رفتم از فعالین جنبش دانشجویی خارج کشور هم بودم»

وی از جمله افراد تاثیرگذار در غائله 18 تیر بود که باید در مطبوعات وظایف غرب را انجام می‌داد.

محسن سازگارا، پس از حوادث خرداد ماه سال 1382 در کوی دانشگاه تهران، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب بازداشت شد و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، به تحمل 7 سال حبس تعزیری محکوم شد.

وی پس از سه ماه بازداشت موقت در زندان اوین، سرانجام با قرار وثیقه آزاد شد.

سازگارا پس از خروج از ایران، به فعالیت در صدای آمریکا در رابطه با مسائل سیاسی ایران به ویژه تحلیل و بررسی فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (1388) و همچنین فعالیت‌های سیاسی در وبسایت شخصی‌اش پرداخت.
 
 "مهرانگیز کار"

مهرانگیز کار وکیل و روزنامه‌نگار


او متولد سال 1323 در شهر اهواز و دانش‌آموخته دوره کارشناسی رشته حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه تهران است.

در فروردین سال1379 مهرانگیز کار در کنفرانس «ایران بعد از انتخابات» که توسط بنیاد "هانریش بل" در برلین برگزار شده بود (مشهور به کنفرانس ننگین برلین) شرکت کرد.

مهرانگیز کار پس از بازگشت از این کنفرانس در شعبه سوم دادگاه انقلاب مورد بازجویی قرار گرفت و دستگیر شد.

وی به مدت دو ماه در زندان اوین زندانی بود و پس از آن آزاد شد و سپس موفق شد به خارج از کشور برود.

در همین دوره همسرش، سیامک پورزند، با اقرار به مطالبی بیان کرد که آنها توسط یک نهاد جاسوسی آمریکا برای براندازی نظام تلاش می‌کنند.

مهرانگیز کار از سال 1381 در تبعید به سر می‌برد و با دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های معتبر جهان از جمله دانشگاه هاروارد و کلمبیا در آمریکا و موسسه تدا در ژاپن در زمینه حقوق بشر همکاری کرده‌ است.

مهرانگیز کار هم اکنون در «مرکز پِمبروک برای تدریس و تحقیق در مورد زنان» در دانشگاه براون مشغول به کار است.
 
"اکبر گنجی"
 
اکبر گنجی متولد 11 بهمن 1338، تهران
 

با پیروزی "محمد خاتمی" در دوم خرداد 1376 و در انتخابات ریاست جمهوری، یاران او که اکبر گنجی نیز در میان آن‌ها بود به نام اصلاح طلبان شهره شدند و فعالیت‌های گسترده? سیاسی و اجتماعی را پی گرفتند.

زندانی شدن اکبر گنجی به دلیل واکاوی فاشیسم مذهبی در دانشگاه شیراز و انتشار هفته نامه "راه نو" از رویدادهای چشمگیر این دوران زندگی اوست.
 
وی پس از شرکت در کنفرانس ننگین برلین، پس از بازگشت به ایران در فرودگاه مهرآباد تهران در مورخ سوم اردیبهشت 1379دستگیر شد.

دادگاه اولیه گنجی به ریاست قاضی مرتضوی وی را به دلیل چند اتهام سنگین سیاسی به ده سال حبس و پنج سال تبعید محکوم کرد؛ اما دو سال بعد در دادگاه تجدیدنظر حکم گنجی تنها به شش ماه حبس کاهش یافت.


پس از آن با اعتراض دادستانی، حکم گنجی دوباره نقض شد و این بار به شش سال حبس تبدیل شد.

گنجی چند ماه پس از پایان دوران زندان به خارج از ایران مسافرت کرد.

گنجی از همان ابتدا، سفر خود را موقتی نامید و گفت به کشور باز خواهد گشت.
 
 
"فاطمه حقیقت جو"
 
فاطمه‏ حقیقت‌جو نماینده? اصلاح‌طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود.

 
فاطمه حقیقت جو در سال 1380 در دادگاهی به ریاست «سعید مرتضوی» به بیست ماه زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به ریاست «احمد زرگر» به هفده ماه کاهش یافت.  
 
