دهقان فداکار! 

گفت: یکی از عوامل فتنه 88 گفته است «ما، دلبسته به اصل انقلاب و نظام هستیم و فقط به برخی از مواضع و عملکردها انتقاد داریم، نه اینکه برانداز باشیم»!
گفتم: اهانت به ساحت عاشورا، سنگباران نمازگزاران، شعار به نفع اسرائیل و آمریکا، ائتلاف با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها، پاره کردن عکس حضرت امام(ره)، حذف قید اسلام از جمهوری اسلامی ایران، دریافت کمک مالی از ملک عبدالله برای ایجاد آشوب های خیابانی، قتل مردم بی گناه، و... فقط یک اعتراض ساده بوده است؟!
گفت: حالا که مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس نتوانسته اند هیچ غلطی بکنند، سران و عوامل فتنه دنده عقب گرفته اند و خیال می کنند مردم یادشان رفته که چه جنایت بزرگی مرتکب شده بودند.
گفتم: چه عرض کنم؟! چوپان دروغگو رفته بود برای نمایندگی ثبت نام کنه، ازش پرسیدند اسمت چیه؟ گفت؛ دهقان فداکار!

روزنامه کیهان

گروه سیاسی ـبا نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح‌طلبان که در ابتدا تصور می‌کردند نظام به شروط آنها چراغ سبز نشان خواهد داد، حال با مشاهده اقتدار نظام، تغییر تاکتیک داده‌اند.  

به گزارش بولتن نیوز، بر همین اساس اصلاح‌طلبان که تا چند ماه پیش برای آمدن یا نیامدن خود به عرصه انتخابات، دست به عشوه‌گری‌های سیاسی زده بودند، حال دیگر با اتخاذ تاکتیک جدید معتقدند که به هر طریق ممکن که شده و حتی بدون هرگونه پیش‌شرطی، باید در انتخابات وارد شوند.

بر این اساس، با اندک دقتی بر مواضع و سخنان تریبون‌های جناح اصلاحات این موضوع را می توان به وضوح ملاحظه کرد. برای مثال عباس عبدی در گفتگو با یک سایت نزدیک به اصلاح‌طلبان بیان کرد که "اگر اصلاح‌طلبان گمان می‌کنند که حضورشان در انتخابات ضروری و مفید به فایده است و می‌توانند به بهبود شرایط کنونی کشور در همه عرصه‌ها کمک کنند، در این صورت نمی‌توان این حضور را مشروط به شرط‌هایی غیرمرتبط با آن نمود".

عبدی معتقد است "اصلاح‌طلبان در صورتی که به ضرورت حضورشان در انتخابات و معرفی کاندیدا واقف شوند، دیگر نباید حضور یا عدم حضور یا دعوت از آنها برای شرکت در انتخابات منحصر به نظر کسی شود. اگر در گذشته امکان حضور نسبی داشته‌اند باید ببینند آیا اتفاقاتی که منجر به نبود شرایط لازم شده همه مربوط به رقیب است یا خودشان هم در آن مسئولیت دارند. درصورت اخیر باید به تناسب آن به بهبود شرایط نیز اقدام کنند."

وی معتقد است درگذشته هم برخی نابرابری‌ها وجود داشته ولی اصلاح‌طلبان باقدرت حضور می‌یافتند. عبدی گفت: "اصلاح‌طلبان باید کار خود را به عنوان یک سیاستمدار که پایبند به اصولی است انجام دهند که از جمله آنها سیاست ورزی عملگرایانه است و در دل آن شرکت در انتخابات نیز قرار دارد."  

از سویی دیگر عبدالله نوری که به‌عنوان یکی از اصلاح‌طلبان تندرو در افکار عمومی شناخته شده است نیز در اظهارنظرهایی افراطی‌تر از سایر اصلاح‌طلبان معتقد است که حتی مسأله حصر موسوی و کروبی نیز در مقایسه با حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات، از اولویت اولیه برخوردار نیست. 

