سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/13696855421.jpg
خاطرات جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی - 4
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 11:36 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه خاطرات مستفر همفر انگلیسی ...

 
بخش دوم
در سال 1710 وزارت مستعمرات من را به مصر، عراق، تهران، حجاز و استانبول فرستاد
تا اطّلاعات کافی برای ضعیف کردن مسلمانان و چیرگی بیشتر بر آنان به دست آورم.
همزمان نه نفر دیگر از بهترین کارمندان وزارت که فعالیّت، نشاط و دلبستگی کافی برای
تحکیم سلطه بریتانیا بر امپراطوری عثمانی و دیگر کشورهای اسلامی را داشتند، به مناطق
مختلف اعزام شدند. وزارت پول کافی،اطّلاعات لازم، نقشه های مربوطه و نامهای حاکمان،
سران قبایل و عالمان را در اختیار ما قرار داد. این سخن دبیرکل را هنگامی که به نام مسیح
ما را بدرود میداد، فراموش نمیکنم.
.» آینده کشور ما در گرو موفقیّت شماست، آنچه در توان دارید کوتاهی نکنید » : او گفت
من با هدف دوگانگی، راهی استانبول مرکز خلافت اسلامی شدم در لندن زبانهای ترکی،
عربی (زبان قرآن) و پهلوی (زبان ایرانیان) را آموخته بودم ولی حالا باید زبان ترکی (زبان
مسلمانان ترکیه) را تکمیل مینمودم. آموختن زبان با دانستن زبان آن طوری که بتوان مانند
مردم آن کشور سخن گفت تفاوت دارد. نخست چند سال طول میکشد امّا دومی چند برابر به
درازا خواهد کشید و من باید زبان را با همه ریزه کاریهایش چنان میآموختم که مورد
بدگمانی قرار نگیرم.
امّا در این مورد نگرانی زیادی نداشتم. زیرا مسلمانان تسامح، سعه صدر و خوشگمانی را
از پیامبرشان آموخته اند و بدگمانی نزد آنها چون بدگمانی برای ما نیست. حکومت ترکان نیز
در رتبه ای نبود که بتواند جاسوسان و مزدوران را باز شناسد. این حکومت آنچنان ناتوان و
از هم گسیخته بود که خاطر ما را آسوده میکرد.
پس از یک سفر خسته کننده به استانبول رسیدم. خود را محمّد نامیدم و به مسجد (جایگاه
گردهمایی و عبادت مسلمانان) رفتم. نظم، پاکیزگی و فرمانبرداری آنان شگفت زده ام کرد.
با خود گفتم: چرا ما با این انسانها میجنگیم؟ چرا میکوشیم آنها را درهم بکوبیم و
دستاوردهایشان را برباییم؟ آیا مسیح ما را بدین کار سفارش کرده است؟ امّا زود این اندیشه
اهریمنی را از خود دور کردم و دوباره اراده نمودم که این جام را تا پایان بنوشم. ...

ادامه دارد...



کلمات کلیدی : مستر همفر
خط پایان وهابیت انگلیس زاده
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:33 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

حجر بن عدی بار دیگر فدای مولایش امیرالمومنین علیه السلام شد. پس از حدود 1400 سال بار دیگر به جرم وفاداری و ولایتمداری پیکر مطهرش دوباره به راه افتاد تا آن عده که هنوز خواب مانده اند بیدار شوند و دست پلید دشمنان علی علیه السلام را بشناسند.

حالا مشخص شد که دشمنی غرب و صهیونیست و شیوخ مزدورشان با ایران اسلامی فقط برای انقلاب مردم ایران نیست؛ بلکه دشمنی این بیچاره های زمان تنها و فقط دشمنی با علی علیه السلام و فرزندان معصوم اش می باشد. اگر غیر از این بود هیچ دلیلی نداشت که بعد از هزار و چندصد سال پیکر مطهر جعفر طیار برادر بزرگوار امیرالمومنین علیه السلام و حجربن عدی یار با وفای مولا را هتک حرمت کرده و دست به کثیف ترین عمل همه دوران یعنی نبش قبر بزنند.  البته باید گفت این مزدوران جیره خوار در حقیقت خود را نبش قبر کردند و با این عمل شیطانی، ماهیت کثیف و ضد بشری و لامذهبی شان را نشان دادند تا در این دوره آخر زمان، آخرین غربال های خداوند زده شده و جهان آماده ظهور حضرت بقیة الله علیه السلام شود.