وی دارای دکترای مشاوره، پژوهشگر و مدرس دانشگاه‌های تهران و مراکز آموزش عالی فرهنگیان، نایب رئیس انجمن مشاوره ایران، 10 سال سابقه در پست‌های امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران و دو دوره عضو سازمان غیرقانونی «دفتر تحکیم وحدت» بوده است.  
 
پس از مهاجرت فاطمه حقیقت جو به خارج از کشور، بورسیه‌های تحصیلی از طرف آمریکا برای او صادر شد.

فاطمه حقیقت جو در سال‌های 2005 تا 2006 در «مرکز مطالعات بین‌الملل دانشگاه ام آی تی» مشغول به فعالیت شده و پس از آن به جهت خوش خدمتی‌اش در ایران برای سران کشورهای غربی به عنوان پژوهشگر در «مرکز زنان در سیاست و سیاستگذاری دانشگاه هاروارد» مشغول به کار شده است.

 
وی در جریان اغتشاشات سال 88 تلاش گسترده‌ای برای برگزاری کمپین‌های اعتراضی در خارج از کشور می‌کند، او با همکاری اکبر گنجی و برخی دیگر به برگزاری هر چه پرشور تر این کمپین‌ها همت می‌گمارد تا از آن سو مورد توجه دولت‌های غربی قرار گرفته و به خیال خودشان برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک‌های مالی کنند!
 

"فریبا داوودی مهاجر"

 فریبا داوودی­ مهاجر مشاور دوران اصلاحات، ضدانقلاب فعلی ساکن آمریکا و عضو سازمانی غیرقانونی به نام سازمان دانش‌آموختگان ایران اسلامی(ادوار دفتر تحکیم وحدت) است.


وی مدعی است فعال حقوق زنان و حقوق بشر است، اما تمام فعالیت­‌هایش در تضاد ریشه‌ای با اصول اسلام قرار دارند.

مهاجر به گفته خودش ابتدا در ایرلند کشف حجاب کرد؛اما به طور رسمی در مقابل دوربین شبکه صدای آمریکا حجاب خود را از سر برداشت.

وی علت تغییر مداوم ظاهر خود را ترس از کنار زده شدن از برخی محافل سیاسی می‌داند.

مهاجر پس از خروج از ایران با همکاری دوستان خارج نشین خود هدایت فتنه‌ای را در دست گرفت که از ابتدا محکوم به شکست بود.

همچنین داوودی در 29 فروردین ماه سال 1386، به دلیل شرکت در تظاهرات، به چهار سال زندان محکوم شد.

اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با رسانه‌های خارجی، و نشر اکاذیب بود.

"پایان"

هر ساله با رسیدن به اواسط تیر ماه، تصاویر و مطالب اغتشاشات حادثه 18 تیر از آرشیوها خارج شده و بازخوانی می‌شود تا برگی دیگر از خیانت معاندان نظام مرور شود.

برگی که ریشه خصومت‌ها و تحرکات چند سال اخیر از جمله فتنه 88 و همچنین ترورها و فشارها و شاخ و برگ جریان معاند ملت و نظام اسلامی را فاش می‌کند.

این گزارش تنها گوشه کوچکی از نگاه ما در گذر تلخ تاریخ بود که با توجهات حضرت ولی عصر(عج) و نائب بر حق ایشان حضرت آیت الله خامنه‌ای تمامی فتنه‌های دشمنان نقش بر آب شده و جز ننگی و خاری چیزی در سبد فتنه‌های آنان باقی نمی‌ماند.

باشگاه خبرنگاران



کلمات کلیدی : فتنه گران
ترسیم جغرافیای فکری و کنش فتنه گران
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 3:26 عصر
با هدف ترسیم جغرافیای فکری و کنش فتنه‌گران صورت گرفت

بررسی ریشه‌ها و روند انحراف و خیانت اصحاب فتنه بعد از انتخابات سال 1388 + دانلود کتاب

گزارش پیش رو بر آن است ضمن استناد اظهارات اصحاب فتنه، جهت‌های فکری و خواسته‌های آشکار و پنهان آنها را تا آن اندازه که ظرف زمان و امکانات اجازه دهد به صورتی مدون ارائه کند تا مخاطبان به عمق توطئه‌ای که هدف آن حذف جمهوری اسلامی و طرد دین اسلام از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و مثله کردن آموزه‌ها و اندیشه‌های تابناک تشیع بود پی ببرند.