نوری با اشاره به  وضعیت موسوی و کروبی گفت: "با وجود این تاکید بر این موضوع، به گونه ای نباشد که فرصت های موجود برای فعالیت سیاسی را از بین ببرد و به تعطیلی اصلاحات بیانجامد و آن را در بن بست قرار دهد." 

وی با پرداختن به دیدگاه های مختلف در مورد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بر موضع واحد اصلاح‌طلبان تاکید کرد و گفت: "حال اگر جبهه اصلاحات و جنبش سبز به این نتیجه رسیدند که باید در فرایند انتخابات شرکت کرد، جامعه را باید براین تصمیم قانع کرد." 

نوری در خصوص انتخابات با تأکید چند باره بر کلیدواژه "انتخابات آزاد" بیان داشت که "برخورداری از انتخابات سالم، آزاد و رقابتی از حقوق مسلم و خدشه ناپذیر تمام مردم است و با تهدید و حتی وضع قانون این حق را نمی توان محدود و تضییع کرد." 

وی ادامه داد: "بخش هایی از جریان و تفکر حاکم با هرگونه فعالیت، عمل سیاسی و حضور موثر اصلاح طلبان و جنبش سبز در هر سطحی مخالف می باشند و فعالیت و حضور جدی اصلاح طلبان در عرصه هایی چون انتخابات را مخل برنامه و استراتژی خود می دانند و به همین دلیل از انفعال اصلاح طلبان استقبال می کنند و ممکن است برای آرامش سیاسی خود این تفکر را تشویق کنند و شرایط را برای هر تلاش و فعالیتی سخت و پر هزینه نمایند." 

در همین حال، سایر نیروهای مرتبط با اصلاح‌طلبان تندرو نیز اظهارنظرهای مشابهی نظیر آنچه گفته شد، بیان کرده‌اند. جالب آنکه رسانه‌های ضد انقلاب و اپوزیسیون نیز که تا پیش از این، تاکتیک تحریم انتخابات را در پیش گرفته بودند، حال به سیاست مشابهی نظیر اصلاح‌طلبان تندرو روی آورده‌اند.

از این منظر می توان به این موضوع پی برد که موسوی و کروبی، برای این افراد تنها ابزاری بودند برای رسیدن به خواسته‌ها و مطامع خود. برای همین هم بود که در ابتدای انتخابات سال 88 اصلاح‌طلبان تندرو و برانداز، حاضر به حمایت از موسوی و کروبی نبوده و آنها را انسان‌های ساده‌لوحی فرض می‌کردند که به درد ریاست‌جمهوری نمی‌خورند. اما آنگاه که دیدند زمینه‌ها برای پذیرش کاندیداتوری خاتمی و امثالهم برای رسیدن به مقاصد خود فراهم نیست، این دو نفر را وارد میدان کردند.

در طول سه سال گذشته نیز حصر موسوی و کروبی تنها بهانه‌ای بود برای اصلاح‌طلبان که به خیال خود به نظام فشار وارد کنند. و حالا معلوم شده است که همه‌ی اینها دروغی بیش نبوده است. آنها حاضرند برای آنکه بار دیگر وارد قدرت شوند، همه کس حتی موسوی و کروبی را قربانی مطامع خود کنند.

بیچاره آن کسانی که به حمایت این قدرت‌طلبان و سیاست‌بازان دل بسته و به تعبیر دیروز رهبر انقلاب، اسباب سرشکستگی و بدبختی خودشان را نیز در زمین و در ملاءاعلی فراهم کردند.

منبع: بولتن نیوز

بسم الله الرحمن الرحیم

مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء مطرح کرد

فتنه آینده دیگر خیابانی نیست/اشراف کامل اطلاعاتی ایران تا قلب تلا‌ویو

خبرگزاری فارس: مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء گفت: فتنه آینده قطعا فتنه خیابانی نیست و ابعاد آن نیز بسیار بزرگ‌تر از فتنه 88 است.