امروز تکلیف بر همه مخصوصاً ملت بزرگ ایران مشخص شد و آن بیداری و هوشیاری در برابر دشمنان ایران که همان دشمنان قرآن و عترت رسول خدا صل الله علیه و آله می باشد هست.  همه مسلمانان چه شیعه و چه سنی باید دست در دست هم در برابر وهابی های انگلیسی زاده بایستند تا از زحمات رسول خدا صل الله علیه و آله محافظت کنند و مکر و حیله دشمنان اسلام را نقش بر آب نمایند که این وهابیان منافق و انگلیسی گرفتار مکر خدا شده اند و خبر ندارند.

در خاطرات مستفر همفر انگلیسی همان جاسوس انگلیس خواهید خواند که چگونه وهابیت را طبق فرامین سیاستمداران راه اندازی کردند تا از این طریق سیاستهای انگلیس و صهیونیسم را بنام اسلام بخورد جهانیان و مسلمانان ناآگاهی که هنوز در خواب غفلت بسر می برند بدهند. این جاسوس قصد راه اندازی فرقه ای همچون وهابیت را در بین شیعیان داشت که با هشیاری علما و مراجع بزرگ جهان تشیع تیرشان به سنگ خورد و مجبور به فرار از جمع شیعیان شد.  وهابیت یعنی فرزند نامشروع انگلیس و صهیونیسم و تنها چنین فرزند نامشروعی می تواند دست به کشتار و نبش قبر و اعمال غیر انسانی دیگر بزند.

برادران اهل سنت که غیر از وهابیت هستند نیز از این بی دینان انگلیس زاده بیزارند و باید همه با هم در این را متحد باشیم.

پایان عمر کثیف این بی مقداران نزدیک شده و صدای غرش عذاب جهنم اینگونه عقل از کف شان ربوده و رسوا شده اند.  یا علی



کلمات کلیدی : وهابیت
چه کسی آرامگاه حجر بن عدی را نبش قبر کرد؟
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 3:11 عصر

چه کسی آرامگاه حجر بن عدی را نبش قبر کرد؟ + تصاویر

گروهک تروریستی "جبهه النصره" وابسته به القاعده در سوریه، مسؤولیت هتک حرمت مزار حجر بن عدی و نبش قبر ایشان را برعهده گرفت.
به گزارش سرویس بین‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، جبهه النصره با انتشار بیانیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، اذعان کرد که پیکر "حجر بن عدی" را به جای دیگر منتقل کرده است؛ به این دلیل که نظام سوریه به جای قبر ساختمانی را اطراف آن ساخته است.


عناصر جبهه النصره پنج شنبه گذشته پس از کندن قبر حجر بن عدی، پیکر ایشان را به مکانی نامعلوم منتقل کردند.

برخی سایتهای اینترنتی به نقل از شاهدان تأکید کردند، پیکر حجر بن عدی هنگام خارج کردن آن از قبر کاملا سالم و مانند روز اول تازه بود.
منطقه "عدرا" در استان "ریف دمشق" که پیکر حجر بن عدی در آنجا مدفون بود، تحت کنترل عناصر وابسته به گروهک تروریستی جبهه النصره است.

این گروهک تروریستی و دیگر گروه‌های افراطی بارها تهدید کرده‌اند که اماکن زیارتی و مقدس را در سوریه تخریب می‌کنند.

شیخ حسام شعیب از مبلّغان اسلامی کشورهای قطر، ترکیه و عربستان را به همدستی با گروه های تکفیری برای اهانت به مقدسات اسلامی و تخریب قبور بزرگان دینی متهم کرد و گفت: نبش قبر صحابی بزرگوار حجر بن عدی در ریف دمشق جرمی نابخشودنی و توهین به اسلام است و سازمان همکاری اسلامی باید مانع تکرار چنین اهانت هایی شود.


شیخ حسام در گفت وگو با شبکه خبری العالم اظهار داشت: نبش قبر این صحابی بزرگوار اهانت آشکار به اصحاب پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) محسوب می شود و نشان می دهد که گروه های مسلح تکفیری و وهابی همچنان به تخریب اماکن مقدس ادامه می دهند و ارزشی برای مؤمنین و مسلمانان قائل نیستند.