به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، متاثر از تاثیر گسترده و عمیق آن در احیای فکر و فرهنگ دینی، جریانی با عنوان "روشنفکری دینی" هم شکل گرفت که خواسته یا ناخواسته در پی در اختیار گرفتن موضع روحانیت در گفتمان دینی بود.



این جریان روشنفکر دینی که بعدها عناصر و چهره‌های وابسته به آن تلاش کردند تا عنوان "نواندیشی دینی" را بر آن بنهند در واقع جریان التقاطی بود که میخواست میان گرایش‌های غربی دین ستیز و گرایش قوی دین باور ایرانی پیوند برقرار کند در حالیکه سنخ این دو کاملا متفاوت و حتی کاملا متضاد بود.

روشنفکری دینی را می‌توان یکی از دستاوردهای ناقص جریان روشنفکری به شمار آورد در حالیکه خود جریان روشنفکری هم در ایران متولد شد و به رغم تلاش برخی از روشنفکران ایرانی تقریبا هیچ گاه نتوانست بر مدار صحیح"تفکر و حقیقت" بماند و به جای آنکه گرهی از کلاف در هم پیچیده جامعه و فرهنگ ایران - که از یک  سو وابسته به سنت دیر پا و مذهبی جامع نگر و منسجم بوده و از سوی دیگر درگیر تحولات جهانی و مواجه با پیشرفت سریع علوم و فنون در غربِ دارای فرهنگ بسیار متفاوت – بگشاید، بر بغرنجی آن افزود و - بی اغراق و  یکجانبه نگری- گاهی با صبغه‌ای خیانتکارانه انحرافاتی را باعث شد که آثار آن تاکنون و بعد از اکنون نیز مانده و خواهد ماند. 

چنین قضاوتی درباره جریان روشنفکری در ایران یکباره ناامیدکننده است و البته بسیار چالش برانگیز؛ اما واقعیتی است انکارناپذیر که شواهد بیشماری را در تاریخ ایران میتوان برای آن یافت. 

یکی از دلایل وضعیت خاص روشنفکران ایرانی که چنین قضاوتی را درباره آنان متبادر می کند این است که اساساً  محصولی وارداتی از اروپا به ایران بوده است و نه « روشنفکری » جریانی ریشه دار در فرهنگ و سنت ایرانی ( و به طریق اولی با فرهنگ و سنت ایرانی در ستیز آشکار یا پنهان).

روشنفکر در فرهنگ غرب آن گونه که "ادوارد سعید" آن را تعریف میکند کسی  است که در امور مربوط به منافع و مصالح عمومی جامعه دخالت میکند و از خود واکنش نشان می‌دهد و علت وجودی‌اش بازی کردن نقش نماینده هم? آن مردم و مباحثی است که در فرایند جریان عادی، یا فراموش شده یا پنهان نگه داشته می‌شوند.

"ادوارد سعید" تلویحاً میگوید این تلقی ناظر بر استقلال روشنفکر از قدرت و ایدئولوژی است و البته با رعایت اصول اخلاقی. 

در ایران اما روشنفکری بدین مفهوم نایاب و وجه مشخص آن است که نه متضمن « قدرت » و « سیاست » و « دین » نسبتش با استقلال آن از قدرت و نه بیطرفی ایدئولوژیک است.

 

به طوری که تقریبا در تمام دوره حیات روشنفکری در ایران روشنفکران، یا "دین ستیز" ند یا "دین زدا" یا "دین پیرا" و نیز یا سیاست زده‌اند یا « سیاستگریز » یا « قدرتطلب » یا « سلطه‌پذیر » و البته در همه احوال.

"غرب زده" (دقیقا به مفهومی که آل احمد می‌گفت) و قبله آمال و آرزوهایشان را در غرب می جویند و می‌بینند.

در فتنه بعد از انتخابات سال 1388 که بی گمان یکی از پیچیده‌ترین برنامه‌های دشمنان برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بود و سالها به تهیه و تدارک آن مشغول بودند و زمینه‌های آن را به انحای مختلف فراهم آورده بودند، آشکار شد که چه کسانی به اسلام و انقلاب و ایران و مردم ایران می‌اندیشند و چه کسانی دلبسته غرب شده یا به آلت دست دشمنان اسلام و ایران تبدیل شده‌اند.