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، حسین یکتا بعدازظهر امروز در همایش 9 دی انتخاب عاشورایی، نظام ولایی در دانشگاه پیام نور مشهد اظهار کرد: انقلاب اسلامی ‌ایران انقلاب عجیبی بود و کاش بتوان آن را در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان برای موشکافی و آشنایی بهتر نسل جدید قرار داد.

مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء افزود: در عرصه انقلاب اسلامی‌ ایران ما شاهد صحنه‌های 17 شهریور و 22 بهمن و کشتار مردم بوده‌ایم اما این انقلاب نسبت به سایر انقلاب‌های دنیا کشته کمتری داد زیرا عقبه‌ای مانند امام حسین(ع) و روحانیت را داشت.

یکتا خاطرنشان کرد: گاهی اوقات در زندگی انسان‌ها اتفاقاتی روی می‌دهد که آثار خیر و برکت آن برای ساخته شدن در آینده است و جریانات اوایل انقلاب سبب شد تا جوانان برای هشت سال جنگ تحمیلی آماده شوند.

وی یادآور شد: در هشت سال جنگ تحمیلی از 18 کشور اسیر گرفته شد و جنگی بود که عراق از نظر تجهیزات کم نداشت و با نفت کویت و بندر اردن و کمک بسیاری از کشورهای دیگر اداره می‌شد، اما ایران سپاه خود را با تجهیزات عراق که می‌گرفت تجهیز می‌کرد.

مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء تاکید کرد: برخی می‌گویند ما تکبیر گفتیم و رعب الهی به عراق افتاد و پیروز شدیم؛ این مطلب درست است اما جنگ نبرد سختی بود که هشت سال طول کشید و آثار آن هنوز در جامعه باقی‌مانده است.

یکتا اظهار کرد: امام خمینی (ره) فرمودند باید سال‌ها بگذرد تا مقام شهدا برای ما روشن شود و با تمام سختی‌هایی که زمان جنگ وجود داشت باید بعد از آن آثار و برکات جنگ را حفظ می‌کردیم اما افرادی در این زمان ما را به کیش و تخت‌جمشید بردند.

وی افزود: ما در جنگ پیروز شدیم و هشت سال دفاع مقدس بنای نبرد حزب‌الله و بیداری اسلامی را پایه‌گذاری کرد و امروز شاهد هستیم که موشک فجر پنج ایران در تلاویو پایتخت رژیم صهیونیستی می‌خورد و این امر نشان‌دهنده اشراف اطلاعاتی و اخباری ایران است.

مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء خاطرنشان کرد: جنگ اقتدار ما را در عین مظلومیت تثبیت کرد و در حال حاضر حواس ما را پرت کرده‌اند و سبک زندگی ما را تغییر دادند و سبک زندگی ما را از مساجد به سمت فرهنگسرا می‌برند و از خودمان دور کردند.

یکتا تاکید کرد: چون از قبل طراحی شده بود سبک نگاه سیاسی و گفتمانی ما عوض شد و سبب شد تا در چاله‌های اعتقادی و گفتمانی بیفتیم.

وی یادآور شد: در مجلس ششم گفته می‌شد که چرا آزادی بیان وجود ندارد و می‌توان علیه خدا نیز حرف زد و آیا واقعاً جنگی وجود داشته یا شما شلوغ می‌کنید.

مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء با اشاره به فتنه سال 88 گفت: اساتید دوران مجلس ششم و جوانان جدا شده از سبک زندگی و عده‌ای خواص که به دنبال این سبک جدید بودند به فتنه تبدیل شدند و این امر سبب ایجاد چاله شد و مسئولانی فرزندان خود را در سال 88 به خیا‌بان‌های شهر می‌فرستادند که فکر می‌کردند کار تمام می‌شود.