"شیخ مهدی الصمیدعی" مفتی اهل سنت عراق نیز سکوت سازمانهای اسلامی در قبال تعدی به آرامگاه "حجر بن عدی" را محکوم کرد و هشدار داد که این سکوت باعث بروز فتنه میان مسلمانان می شود.

"احمد الخباز" از شاهدان این اقدام تجاوزکارانه، به خبرنگار العالم گفت: عناصر مسلح هنگام ارتکاب این جنایت، به جشن و پایکوبی پرداختند.
وی تأکید کرد: مردم سوریه پس از شنیدن این اقدام تروریست‌ها به شدت خشمگین و ناراحت شده اند.


الخباز خاطرنشان کرد: مرقد این یار پیامبر (ص)، برای مردم سوریه از اماکن و زیارتگاه‌های شناخته شده و معروف بود.

الخباز اظهار داشت: افراد بسیاری شاهد این اقدام تروریستها بودند؛ و آنها پس از حفر قبر حجر بن عدی، پیکر پاک ایشان را به مکانی نامعلوم بردند.

الخباز تأکید کرد: تخریب این مکان مقدس و نبش قبر حجر بن عدی که از سوی مرکز جهانی فتوا به رسمیت شناخته شده، اقدامی برخاسته از تفکر وهابیت است.

وی افزود: آیا حمله به قبر حجر بن عدی همان آزادی ادعایی مخالفان مسلح است؛ آیا آنان می‌خواهند مردم سوریه را از اسلام، فرهنگ و انسانیت آزاد کنند.

الخباز گفت: عناصر مسلح هنگام حفر قبر حجر بن عدی که قبر عمیقی بود، به جشن و پایکوبی می پرداختند.

الخباز درباره هویت کسانی که دست به این اقدام جنایتکارانه زده اند، اظهار داشت: آنان در شبکه های اجتماعی و اینترنت خود را از اعضای "ارتش آزاد" معرفی کردند.

منبع: باشگاه خبرنگاران


کلمات کلیدی : وهابیت
خاطرات جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی - 3
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 11:13 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه قسمت دوم...