در این مستندات به کسانی برمی‌خوریم که بررسی افکار و آراء و نظراتشان در یک دوره زمانی کمتر از ده سال به سمت تضاد عملی با نظام و انقلاب و حتی اسلام گراییده و حرف‌ها و مواضعشان به شکلی عجیب و عبرت آموز نشان از ریشه‌های انحرافی عمیق و درازمدت دارد. گویی از سالها پیش عامدانه یا ناآگاهانه در مسیری گام برداشت‌اند که در بزنگاهی مانند فتنه 88 به نفع و در جهت کودتایی نرم اما سنگین علیه نظام برآمده از انقلاب اسلامی ایران به کار آید و این کودتا را که به مراتب ننگینتر و عواقب و نتایج آن کاری تر از کودتای 28 مرداد به پیروزی برساند.

به واقع، فتنه 88 گذرگاهی بس دشوار بود که جز با رهبری کسی همچون حضرت آیت الله‌العظمی خامنه ای( مد ظله‌العالی) گذر از آن میسر نمی‌شد. درست به همین دلیل است که در جریان فتنه 88 و ماههای بعد از آن تا به امروز با سیر صعودی هجمه و هتاکی به ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب مواجهیم. همه کسانی که در این کودتا نقش داشتند - از بازوهای فکری گرفته تا بازیگران میدانی و عمله خیابانی آن - پس از شکست فتنه، مهار گسیخته به هتاکی علیه اصل ولایت مطلقه فقیه و شخص رهبر نظام مشغول شدند. و باز در اینجا به اهمیت و عمق این سفارش حضرت امام خمینی ( ره) باید اندیشید که « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد ».

همه نعره‌هایی که "اصحاب فتنه"، اعم از اعضای اتاق فکر و عمل? خیابانی آن، علیه این اصل و رهبری نظام کشیدند چیزی نبود جز تکرار خواسته استکبار و صهیونیسم و در خیانت آنان به این کشور و به اسلام و انقلاب کوچکترین شبههای روا نیست.



مستندات جمعآوری شده بر آن است که به استناد اظهارات اصحاب فتنه، جهت‌های فکری و خواسته‌های آشکار و پنهان آنها را تا آن اندازه که ظرف زمان و امکانات اجازه دهد به صورتی مدون ارائه کند تا مخاطبان به عمق توطئه‌ای که هدف آن حذف جمهوری اسلامی و طرد دین اسلام از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و مثله کردن آموزه‌ها و اندیشه‌های تابناک تشیع بود پی ببرند و نیز هوشیار باشند که این جریان دست از مواضع و تلاش‌های خود برنداشته و در لباسی دیگر شاید در مقطعی دیگر سر در بر آورد.


هدف از ارائه این مستندات ترسیم جغرافیای فکری و کنش فتنه‌گران است تا برداشت نسبتاً روشنی از ایده‌ها و گرایش‌های از لابه‌لای گفته‌ها و نوشته‌ها و مواضعشان به دست داده شود.


مستندات اظهارات اصحاب فتنه بعد از انتخابات سال 88 





کلمات کلیدی : فتنه گران
هیچ غلطی نمی توانند بکنند
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:25 صبح

وجه مشترک ! (گفت و شنود)

گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده در وبلاگ شخصی خود نوشته است «نباید بعد از انتخابات 88 موضوع تقلب را مطرح می کردیم و دیدیم که مردم ایران تقلب در انتخابات را باور نکردند».
گفتم: خب! پس چرا ادعای تقلب کردند؟!
گفت: «بابک- الف» نوشته است «اعلام تقلب در انتخابات ریشه بیرونی داشت و ما نباید سرنوشت خود را با کشورهای غربی گره می زدیم».
گفتم: مثل این که کم کم داره یک چیزهایی حالیش میشه.
گفت: از فتنه گران پرسیده؛ می توانید بگوئید چه وجه مشترکی با آمریکا داشتیم؟!
گفتم: پاسخ این سؤال که خیلی آسان است. تنها وجه مشترک فتنه گران با آمریکا، آن است که هر دوتاشون هیچ غلطی نمی توانند بکنند.