یکتا تصریح کرد: فتنه در خیابان‌ها ریخت زیرا عده‌ای با تحریکات قبل از انتخابات و نگاه طرفداری وارد میدان شده بودند و فضا را غبارآلود کرده بودند؛ این شلوغی به خاطر سئوال برخی از افراد بود که عده‌ای از آن به سمت خود بهره‌برداری می‌کردند.

وی افزود: در آن زمان بیشترین غصه به دل رهبری وارد شد و در حال حاضر وظیفه تمام ما جهاد اکبر است و تقابل ما با اسلام آمریکایی است که دشمن استادی است و به خوبی می‌داند چکار کند.

مدیر بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء یادآور شد: انقلاب اسلامی همانند قطاری است که به سمت هدفی حرکت می‌کند و برخی مانند سروش، کدیور، مهاجرانی و گنجی از وسط‌های راه از این قطار پیاده می‌شوند و راننده قطار به خوبی می‌داند که سوزنبان کس دیگری است و این انقلاب را حفظ می‌کند.

یکتا خاطرنشان کرد: فتنه آینده بزرگ‌تر از فتنه سال 88 است و آنچه در فتنه آینده اتفاق می‌افتد فتنه خیابانی نیست بلکه فتنه افکار و صحبت‌ها است.

فارس نیوز

گروه سیاسی- برادر یکی از عناصر فراری ضد انقلاب که بعنوان خبرنگار روزنامه اعتماد با یکی از بازیگر زن سینمای ایران مصاحبه کرده است، درحال جذب نیرو برای تشکیلات ضد انقلاب برادرش در داخل کشور است و انتشار مصاحبه با این بازیگر باید هشدارهای جدی برای دستگاه‌های مسئول در مورد ارتباط او با مجموعه فخرآور و استفاده از جذابیت‌های یک هنرپیشه برای جذب زیرزمینی نیرو ایجاد کند. 

به گزارش بولتن نیوز، محمد رضا (آرش) فخر آور یک ماه پیش بعنوان خبرنگار روزنامه اعتماد، مصاحبه ای با پگاه آهنگرانی بازیگر زن سینما و از فعالین ستادهای اصلاح طلبان در انتخابات 88 که سال گذشته به دلایل امنیتی بازداشت شده بود، انجام داد    .

آرش فخر آور برادر امیر عباس فخر آور صهیونیست خود خوانده است که چند سال پیش به منظور پیوستن به برادر ضد انقلابش به پاریس فرار کرد و در آنجا پس از گرفتار شدن در تور اطلاعاتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، به اشتباهات خود اقرار و برادرش را تکفیر کرد    .

اما پگاه آهنگرانی    )زاده 2 مرداد 1363 در اراک) هنرپیشه و مستندساز، فرزند منیژه حکمت از کارگردانان ایرانی و جمشید آهنگرانی کارگردان سینما است.

این عضو خانه منحله سینما که در کارنامه خود همکاری نزدیکی با دویچه وله سایت وابسته به سرویس جاسوسی آلمان را نیز دارد، از مهره های تبلیغاتی اصلاح طلبان در محافل هنری در جریان انتخابات 88 و ایام فتنه بود.

آهنگرانی در مرداد ماه سال 1388 به دلیل برخی از رفتارهای هنجار شکنانه و مشکوک برای ارائه برخی توضیحات به دادسرای انقلاب فراخوانده شد.

وی که خود مدتی را به دلیل اقدامات غیرقانونی در بازداشت گذرانده است، در چند مصاحبه معنا دار با روزنامه اعتماد، با هجمه به پلیس اجتماعی نیروی انتظامی و برخی از اهالی سینما و مسئولین دغدغه‌مند، سخنان این افراد را در خصوص مراقبت از نقش آفرین نشدن در تهاجم فرهنگی دشمن زیر سوال برد و نهادهای مسئول در این زمینه را که به موجب وظایف قانونی خود عمل می کنند، با تهمت و واژگان تمسخرآمیز مخاطب قرار داد.