2 روزگاری اسلام دین زندگی بوده که سروری داشته، و برده خواندن سروران دشوار است
.
غرور سروری  حتّی در هنگام ناتوانی و عقب ماندگی  انسان را به سوی برتری میخواند.
ما هم نمیتوانستیم تاریخ اسلام را وارونه کنیم تا مسلمانان احساس کنند که سروریِ گذشته
آنها در شرایط ویژهای به دست آمده است و اکنون آن زمان سپری شده و بازنخواهد گشت.
3 ما اطمینان نداشتیم که عثمانیها و پادشاهان ایران آگاه نشوند و برنامه های سلطه گرانه ما
را در هم نریزند.
البتّه این دو حکومت چنانکه اشاره شد بسیار ناتوان شده بودند امّا وجود یک حکومت مرکزی
با حاکمیّت و پول و اسلحه که مردم فرمانبردار آن بودند امری نگران کننده است.
4 ما از عالمان مسلمان بسیار نگران بودیم.
علمای الازهر، عراق و ایران استوارترین سد در برابرخواسته های ما محسوب میشدند، آنان
از اصول زندگی معاصر کاملاً بی اطّلاع بودند، بهشتی را که قرآن مژده داده بود هدف خود
قرار داده بودند، و حاضر نبودند سر سوزنی از اعتقادات خود دست بردارند، و مردم از آنها
پیروی میکردند و حکومت همچون موش هراسان از گربه، از آنها میترسید، البتّه اهل تسنّن
نسبت به شیعیان، کمتر از علمای خود فرمانبری داشتند، زیرا آنان هم سلطان و هم شیخ
الاسلام را حاکم میدانند، در حالی که شیعیان حکومت را تنها شایسته عالمان میدانند و به
سلطان اهمیّت کافی نمیدهند؛ امّا این تفاوت چیزی از نگرانی وزارت مستعمرات و حاکمان
بریتانیای کبیر نمیکاست.
ما کنفرانسهای بسیاری تشکیل دادیم تا برای این مسایل نگران کننده راه حلهایی بیابیم امّا هر
بار با بنبست روبرو میشدیم. گزارشهای رسیده از جاسوسها و مزدوران نیز ناامید کننده
بود، همچون نتایج کنفرانسها که یا صفر بود و یا زیر صفر، ناامیدی در ما راهی نداشت
زیرا ما خود را با تلاش پیوسته و صبر بی پایان آموخته بودیم.
به یاد دارم که یک بار کنفرانسی با حضور شخص وزیر وبزرگترین کشیشان و تعدادی از
کارشناسان برپا کرده بودیم، افرادحاضر در جلسه بیست نفر بودند بیش از سه ساعت گفتگو
کردیم و کنفرانس را بدون نتیجه به پایان بردیم.
ناامید نشوید! مسیح پس از سیصد سال شکنجه، و تبعید و کشته شدن خود و » : امّا اسقف گفت
پیروانش به حکومت رسید. شاید هم او از ملکوت نظر لطفی بیفکند و ما موفق شویم حتّی پس
از سیصد سال کفار را از مراکزشان بیرون برانیم. ما باید به ایمان استوار و بردباری
بی پایان مجهّز شویم و از همه وسایل و راهها برای تسلّط و ترویج مسیحیّت در سرزمینهای
مسلمانان بهره ببریم، اگر چه پس از قرنها به نتیجه برسیم؛ که پدران برای فرزندان
». می کارند
یک بار کنفرانسی در وزارت تشکیل شد که در آن نمایندگانی ازبریتانیای کبیر، فرانسه و
روسیه در بالاترین سطوح حضور داشتند: دیپلماتها و دینمردان. خوشبختانه من به دلیل
پیوندهای نزدیک با وزیر در این کنفرانس شرکت داشتم. اعضای کنفرانس به طورگسترده ای
مشکلات مسلمانان را مورد بررسی قرار دادند. آنان راههای افزایش فشار بر مسلمانان، جدا
نمودن آنها از باورهایشان و بازگرداندن آنها به حوزه ایمان را مطرح کردند  همچنان که
اسپانیا پس از قرنها جنگ با مسلمانان بربر به حوزه ایمان بازگشت  امّا نتیجه در سطح
به سوی ملکوت » مطلوب نبود. من مشروح گفتگوهای این کنفرانس را در کتابی به نام
نگاشتم. « مسیح
کندن ریشه های درختی که در شرق و غرب زمین گسترش یافته دشوار است امّا باید به هر
بهایی از دشواریهای این کار کاست. مسیحیّت باید گسترش یابد و این مژده خود مسیح، به
ما است. امّا محمّد صلی الله علیه و آله و سلم از شرایط زمانی انحطاط شرق و غرب سود
جست و با پایان دوران انحطاط باید این فرصت از میان میرفت که خوشبختانه چنین شد.
کار مسلمانان به انحطاط گرایید و آشورهای مسیحی رو به پیشرفت نهادند و اکنون هنگام آن
رسیده است که آنچه را طیّ قرنها از دست داده ایم با فداکاری باز ستانیم. حکومت نیرومند
بریتانیای کبیر در این روزگار لوای این مبارزه فرخنده را در دست گرفته است.

 

ادامه دارد...



کلمات کلیدی : مستر همفر
کد موزیک وبلاگ
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 11:7 عصر

کد موزیک وبلاگ: خصوصیات رئیس جمهور آینده:

<!-- Music player by www.qalebfa.com ---><script type="text/javascript" src="http://qalebfa.com/tools/music-player/?p=1&f=http://qalebfa.zzl.org/up/uploads/1450465711.mp3&s=1&r=0"> </script><div style="display:none;"><a href="http://qalebfa.com"> قالب وبلاگ </a> </div><!-- Music player by www.qalebfa.com --->



کلمات کلیدی :
خاطرات جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی - 2
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 3:39 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی...