روزنامه کیهان



کلمات کلیدی : فتنه گران
ساکتین فتنه و رئیس جمهوری
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 5:17 عصر


لرزش ! (گفت و شنود)

گفت: آقای محسن هاشمی گفته است «عاقلانه ترین کار آن است که رئیس جمهور آینده از میان ساکتین فتنه باشد»!
گفتم: یعنی آنهایی که ائتلاف بهایی ها و منافقین و مارکسیست ها و سلطنت طلب ها و اصلاح طلب ها و عبدالمالک ریگی ها را تحت فرماندهی مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس برای براندازی نظام را دیدند ولی صدایشان درنیامد؟!
گفت: شاید منظورش آن عده از ساکتین فتنه است که متوجه نشده بودند چه توطئه خطرناکی علیه اسلام و ایران اسلامی در جریان بود.
گفتم: آنها که می دانستند چه توطئه ای در کار است و ساکت بودند با فتنه گران وطن فروش فرقی ندارند و آنها که متوجه توطئه نشده بودند به علت کم شعوری نباید در ساختار نظام جایی داشته باشند.
گفت: پس این آقا چه می گوید و چرا پیشنهاد می کند رئیس جمهور از ساکتین فتنه باشد؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! مادری از کودکش پرسید؛ چه اصراری داری که این شربت دارویی را از دست پدربزرگ بخوری؟ و کودک گفت؛ واسه اینکه دستش می لرزه و شربت می ریزه!
 

منبع: روزنامه کیهان



کلمات کلیدی : فتنه گران
منافقان ، فتنه گران
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:10 صبح

... سر و ته یک کرباسند ! 