آهنگرانی در قالبی دیگر یعنی در زمان حضور در جشنواره های خارجی و شبکه های اجتماعی، با ارائه تصویر هنجارشکنانه از خود، نسبت به اصول قانونی و شرعی کشور در خصوص حجاب و عفاف دهن کجی می‌کند.

پس از مصاحبه ماه گذشته آرش فخرآور با این خانم هنرپیشه و انتشار تصاویر این ملاقات در فیس بوک، امیرعباس فخرآور عنصر خود فروخته و عامل صهیونیست ها با استقبال از این ارتباط و مصاحبه، به تعریف و تمجید از رفتارهای غیرقانونی و ضد امنیت ملی این دو پرداخت و با خوش‌آمد گویی به برادرش به جاده شهرت! نوشت: "من به وجود شما دو جوان شجاع ایران زمین (پگاه آهنگرانی و برادر کوچکش محمدرضا فخرآور) افتخار می کنم."

البته حمایت امیر فخر آور حامی حمله نظامی اجنبی ها به ایران، از سوی برادرش آرش فخرآور هم بی‌پاسخ نمی‌ماند و برادر به اصطلاح توابش هم نوشت: «برادر جان! من در مقابل شما در حال درس پس دادن هستم!»

اما نکته مهم‌تر از این دل و قلوه دادن‌ها و یا رفتارهای ناپسند خانم آهنگرانی، اقدامات آرش فخرآور و ارتباط گیری‌های اوست که هوشیاری نهادهای مسئول را می‌طلبد.
آرش فخرآور که هم اکنون به عنوان یک تواب در داخل کشور و در یک روزنامه اصلاح طلب به عنوان خبرنگار مشغول به فعالیت است، در حال حاضر با راه اندازی چند سایت و وبلاگ، عملاً در امتداد یک تشکیلات غیر قانونی ضد انقلاب با مدیریت برادرش تحت عنوان "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی" که بارها سفرهایی به سرزمین‌های اشغالی و دیدار در میهمانی های شام مسئولان رژیم اشغالگر قدس داشته اند، در حال تبلیغ و جذب نیرو است!

ماجرا زمانی عجیب‌تر می‌شود که سرور این سایت‌ها و وبلاگ‌ها که به نظر می‌رسد همگی نیز از سوی یک یا دو نفر راه اندازی شده است، بر روی سرویس های خدمات وبلاگ داخلی است بدون آنکه با ممانعت قانونی حتی از لحاظ دسترسی عادی کاربران داخل کشور مواجه باشد!

نکته دیگر آنکه تصاویر و شرح کلی مصاحبه پگاه آهنگرانی و آرش فخر آور در حالی در شبکه ضد اجتماعی فیس بوک انتشار پیدا می کند که خانم آهنگرانی خود اجازه انتشار آن را داده و در عین حال با اعتماد بنفس جالب و توهم «خود سیاستمداری پنداری»، اعلام می کند که دیگر حاضر به مصاحبه در خصوص مسائل مرتبط با سینما نیست و از این به بعد می خواهد تنها به حرفه اصلی‌اش یعنی سیاست بپردازد! البته گویا اظهارات سیاسی وی آن‌قدر ناپخته بوده که حتی فخرآور هم برای جلوگیری از تبعات احتمالی، از انتشار متن کامل گفت‌وگو، خودداری کرده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

سکوت ، خواب و کما.

چرا سران فتنه و فتنه گران در قبال جنایات وحشیانه صهیونیست ها سکوت کرده اند و بعضی از آنها هم که طبق معمول در اینچنین مواقع یا خواب اند و یا به کما فرو رفته اند و آنقدر رسوای کار خود شده اند که بعضی از خودهای خودشان دادشان در آمده:

یکی از سران گروه های اپوزیسیون، سکوت محافل ضد انقلاب در قبال جنایات اسرائیل در فلسطین را شرم آور توصیف کرد.
رضا فانی یزدی از اعضای گروهک اتحاد جمهوریخواهان در پایگاه اینترنتی اخبار روز نوشت: چند روز از آغاز درگیری میان فلسطینی ها و اسرائیل می گذرد. این درگیری ها چند صد کشته و مجروح برجای گذاشته است. پیر و جوان، زن و مرد، نظامی و غیرنظامی و تعداد قابل توجهی کودک و خردسال قربانی چند روز هجوم بمباران ها و موشک باران های اسرائیل بوده اند. پارلمان و مقر دولت حماس، دولت قانونی فلسطینی در منطقه غزه با خاک یکسان شده است و زندگی روزانه و عادی مردم دچار اختلال. متاسفانه همه احزاب مخالف ایرانی تاکنون چشم بر این همه جنایت بسته و لام تا کام صحبت نمی کنند. گویا منتظرند که آقای اوباما و یا خانم کلینتون چه خواهند گفت. انگار قطب نمای این سازمان ها در نقض حقوق بشر، کشتار مردم بی گناه و جنایت علیه بشریت، وزارت امور خارجه آمریکا و یا سخنگوی کاخ سفید است.  منبع: کیهان

آیا این سکوت و چشم پوشی غیر از این است که در اثر قطره قطره گناه گرفتار طوفان دریای گناهان شدند و هر دم چون قایقی شکسته به میان گرداب شیاطین جن و انس فرو می روند و با دوستی و پیروی از دشمنان اسلام  و قرآن به عذاب خدا گرفتار شده و نه می فهمند و نه می بینند.

 خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(البقرة/7)
خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

آنگاه که چشم بر واقعیت ها بستند و دروغ های دشمنان اسلام و ولایت را در ذهن خود دیدند و فکر کردند واقعیت را می بینند باید به چنین روزی هم می اندیشیدند که دست خداوند از آستین بیرون خواهد آمد و بر دلها و قلب های زنگارگرفته شان مُهر خواهد زد. آیا داستان طلحه و زبیر برای قصه گفتن وقت خواب است یا عبرت گرفتن برای بیداری؟ آیا امروز از خود سئوال می کنند که چرا نمی توانند جنایات آشکار منفورترین رژیم منطقه و جهان را حتی به زبان محکوم کنند؟ آیا از خود سئوال کرده اند چرا نیروهای انقلاب و در رأس آنان مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای ، حق را از باطل تشخیص می دهند و با تمام قدرت و یقین در برابر همه کفر و دشمنان اسلام و بشریت ایستاده اند؟ زیراکه آنان:

رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یخَافُونَ یوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ(النور/37)
مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند؛ آنها از روزی می‌ترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو می‌شود.

آری آنکه همه جا خدا را دید و در محضر او گام برداشت؛ به چشم خدا می بیند و به حکمت او از پیچ و خم   فتنه های زمان خواهد گذشت و فرقان هدیه ایست که خداوند به آنان عطا کرده.

بازخوانی نقش خاتمی در فتنه 88/ بخش سوم

بهایی که خاتمی پرداخت تا هزینه «انقلاب رنگی» را تامین کند

خبرگزاری فارس: خاتمی با مجوز شخص جرج بوش به آمریکا رفت و سفرش نیز ظاهرا موفق بود. یک سال بعد از این سفر، شبکه تلویزیونی ای.بی.سی خبر داد سازمان سیا یک دستور محرمانه از رئیس‌جمهور آمریکا برای اجرای «عملیات سیاه» در ایران با هدف بی‌ثبات‌سازی دولت تهران دریافت کرده است.

از اواخر دوره خاتمی و با شکست دو پروژه حاکمیت دوگانه و خروج از حاکمیت برای براندازی جمهوری اسلامی، اندیشه عملیاتی کردن یک انقلاب رنگی در ایران در ذهن سکولارها شکل گرفت. آنان که می دانستند در جامعه ایرانی از حمایت اکثریت برخوردار نیستند، تصمیم گرفتند با ایجاد یک جنبش اجتماعی حداقلی اما فعال، از فرصت انتخابات بعدی ریاست جمهوری برای اجرای کودتای مخملی در تهران بهره برداری کنند؛ با این تفاوت که به جای دولت منتخب، یا پس از دولت منتخب، از ظرفیت انقلاب رنگی برای سرنگونی کل نظام سیاسی نیز استفاده نمایند.