...کشور بریتانیا از هند به دلیل وجود قومیّتهای مختلف، ادیان متفاوت، زبانهای گوناگون و
منافع بسیار در صورت برخورد با آن موارد نگرانی نداشت. چنانکه چین نیز نمیتوانست
نگران کننده باشد. زیرا ادیان بودا و آنفوسیوس که بیشتر مردم آن آشور پیرو آنها بودند
انگیزه قیام را در آنان برنمیانگیخت. اینها دو دین مرده ای هستند که به مسایل اجتماعی
کاری ندارند و تنها به ابعاد درونی میپردازند و احتمال ضعیف داشت که احساسی ملّی در
میان مردم این دو منطقه پدید بیاید.
بنابراین بریتانیای کبیر از این دو منطقه نگرانی نداشت. ما از امکان به وجود آمدن تحوّلاتی
در آینده نیز غافل نبودیم و برنامه های دراز مدّتی را برای گسترش تفرقه، نادانی، فقر، و گاه
بیماری، در این کشورها برنامه ریزی کردیم. پیدا کردن پوشش مناسب برای این اهداف نیز
دشوار نبود، پوششهایی با ظاهر جذّاب و خیره کننده و باطنی استوار، که با تمایلات روحی
مردم در این مناطق متناسب بود.
اگر چه دارو » : برای توصیف کار ما، میتوان از یک مثل قدیمی بودایی یاد آرد که میگوید
.» تلخ است امّا به گونه ای رفتار کن که بیمار آن را با شیرینی میل کند
امّا اوضاع کشورهای اسلامی ما را نگران میکرد. ما با این مرد بیمار ( 1) قراردادهایی
بسته بودیم که همه آن به نفع ما بود.
کارشناسان وزارت مستعمرات نیز بر این باور بودند که این مرد کمتر از یک قرن آینده
نفسهای آخرش را خواهد کشید. ما همچنین قراردادهای پنهانی با دولت ایران بسته بودیم و
نیز جاسوسها و مزدورانی در این دو کشور به کار گرفته بودیم. رشوه، فساد اداری
وسرگرمی پادشاهان با زنان زیبا مانند موریانه در آنها نفوذ کرده بود ولی با این همه
برنامه ریزی به دلایل زیر ما به نتایج کار اطمینان نداشتیم:
1 نیروی اسلام در جان فرزندانش.
یک فرد مسلمان در پیروی از اسلام استوار است. همچنان که اسلام در جان یک مسلمان،
همانند مسیحیّت در دل آشیشها و راهبان میباشد، که جان میدهند ولی دست از مسیحیّت
برنمیدارند، خطر وجود مسلمانان شیعه در ایران، از این هم بیشتراست زیرا آنان مسیحیان
را کافر و نجس میدانند. مسیحی در نگاه یک شیعه همچون نجاستی است که یکی از دستان ما
را آلوده آرده است و باید در پاک کردن آن بکوشیم.
وقتی از یک نفر آنان پرسیدم چرا در مسیحیان اینگونه مینگرید، در پاسخ گفت: پیامبر اسلام
انسان حکیمی بود و به این وسیله میخواست پیرامون کافران نوعی فشار اجتماعی ایجاد
نماید تا آنان احساس تنگی و ترس کنند تا به سوی خدا و دین درست هدایت شوند چنانکه
حکومتها هرگاه از کسی احساس خطر کنند او را در فشار قرار میدهند تا دوباره مطیع
وفرمانبردار گردد. منظور از نجاستی هم که گفته شد نه پلیدی ظاهری بلکه نجاست معنوی
است و نه تنها مسیحیان که همه کافران را فرامیگیرد، حتّی مجوسانی که ساکنان ایران
باستان بوده اند.
به او گفتم: مسیحیان به خدا، نبوّت و معاد باور دارند، چرا آنان را نجس میدانید؟ او گفت: به
دو دلیل، نخست اینکه آنها پیامبریِ محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را انکار میکنند و این به
معنای دروغگو خواندن پیامبراست، و ما در برابر آن میگوییم که شما مسیحیان نجس هستید
. ( زیرا بر مبنای عقل، هرکس آزار رساند، میتوان او را آزار داد( 2
دوم آنکه آنها به پیامبران الهی نسبتهای ناروا میدهند، مثلاً میگویند مسیح شراب مینوشید
و او نفرین شده بود چون به صلیب کشیده شد.
من برآشفته گفتم: مسیحیان اینگونه نمیگویند، او گفت: تو نمیدانی، در کتاب مقدس آنها
چنین سخنانی است، من با آنکه میدانستم این مرد در مورد دوم دروغ میگوید سکوت کردم؛
3) البتّه او در مورد اوّل درست میگفت و من نمیخواستم که با او بحث کنم زیرا من در )
جامه مسلمانی بودم و میترسیدم که به من مشکوک شوند، از اینرو همواره از مسایل جنجالی
دوری میجستم. ...

ادامه دارد...