1- همه از مؤمنان بودند، دلسوخته و پاکباخته که از آزمون سخت روزهای بد حادثه نیز، روسفید و سربلند بیرون آمده بودند. آن روزها اما، شماری از آنان درباره چگونگی برخورد با منافقان، دیدگاه و نظری متفاوت با دیگر مؤمنان داشتند. منافقان را می شناختند و خیانت آنها را به چشم خویش دیده بودند. می دانستند که در پس معرکه، با مشرکان و اشراف قریش ساخته و در همراهی با آنان جنایات بسیاری علیه مردان و زنان مسلمان مرتکب شده بودند، ولی با این همه، تظاهر سالوسانه آنان را باور کرده و با کم توجهی آمیخته به دلسوزی ناموجه- که مردم سوز بود- اصرار داشتند خیانت و جنایت منافقان نادیده گرفته شود و درحالی که کمترین نشانه ای از قطع رابطه پنهان منافقان با دشمنان تابلودار اسلام نوپای آن روز در دست نبود، بر دیدگاه و نظر خویش اصرار می ورزیدند. اصرار این گروه که به درازا کشید، نوبت به کلام خدای سبحان و مهربان رسید؛ «فمالکم فی المنافقین فئتین والله ارکسهم بما کسبوا.... شما را چه می شود که درباره منافقان دو گروه شده اید؟ و حال آن که خدا آنان را به خاطر اعمال و کرداری که داشته اند، مردود کرده است. آیا می خواهید کسی را که خدا - به سبب اعمال خود او- گمراه کرده است، هدایت کنید؟.... آنان- منافقان- دوست دارند که شما را نیز مانند خود به کفر بکشانند تا با آنها یکسان شوید. پس هرگز با آنان دوستی نکنید، تا آن هنگام که در راه خدا مهاجرت کنند» سوره نساء
آیات 88 و .89
در کلام خدای سبحان، آن عده از مؤمنان که نسبت به حضور منافقان در ساز و کارهای تصمیم ساز و سیاست پرداز نظام اسلامی بی توجه بوده اند مورد ملامت قرار گرفته اند و این ملامت حاکی از آن است که پی بردن به خطر منافقین و آسیب های جدی و فراوانی که می توانند برای مردم و نظام داشته باشند، دشوار نبوده است، چرا که، اگر غیر از این بود، ملامت گروه یاد شده از مؤمنان- هر چند به لطافت و هشدارگونه- صورت نمی پذیرفت.
2- فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 به گواهی اسناد مکتوب و موجود، دستکم از 10 سال قبل طراحی شده بود و تمامی مراحل آن بی کم و کاست- تأکید می شود که بی کم و کاست- براساس فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، به اجرا درآمده است. از 10 سال قبل، دهها تن از برجسته ترین نظریه پردازان و مدیران کودتاهای مخملی با مأموریت آموزش و آماده سازی سران و عوامل فتنه به ایران سفر کرده و مراحل مختلف و پلکانی فتنه را با هدف براندازی نظام اسلامی به آنان آموزش داده بودند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
«جان کین» رئیس مرکز مطالعات دموکراسی در لندن و دانشگاه وست مینستر انگلستان و کارشناس ارشد MI6
- سرویس اطلاعات خارجی انگلیس- دوبار در مهرماه 1378 و آبان 1383 / «یورگن هابرماس» مشهورترین نظریه پرداز «نافرمانی مدنی» در اردیبهشت ماه سال 1381/ «ریچارد رورتی» از مسئولان برجسته و بلندآوازه عملیات سری سازمان «سیا» با گرایش «جنگ های عقیدتی» در خرداد 1383/ «مانوئل کاستلز» نظریه پرداز رسمی سازمان سیا و عضو «کمیته خطر» آمریکا D.C خرداد 1385/ «جان هیک» عضو برجسته اینتلجنت سرویس انگلیس اسفند 1383/ «آلن تورن» از سرویس اطلاعاتی فرانسه زمستان 1380/ «تیموتی گارتن اش» دستیار آیزایا برلین و مشاور ارشد MI6 و صاحب نظریه معروف «فشار از پایین و چانه زنی از بالا» شهریور 1384/ «اگنش هلر» رهبر کودتای رنگی مجارستان اردیبهشت 1384/ «آدام میچنیک» از رهبران جنبش همبستگی لهستان و عوامل اصلی کودتای مخملی منجر به فروپاشی بهار 1384/ «الکساندر اسمولار» از رهبران کودتای رنگی لهستان اردیبهشت 1384/ «مایکل ایگناتیف» رهبر لیبرال های پارلمان کانادا خرداد 1384/ و.... که شرح مفصل ماموریت آنان با راهبرد مشترک و هماهنگ براندازی به درازا می کشد و امید آن که خدای مهربان توفیق نگارش کتابی همراه با اسناد و موضوع آموزشی آنان برای سران و عوامل فتنه را به نگارنده عنایت فرماید.
و اما، تمامی این ماموران برجسته، در پوشش های آکادمیک به ایران آمده و برای سران و عوامل فتنه 88 کارگاه های آموزشی برپا کرده اند. نگاهی به موضوعات آموزشی آنها و مقایسه آن با اظهارنظرها، مصاحبه ها، یادداشت ها و تحلیل ها و تفسیرهایی که فتنه گران بر زبان و قلم داشته و دارند، به وضوح نشان می دهد که سران و عوامل فتنه در تمامی ماه های قبل و بعد از فتنه 88 و در سال های حاکمیت مدعیان اصلاحات، آموزه های برگرفته از نظریه پردازان یاد شده آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی را روخوانی و رونویسی می کرده اند. و این همه جدای از آموزش ها و روابط خیانت آمیز دیگری است که سران و عوامل فتنه در خارج از کشور با کارشناسان برجسته سرویس های اطلاعاتی دشمن داشته اند. نظیر دوبار ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس صهیونیست، اعزام عوامل فتنه به دفاتر دوبی و لاهه هلند که «الیزابت چنی»، دختر دیک چنی با همکاری بنیاد هیفوس در این دو کشور برپا کرده بود و.....
3- حالا نگاهی به چرخه وطن فروشانه و خیانت بار فتنه 88 بیندازید، ائتلاف آشکار با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها و مارکسیست ها- پروژه موسوم به ائتلاف سفید ریچارد هاوس- دریافت کمک های مالی از شیوخ دیکتاتور عرب، نظیر ملک عبدالله سعودی، شعار در حمایت از اسرائیل، شعار به دفاع از آمریکا، ایجاد بلوا و آشوب خیابانی، به اصطلاح هشدار درباره احتمال تقلب در انتخابات و ادعای تقلب بعد از انتخابات، آتش زدن مسجد، آدمکشی، اهانت به ساحت عاشورای حسینی(ع)، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، حذف قید اسلام از جمهوری اسلامی ایران، سنگباران عزاداران نمازگزار در روز عاشورا و در همان حال، حمایت های بی پرده و آشکار آمریکا، اسرائیل، انگلیس و اتحادیه اروپا از فتنه گران و ده ها و صدها جنایت دیگر را چگونه می توان بیرون از دایره وطن فروشی و ماموریت بیرونی سران و عوامل فتنه ارزیابی کرد؟
4- با کسانی که فتنه 88 و جنایات فتنه گران را دیدند و سکوت کرده و پا پس کشیدند و امروزه زبانی را که آن روزها به کام کشیده بودند، به نق زدن دراز کرده اند حرفی نیست، چرا که خود را به خواب زده اند و به خواب رفته نیستند که با نهیب و هشدار، بیدار شوند. اما با برخی عزیزان و مخصوصا یکی از برادران بزرگتر و بزرگوار نگارنده، این سخن در میان است که آیا هیچیک از خیانت ها و جنایات یاد شده- که فقط اندکی از بسیارهاست- قابل انکار است؟! اگر قابل انکار نیست- که نیست- پرسش بعدی آن است که چرا و با استناد به کدام معیار و ملاک اسلامی، قانونی، منطقی و حقوقی می توان انبوه جرم و جنایاتی را که سران فتنه88 مرتکب شده اند نادیده گرفت و آنان را «فتنه زده» دانست و نه «فتنه گر»؟!
تردیدی نیست که مدیریت بیرونی فتنه با مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس بوده است و این واقعیت غیرقابل انکاری است که مقامات رسمی مثلث یاد شده نیز هرگز آن را انکار نکرده اند ولی چه کسانی دستورالعمل این مثلث بیرونی را در داخل کشور به اجرا درآورده و دنبال کرده اند؟! «فتنه زده» افراد و جماعتی بودند که از هویت واقعی سران فتنه به عنوان «ستون پنجم» دشمن خبر نداشتند و دیدیم که به تدریج پا پس کشیدند و در یوم الله ماندگار و بی نظیر 9 دی با توده های چند ده میلیونی مردم علیه فتنه گران همصدا و همراه شدند. نه سران فتنه که آگاهانه و عامدانه و با برنامه ریزی قبلی- آنگونه که به نمونه هایی از آن اشاره شد- برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و فروش میهن اسلامی به قدرت های استکباری ماموریت گرفته بودند.
این برادر بزرگوار از میزان ارادت نگارنده به ایشان باخبر است. جایی فرموده اند «من به عنوان یک شهروند ایرانی...» که باید گفت؛ حضرتعالی به حق یکی از استوانه های پایدار و ماندگار نظام و انقلاب هستید ولی به مصداق «که مور ران ملخ می برد سلیمان را» از محضر استاد اجازه می خواهم با تواضع خدمتشان عرض کنم که براساس واقعیت ها و اسناد غیرقابل انکار مورد اشاره، سران فتنه 88 و مدیران آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی و در یک کلمه مدیران غربی و عبری و عربی آنها، سر و ته یک کرباسند.