اما طراحی و سازماندهی چنین برنامه ای نیاز به زمان معتنابهی داشت و از همین رو بود که هنوز عمر دولت خاتمی به پایان نرسیده، تلاش های طیف سکولار در این راستا آغاز شد.

اولین اقدامی... ادامه مطلب...

بسم الله الرحمن الرحیم

سروش ؛ عبدالکریم سروش که روزگاری در پی دین و اسلام و قرآن پژوهشی وقت میگذراند گرفتار نفسانیات خود شد و هر روز فاصله اش با دین و حقیقت و اسلام و قران بیشتر و بیشتر شد. روزگاری افتخارش این بود که کتابی به حمایت از اسلام  نوشته و چه و چه.

اما امروز او کسی شده که اسلام و قرآن و وحی و پیامبر گرامی اسلام را زیر سئوال برده و در فتنه 88 کلی زحمت برای فتنه گران کشید.

سروش گفته: دبن باید خود را منطبق با دموکراسی و ارزش های تمدن سکولار غرب کند، نه اینکه آنها خود را با دین تطبیق دهند.

اگر کسی تنها اندکی از دین ، عقل و برهان سررشته داشته باشد به این سخن احمقانه سروش مدتها خواهد خندید و شاید برایش گریه کند.

اگر روزی آفتاب خودش را با خاموش و روشن کردن چراغ فانوس منطبق کرد، پس دین هم بقول سروش خودش را با تمدن سکولار غرب منطبق می کند.

حال ببینیم دشمنان قسم خورده ملت ایران درخصوص سروش چه گفتند:

مجید تهرانیان - از همکاران آژانس اطلاعاتی آمریکا و از کارگزاران پروژه استحاله درباره نقش سروش میگوید: عبدالکریم سروش یکی از چهره های درخشان واژگونی تفکرات جمهوری اسلامی است. ما به او بسیار دل بسته ایم. او کاملاً حرف های ما را می زند. دقیقاً راه ما را می رود. از همه ما جلوتر است. حتی مخاطب بسیاری در مسئولان نظام دارد. اگر ما ضدانقلاب هستیم، او از همه ما ضدیتش بیشتر است. او حتی نظام لائیک ترکیه را بر جمهوری اسلامی ترجیح می دهد.

بله این همان سروش هست که عده ای در دوران فتنه و قبل و بعد آن سنگش را به سینه می زدند.

سروش درخصوص خداوند هم گفته: مردم حق دارند او را مورد پرسش قرار دهند و از او بازخواست کنند.

پیشرفت سروش در جهت رسیدن به جهنم بسیار خوب بود ، تا آنجا که در مصاحبه ای گفته:

قرآن نه تنها محصول شرایط تاریخ خاصی است که در بستر آن شکل گرفته، بلکه برآمده از ذهن حضرت محمد و تمام محدودیت های بشری او نیز هست.

او گفته:

وحی الهام است. این همان تجربه ای  است که شاعران و عارفان دارند؛ هرچند پیامبران این را در  سطح بالاتری تجربه می کنند. در روزگار مدرن، ما وحی را با استفاده از استعاره ی شعر می فهمیم. چنان که یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است: وحی بالاترین درجه شعر است.

سروش در خصوص ولایت هم کم نگذاشته و در ماهنامه کیان، بهمن77 گفته:

ولایت، منحصر در شخص نبی اکرم است و با رفتن او ولایت نیز خاتمه می یابد؛ او خاتم نبوت و خاتم ولایت بود، ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است.

بالاخره معلوم نشد این آقای سروش به نبوت و پیامبر اعتقاد دارد یا نه!!!  اگر وحی در کار نبود و قرآن کار خود پیامبر بود پس دیگر حرف از ولایت و نبوت چه هست؟

از آنجا که خداوند دشمنان ولایت را احمق آفریده زیاد دور از انتظار نیست که سروش اینگونه خود را مضحکه خاص و عام کند.

هرچند عمر سروش و امثال او به پایان رسیده ولی تذکری بود برای آینده و انتخابات آینده تا عده ای از جوانان ساده اندیش گرفتار چنین روباه صفتان راه گم کرده ای نشوند.  انشاءالله

بسم الله الرحمن الرحیم

ساعت از نیمه شب گذشته و آفتاب در انتظارست تا ساعاتی دیگر دوباره بروی آدمیان لبخند زند.

شب هم به فکر رفتن افتاده و کم کم بساط خود را جمع و جور می کند؛ خوب می داند کسی طالب تاریکی نیست و همه در پی روشنائی هستند.

اما جای بسی تعجب است که سران کفر و نفاق همه عمر در تاریکی نشستند و زیر روشنائی اندک آتش جهل خود گمان کردند روز هست و هرگز شب نیامده. ای کاش کسی آیینه ای بزرگ جلو روی آنها می گرفت تا خود و آتش دور خود را ببینند تا شاید بفکر فرار بیافتند و و اگر خود را نجات ندادند حداقل سبب سوختن دیگران نشوند.

فرق آتش دنیا و آخرت اینست که آتش این سرا نور دارد و اطراف خود را روشن می کند ولی آتش جهنم ، ظلمات است و تاریکی مطلق. به همین سبب است که دشمنان دین و ولایت که گرفتار آتش جهنمی شده اند نمی توانند پیش پای خود را ببینند و راه را از چاه تشخیص دهند.  ای کاش کمی از گرمای آتش  را حس کنند و دست در دست ساکن روشنائی دهند تا گرفتار ظلمات محض آخرت نشوند. انشاءالله

 مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یبْصِرُونَ(البقرة/17)
آنان [= منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها می‌سازد.

 وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَنْ یشَإِ اللَّهُ یضْلِلْهُ وَمَنْ یشَأْ یجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ(الأنعام/39)
آنها که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لالهایی هستند که در تاریکیها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه می‌کند؛ و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد.

 بسم الله الرحمن الرحیم

چه بد موجوداتی هستند دشمنان ایران اسلامی و دوستان دشمنان ایران.

دیروز در دامن صدام لعین، امروز کاسه لیس غرب و صهیونیست.

دیروز برای موشک های صدام گرا می دادند تا مردم بی دفاع ایران بیشتر در خون خود آغشته شوند و امروز نقشه راه می دهند تا دندان های تیز و خون آلود دشمنان ایران بر پوست و گوشت مردم ما فرو رود.

دیروز رو در روی رزمندگان پاک و آسمانی ما در کنار بعثی ها می ایستادند و امروز بر سر سفره صهینونیست  دست دراز می کنند تا استخوانی نصیبشان شود.

و دیروز و امروز بسیار است و صبر و قدرت مردم ایران بس بیشتر.

ولی چه روزگار سختی می گذرانند فتنه گران که هر روزشان سیاه تر از دیروزشان شده و رشد درخت تنومند انقلاب اسلامی ایران ، چشمهایشان را از حدقه بیرون آورده و راه نفس کشیدن برایشان سخت.  و چه روزگار سختی در انتظار منافقان هست که به حکم کلام خداوند در قرآن کریم:

 بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا(النساء/138)
به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکی در انتظار آنهاست!

آیا شما را طاقت مجازات خداوند هست؟ شما که در برابر توان انقلاب ایران زانو زده اید پس قدرت خدا را چه خواهید کرد؟

تا وقت است بیدار شوید و دست از دشمنی با خودتان بردارید که دشمنی شما بر اصحاب ولایت اثر نخواهد کرد.