کلمات کلیدی : مستر همفر
زمینه مشارکت مردم
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 2:33 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه از قبل...

 

رویکرد اسلام به فراهم آوردن زمینه مشارکت مردم

لازم به ذکر است که واگذارى امور به مردم و فراهم آوردن امکان مشارکت و حضور مردم در صحنه‌هاى گوناگون اجتماعى، از جمله تأمین نیازمندى‌هاى فراوان اجتماعى، از ویژگى‌هاى جامعه مدنى شناخته مى‌شود. البته جامعه مدنى و بسیارى از اصطلاحاتى که از غرب آمده مفاهیم مختلفى دارند و از این جهت گاهى از آن اصطلاحات سوء استفاده مى‌شود؛ اما ما آن اصطلاحات را با مفهوم مورد قبول خودمان مدّ نظر داریم. به عنوان نمونه، از جامعه مدنى مفاهیم و تفاسیر مختلف و گاه متضادى ارائه کرده اند، یکى از مفاهیم جامعه مدنى این است که تا حدّ امکان کارهاى اجتماعى به عهده خود مردم سپرده شود و از تصدّى دولت کاسته شود. حتّى المقدور مردم خود داوطلبانه در انجام فعالیت‌هاى اجتماعى حضور داشته باشند و تنها در حدّ ضرورت دولت دخالت کند. البته سیاست‌گذارى کلان در امور اجتماعى، در همه کشورها، به عهده دولت است و برنامه ریزى‌هاى عملى و مراحل گوناگون اجرایى حتّى المقدور به عهده مردم نهاده مى‌شود.

بى‌تردید برداشت فوق از جامعه مدنى، یک اصل استوار اسلامى است که از آغاز، عنوان جامعه اسلامى، و به تعبیر برخى از مسؤولین محترم مدینة النّبى بر آن نهاده شده است. ابتدا حکومت و دولت اسلامى همه فعالیت‌هاى اجتماعى را عهده دار نمى‌شد و این مردم بودند که اغلب فعالیت‌هاى اجتماعى را انجام مى‌دادند، اما به تدریج و با پیشرفت جامعه و خلق نیازهاى جدید، وضعیّتى پیش آمد که امکان برآورده ساختن برخى از نیازمندى‌ها از سوى افراد عادى ممکن نمى‌گشت و لازم بود که دستگاه متشکّلى چون دولت عهده دار تأمین این نیازمندى‌ها شود. مثلا براى تأمین روشنایى شهر در سابق با آویختن تعدادى فانوس در کوچه‌ها و خیابان‌ها این نیاز برطرف مى‌شد و امکان تردّد در شب براى مردم فراهم مى‌شد. طبیعى است که آن نیاز در آن سطح توسّط خود مردم نیز برآورده مى‌شد. اما امروز با استفاده از برق جهت روشن ساختن فضاى شهر و محل زندگى مردم، خود مردم نمى‌توانند آن نیاز را تأمین کنند، یا آن نیاز به صورت ناقص توسّط مردم تأمین مى‌شود و ضرورت دارد که دولت خود امکانات لازم براى برآورده ساختن این نیاز را فراهم کند.   ادامه دارد...

نظریه سیاسی اسلام، ج2 ص 51 - 50



کلمات کلیدی : نظریه سیاسی اسلام
جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی - 1
نوشته شده توسط ســرباز در ساعت 12:9 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

(مطالعه کتاب خاطرات مستر همفر، برای مسلمانان چه شیعه و چه سنی نیاز می باشد . چون این کتاب براحتی تهیه نمی شود انشاءالله این کتاب را برای شما عزیزان می آوریم تا این نیاز برطرف شود.)
کتاب حاضر ، در مورد خاطرات همفر ، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی است . او در
این کتاب از مأموریتش به کشورهای مصر ، عراق ، ایران ، حجاز و استانبول مرکز خلافت
( عثمانی ) و هدفش از این مأموریت که جمع آوری اطلاعات کافی به منظور جستجوی
راههای درهم شکستن مسلمانان و نفوذ استعماری در ممالک اسلامی بود و از مسائلی که در
این مأموریت برای او پیش می آید ، یاد می آند.
این ماموریت های مخفیانه مربوط به زمانی است که قدرت و شوکت امپراطوری عثمانی رو
به ضعف و سستی گذاشته شده بود و دشمنان اسلام در پی آن بودند که با وبران کردن پایه
های اعتقادی مسلمانان ضربه ای اساسی بر جامعه های اسلامی وارد کنند.در مقدمه ترجمه
انگلیسی نسخه اصلی این کتاب که در بمبئی چاپ شده،آمده است:در حین جنگ جهانی دوم،
آلمانها خاطرات این جاسوس انگلیسی را به صورت یک داستان دنباله دار در مجله اشپیگل
منتشر کردند و در مجموعه که با عنوان اعترافات همفر چاپ می شد از چهره ی امپریالیسم
انگلیس پرده برداشتند و اینک خلاصه ای از آن خاطرات را با شما مرور میکنیم.
این کتاب مجموعه خاطرات جاسوس انگلیس  مستر همفر  در کشورهای اسلامی است. او
با سالها تلاش و کوشش، مأموریت پنهانی خود را با موفقیّت به انجام رسانید.
این مأموریّت مربوط به زمانی است که قدرت و شوکت امپراطوری عثمانی رو به ضعف و
سستی نهاده بود و دشمنان اسلام در پی آن بودند که با ویران کردن پایه های اعتقادی
مسلمانان، ضربه ای اساسی بر جوامع اسلامی وارد سازند. آنان میکوشیدند تا باورهایی که
مسلمانان را بیدار و آگاه میساخت و میان آنها همدلی و اتّحاد ایجاد میکرد و باورهایی که
فرقه های گوناگون اسلامی بر آن پای میفشردند و سلامت فکری، روانی و اجتماعی آنان را
تأمین مینمود از میان بردارند.
در مقدّمه ترجمه انگلیسی این کتاب که در بمبئی چاپ شده آمده است: در خلال جنگ جهانی
دوم، آلمانیها خاطرات مستر همفر را به صورت یک مجموعه دنباله دار در مجلّه اشپیگل
منتشر کردند و در این مجموعه آه با عنوان اعترافات همفر چاپ میشد از چهره امپریالیسم
انگلیس پرده برداشتند.
پس از جنگ جهانی دوم یک مجلّه فرانسوی، ترجمه فرانسه این خاطرات را منتشر نمود.
سپس دانشجویی لبنانی خاطرات همفر را از فرانسه به زبان عربی باز گردانید و در بیروت
منتشر آرد.
ترجمه فارسی این کتاب که هم اکنون در دست شماست از روی نسخه عربی انجام گرفته
است.
مترجم این اثر دکتر محسن مؤیدی است
به امید دل بستن همه مسلمانان به باورهای راستین اسلام و چنگ زدن آنان به دستورات
متعالی این آیین جاویدان.


بخش اوّل
از گذشته های دور حکومت بریتانیای کبیر مانند امروز در این اندیشه بود که امپراطوری
بزرگ و گسترده خود را چگونه حفظ کند: امپراطوری که آفتاب هیچگاه در آن غروب
نمیکرد. بریتانیا در مقایسه با مستعمرات خود همچون هند، چین و خاورمیانه، کشوری
کوچک بود. اگر چه ما در بخشهای بزرگی از این کشورها حکومت دست نشانده نداشتیم و
کار را خود مردم انجام میدادند، امّا سیاستهای فعّال و موفقیّت آمیز ما در این آشورها به
پیش میرفت، و ما به سوی حاکمیّت کامل بر آنها گام برمیداشتیم.
بنابراین ما باید به دو نکته میاندیشیدیم:
1 در مناطقی که بر آنها تسلّط پیدا کردیم حاکمیّت خود را حفظ کنیم.
2 بخشهایی که هنوز زیر سلطه ما نیستند به مستعمرات خود بیفزاییم.
وزارت مستعمرات برای هر یک از این کشورها کمیسیون خاصّی برگزید تا به بررسی این
مسایل بپردازد. و من خوشبختانه از ابتدای ورود به این وزارت مورد اعتماد وزیر بودم؛ و
کار در کمپانی هند شرقی به من سپرده شد. این کمپانی اگر چه هدف آشکارش بازرگانی بود
در حقیقت راههای تسلّط بر هند و به چنگ آوردن سرزمینهای دور شبه قاره هند را جستجو
میکرد. ...

حتماً ادامه این خاطرات عبرت آموز را دنبال بفرمائید.



کلمات کلیدی : مستر همفر


 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ

Free counter and web stats