حسین شریعتمداری

منبع: کیهان



کلمات کلیدی : فتنه گران
مزدوران داخلی دشمن
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 9:30 عصر
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح:
در قضایای سال 88 که دشمن تصور می کرد، طراحی ده ساله او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران با قدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بین المللی زد، چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمی آیند.

به گزارش گروه سیاسی تعامل، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (چهارشنبه) در دیدار مسئولان و کارکنان حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح، با اشاره به قطعی بودن وعده الهی در یاری صابران و متوکلین و یاری کنندگان دین خدا، تأکید کردند: مصداق عینی تحقق وعده الهی، نظام جمهوری اسلامی است که به رغم همه فشارها و طراحی های دشمن، بعد از گذشت 34 سال اکنون یک نظام محترم، مقتدر، اثرگذار در مسائل منطقه ای و جهانی، دارای ملتی بزرگ، فهیم، دشمن شناس و لحظه شناس، و دارای پیشرفتهای بزرگ علمی است.


رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه باید به خداوند متعال توکل کرد و به یاری خداوند نیز خوشبین بود، افزودند: جبهه استکبار تمام تلاش و توان خود را بکار گرفته است تا از طریق تحریم ها و فشارها، ملت ایران را وادار به تسلیم کند اما این ملت سختی ها را تحمل می کنند زیرا نقشه و تاکتیک دشمن و هدف راهبردی او را متوجه شده و براساس فهم و تشخیص صحیح، عمل می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: همانگونه که پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط ناباورانه سال 57، مصداق تحقق وعده الهی بود، ادامه انقلاب اسلامی و توانمندی و قدرتمندی و پیشرفت افزایش یابنده آن نیز، به رغم همه تندبادها و فشارهای سنگین و دشمنی عمیق دنیای استکبار، مصداق عملی شدن وعده الهی است.


ایشان فهم، دشمن شناسی و لحظه شناسی ملت ایران را یکی از مسائل اعجاب انگیز خواندند و افزودند: در قضایای سال 88 که دشمن تصور می کرد، طراحی ده ساله او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران با قدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بین المللی زد، چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمی آیند.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: ملت ایران بار دیگر در روز 22 بهمن، قدرت، شادابی و فهم خود را در مقابل جهانیان، به رخ خواهد کشید.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود، حفاظت اطلاعات را ایمنی بخش نیروهای مسلح و مسئولیت آن را سنگین، افتخار آمیز و همراه با شرف و منزلت دانستند و تأکید کردند: از دیدگاه اسلام، نیروهای مسلح، مجموعه ای مکانیکی و همچون یک ماشین بی اراده نیستند بلکه سازمانی انسانی و دارای مجموعه ای از عقل و خرد، عزم و اراده و تصمیم، و ایمان و عواطف است.

منبع: تعامل نیوز



کلمات کلیدی : فتنه گران
سواره های فیل های کاغذی
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 10:26 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

8 ماه خبیث ترین کشورهای حال حاضر یعنی ، انگلیس ، آمریکا و سگ دست آموزشان اسرائیل، بواسطه فتنه گری فتنه گران بخصوص سران گمراه شده آنان ، موسوی و کروبی ، آرزوها و خیالات شیرینی را در ذهن خود مرور می کردند و فکر کرده بودند بالآخره بدست خودی های انقلاب (بظاهر خودی ) ، این حکومت اسلامی را شکست می دهند.

موسوی و کروبی همچون عروسک خیمه شب بازی مشغول نمایش شدند و از آنطرف حامیان مستکبرشان این فریب خورده ها را باد کرده و برای رویارویی با انقلاب اسلامی ایران بخصوص ولایت فقیه، هوا می کردند. بیچاره این دو عروسک که گمان کردند دوباره واقعه به سلطنت رسیدن رضا شاه اتفاق می افتد و این دو مزدور فتنه گر هم به تاج و تختی می رسند.  اما چشم نابینای دل فتنه گران نتوانست ابابیل های ایران علوی را ببیند و سوار بر فیل های کاغذی غرب در خیابانها به تاخت و تاز مشغول شدند و از صبر و متانت و حلم ولایت سوء استفاده کرده و خود را بالای تخت و تاج بر سر می دیدند.

نقاشی های کاغذی غرب از آینده ایران برای این دو ارسال می شد و این سرشکستگان تاریخ انقلاب، خام نقاشی ها شدند و خانه آرزوهای دنیائی و نفسانی خود را میان نقشهای خیالی نقاشی ها جستجو می کردند و غافل از اینکه اینها که می بینند نقشی بیش نیست. از ذوق و شوق آرزوهای خود آنقدر با چشمان بسته بالا و پایین کردند تا با پای خود پا بر  نقاشی خود گذاشتند دیگر چیزی از خیالات شان باقی نمایند.

شما ای فتنه گران و سران فتنه و حامیان فتنه گران، آیا ندیدید چه نمرودها و چه فرعون ها و چه صدام ها با خیال تاج و تخت که نه ، با تاج و تخت واقعی هم نتوانستند در برابر وعده خداوند قد علم کنند و از آنجا که گمان نمی کردند دست توانای خداوند بر سرشان فرود آمد و خاندان و تاج و تختشان را به باد داد؟ شما چگونه می خواستید با خیال تاج و تخت و قدرت به نقش های تار خیالات باطل خود دست بیابید؟!!

اینجا ایران است، جمهوری اسلامی ایران، تنها حکومتی که مورد تأیید و نظر الهی ست و دست خداوند بر سر این انقلاب بوده و هست و خواهد بود؛ هرچند کاستی هائی هست اما اساس و راه و هدف این انقلاب همان است خداوند و انبیاء و معصومین علیهم السلام سفارش و تأکید کرده اند و انشاءالله با ظهور حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف ، حکومت کامل اسلامی ولایی به نمایش در خواهد آمد.



کلمات کلیدی : فتنه گران


 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats